نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اب خوش از گلو پایین نرفتن: آب خوش از گلو پایین نرفتن: راحتی ند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تپانچه: تپانچه: این واژه در قدیم به معنای" ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
پروفایل: پروفایل ( profile ) : [ اصطلاح تلگر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تحریر ترکه: تحریر ترکه : [اصطلاح ارث]مقصود ازتح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
کهن: کهن : ( کَهُن ) در پهلوی کهون kahwa ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
گوش: گوش بر مالش نهادن: تأدیب کردن سران ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخاک ریختن خون کسی: بخاک ریختن خون کسی ؛ خون کسی بخاک ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مباح شدن خون: مباح شدن خون ؛ واجب القتل شدن : پیش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخون اندر شدن: بخون اندر شدن ؛ قاتل شدن. موجب خون ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نخسبیدن خون: نخسبیدن خون ؛ بمجازات رسیدن قاتل. پ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخون درسپردن: - بخون درسپردن ؛ رضایت بکشتن کسی دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خون ناحق بخوابد فلان کس نمی خوابد: خون ناحق بخوابد فلان کس نمی خوابد ؛ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخون درنشاندن: بخون درنشاندن ؛ کنایه از کشتن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خون ناحق نخسبد: خون ناحق نخسبد ؛ قاتلی که بناحق خون ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخون غرق شدن: بخون غرق شدن ؛ غرقه در خون شدن. کشت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخون خود دست شستن: بخون خود دست شستن ؛از سر زندگی درگذ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخون