علی باقری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

گویش: گویش در زبان انگلیسی بهguage بدل شد ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابر: ابر به دست خود بستن : کنایه از احسا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر لک دوش: - کبوتر لک دوش ؛ آن است که چند خال ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوترنامه: کبوترنامه ؛ کبوتر نامه بر. مرغ نامه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کبوتر نامه رسان: کبوتر نامه رسان ؛ کبوتر نامه بر. کب ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر نیم طوقی: کبوتر نیم طوقی ؛ که نظیر طوقی است م ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر هما: کبوتر هما ؛ کبوتری است که دارای چند ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر هوایی: کبوتر هوایی ؛ کبوتری که چون دیگر کب ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر یک رنگی: کبوتر یک رنگی یا تخته ای ؛ کبوتری ا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر پرپا: کبوتر پرپا ؛ نوعی از کبوتر که پر بر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر پشت دار: کبوتر پشت دار ؛ که فقط پر روی کت او ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر پیک: کبوتر پیک ؛ کبوتر قاصد. کبوترنامه ب ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر تودم دار: کبوتر تودُم دار ؛ کبوتری است که میا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر خال قرمز: کبوتر خال قرمز ؛ که سفید است و در ت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر دم سفید: کبوتر دم سفید ؛ کبوتری است که اندام ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر زرین: کبوتر زرین ؛ کبوتر که برنگ زر ( طلا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر سفید: کبوتر سفید ؛ که رنگ پرهایش بطور کام ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افریکان: آفریکان: اسم. زبانی که از سده هفدهم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر شاهزاده: کبوتر شاهزاده ؛ کبوتری است که سر و ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر صحرائی: کبوتر صحرائی ؛ نوعی کبوتر وحشی که د ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کبوتر طوقی: - کبوتر طوقی ؛ که تمام پرهای بدنش س ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر غلط: کبوتر غلط ؛ کبوتری است که رنگ پرهای ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقا شدن: آقا شدن: بزرگ شدن؛ به صورت شخص محتر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر کله دار: کبوتر کله دار ؛ که همه پرهای بدنش س ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر گردن برنجی: کبوتر گردن برنجی ؛ آن است که خالهای ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

توختن: توختن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اعطا: اِعْطا: عَطا: اعطا به کسر اول و س ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کیومرث: کیومرث: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مودت: منظور از مَوَدَّة ( مودت ) در قرآن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تولیت: تولیت:[اصطلاح حقوق] تصدی امور وقف ر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پروفایل: پروفایل ( profile ) : [ اصطلاح تلگر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ناقور: ناقور: ناقور با واژه ی "نقر" به معن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ناب: ناب: دکتر کزازی در مورد واژه ی "ناب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

رباط: رباط: کاروانسرا، کنایه از محل اقامت ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

افریقا: اِفریقا: از قدیم به کسر اول تلفظ م ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خدیو: خدیو: دکتر کزازی در مورد واژه ی " خ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

گرویدن: گرویدن: اقرار کردن، پذیرفتن زو چستا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

فنس: فنس در انگلیسی ( fence ) به معنی: ح ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

جگراور: جگر آور : پر دل و با شهامت ، دلاور ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

luck: لاکی در زبان فارسی به معنی " به رنگ ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

نساء: نساء : با مونس و انس همریشه می باشد ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اغوش باز: آغوش باز: آغوش آماده برای پذیرش. ( ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افت اسمانی: آفت آسمانی: بلای آسمانی، عامل جوی ز ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افت انباری: آفت انباری: عاملی که به مواد انبار ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افت زمینی: آفت زمینی: عامل ویرانگر محصولات کشا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افتاب پاییزی: آفتاب پاییزی:[کنایی] آفتاب کمرنگ و ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افتاب شدن: آفتاب شدن: بیرون آمدن آفتاب از پشت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افتاب دولت: آفتاب دولت:[کنایی] قدرت و برتری. ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افتاب گز کردن: آفتاب گز کردن: راه رفتن در آفتاب از ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افتاب افتادن: آفتاب افتادن: تابیدن پرتو خورشید به ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افتاب بالا امدن: آفتاب بالا آمدن: قدری از روز گذشتن. ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افتاب جا کردن: آفتاب جا کردن:[ کنایی] زیاد نشستن د ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افتاب دادن: آفتاب دادن: در نور آفتاب گستردن، زی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افتاب درامدن: آفتاب درآمدن: آفتاب دمیدن، پدیدار ش ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افتاب در جایی غروب نکردن: آفتاب در جای غروب نکردن: مجازی: بسی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افتاب دمیدن: آفتاب دمیدن: برآمدن و پدیدار شدن خو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افتاب زدن: آفتاب زدن:[ گفتاری] آفتاب دمیدن، تا ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ویل: ویل در لغت عرب در مواردى گفته می شو ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

امارات: اَمارات: جمع اَماره. به معنای نشانه ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

رنگ زرد: رنگ زرد: [اصطلاح رنگرزی ] یکی از سه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

شاهین: شاهین: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ترالی: ترالی جزو تجهیزات هتلینگ بیمارستانی ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اتش زیر خاکستر: آتش زیر خاکستر:آرامش موقت - موذی

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

گاشتن: گاشتن: دکتر کزازی در مورد واژه ی "گ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اعراب: اَعْراب: این کلمه در عربی اسم جنس و ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رشتن: رشتن: با همین ریخت ، در پهلوی بکار ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گزیر: گزیر :گزیر در پهلوی وچیر vičīr و وز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بچ: بَچ bač: [اصطلاح صنایع دستی] فاصله ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ارک: واژه ی ارک یک واژه ی ترکی است و امر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

رستن: رَستن : این کلمه تحریف کلمه رهِستن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کوکی: کوکی ( Cookie ) کوکی ها، بسته های ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ایچ: ایچ : در پهلوی اچ ēč ریختی است از " ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ویل: ویل در زبان عربی یا فارسی به معنی چ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اسباب: اسباب: این کلمه در عربی جمع سَبَبْ ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

صراف: صراف:[اصطلاح حقوق] بازرگانی که معام ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

build: واژه انگلیسی build به معنی ساختن و ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ملجم: باید در جواب متن بالا بگویم خدا لعن ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زین: زین ( Saddle ) [اصطلاح دریانوردی] : ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

curd: واژه ی انگلیسی curd به معنی کشک، شی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دناتوره شدن: دناتوره شدن ( Denaturation ) :[صنعت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

نرگس: نرگس: دکتر کزازی در مورد واژه ی "نر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تازی: تازی: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

گوش: گوش: با همین ریخت در پهلوی به کار م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خالو: خالو : [عامیانه، اصطلاح] دایی، کلمه ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کباب خشک: کباب خشک ؛ کبابی که چربی آن سوخته ش ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هوای خشک: هوای خشک ؛ هوایی که مدتی بدون باران ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بام بام رفتن: بام بام رفتن و بام ببام رفتن ؛ کنای ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بام ببام رفتن: بام ببام رفتن ؛ یا بام ببام گریختن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

علف به دهان بزی شیرین می اید: علف به دهان بزی شیرین می آید ، نظیر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

علف خرس نیست: علف خرس نیست ، نظیر: پول علف خرس نی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به شمشیر دست بردن: به شمشیر دست بردن ؛ شمشیر کشیدن برا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روده بزرگه روده کوچکه راخوردن: روده بزرگه روده کوچکه راخوردن ؛ سخت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خشک به خشک نمی چسبد: خشک به خشک نمی چسبد ، نظیر؛ چاقو دس ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اهن خشک: آهن خشک ؛ فولاد. ذکر. ( یادداشت بخط ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخشک زدن: بخشک زدن ؛ بخشک برزدن ، خشکه گرفتن. ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خشک استخوان: خشک استخوان ؛ استخوان بدون نانخورش ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرفه خشک: سرفه خشک ؛ سرفه ای که خلطی ترشح نکن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

معده خشک: معده خشک ؛ معده ای که یُبس شده است. ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

می خشک: می خشک ؛ می بدون نقل و مزه ، بی آوا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خشکش زدن: خشکش زدن ؛ سخت متحیر شدن از گفتاری ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تعارف خشک: تعارف خشک ؛ تعارف بدون محبت. تعارف ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جواب خشک: جواب خشک ؛ جوابی که بدون هیچ انعطاف ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سخن خشک: سخن خشک ؛ سخنی خالی از محبت و مهر. ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلام خشک: سلام خشک ؛ سلام بدون ابراز محبت : ن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کاغذ خشک: کاغذ خشک ؛ کاغذی که بدون هیچگونه اظ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لاس خشک: لاس خشک ؛ عشق بازی لفظی و بدون هیچ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تقدس خشک: تقدس خشک ؛ تقدسی که پای بند ظاهر دی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قاضی خشک: قاضی خشک ؛ قاضی ای که هیچگونه نرمش ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پلوی خشک: پلوی خشک ؛ پلویی که روغن آن کم باشد ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چلوی خشک: چلوی خشک ؛ چلویی که روغن آن کم است.

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پولاد: پولاد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نشوز: نشوز در اصل از ماده نشز به معنی زمی ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ظلال البحر: ظلال البحر؛ موج های دریا. ( یادداشت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دریای با موج: دریای با موج ؛ دریای مواج. دریای مت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج اوردن: موج آوردن ؛ تموج. موج زدن. متموج شد ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج از اب برخاستن: موج از آب ( یا ازدریا ) برخاستن ؛ م ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج برانگیختن باد از دریا: موج برانگیختن باد از دریا ؛ پدید آم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج خاستن: موج خاستن ؛ موج برخاستن. بلند شدن م ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج خون: موج خون ؛ خیزابی که از جریان خون پد ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج خون از چشم کسی انگیختن: موج خون از چشم کسی انگیختن ؛ جاری ک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج ساغر: موج ساغر ؛ حرکت شراب در جام و توسعا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج سراب: موج سراب ؛ موجی دروغین که از دور در ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج شرر: موج شرر ؛ آه سوزان و آه آتشین : ز آ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج طوفان: موج طوفان ؛ موجی که بر اثر طوفان پد ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج کشتی شکاف: موج کشتی شکاف ؛ موج تند که کشتی را ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج گهرفروش: موج گهرفروش ؛ مراد از سخن دانایان. ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج ریگ: موج ریگ ؛ توده عظیمی از ریگ که با و ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج بوریا: موج بوریا ؛ موج حصیر. کنایه از خطوط ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج حصیر: موج حصیر ؛ موج بوریا. کنایه از خطوط ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج خارا: موج خارا ( یا موج حله خارا ) ؛ کنای ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج سوهان: موج سوهان ؛ ناهمواریهای روی سوهان. ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در موج ضلالت افکندن: در موج ضلالت افکندن ؛ گمراه ساختن. ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشیانه کسی را برهم زدن: آشیانه کسی را بر هم زدن:[ مجازی] با ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشیانه دوست: آشیانه دوست: صفت. [ زیست شناسی] دار ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشیانه گریز: آشیانه گریز: صفت. [ زیست شناسی] دار ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشفته کار: آشفته کار: صفت، ( ادبی ) بی نظم و ا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اش ابودرداء: آش ابو دردا:[فرهنگ مردم ] آشی که نی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشتی پذیر: آشتی پذیر: دارای آمادگی برای آشتی ک ...

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پاداش: پاداش: دکتر کزازی در مورد این واژه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

دزد: به دزد در زبان ترکی اوغؤرو گفته می ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

سلبی: دکتر کزازی در نوشته های خود واژه " ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

feat: واژه feat انگلیسی تغییر یافته همان ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کیک: کیک kik: [اصطلاح صنایع دستی] تارهای ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

درفش: درفش: دکتر کزازی در مورد واژه ی " د ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

گناه: گناه: گناه در پهلوی وناس winās و ون ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جانبدارانه: جانبدارانه : تعصب آمیز ، یکطرفه، حم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

طیلسان: طیلسان: دکتر شفیعی کدکنی در مورد و ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

نفس: نفس بر آوردن: دم زدن ، سخن گفتن، در ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کف: کف ( Scum ) :[ اصطلاح آب و فاضلاب ] ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پیراهن: : دکتر کزازی در مورد واژه ی "پیراهن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تاج: تاج یا کاپ ( اصطلاح خیاطی ) : سر آس ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

رود: رود: دکتر کزازی در مورد واژه ی " رو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خیلتاشان: خَیلتاشان: جمع خیلتاش به معنی فرّ ...

١١ ماه پیش

مدال‌های علی باقری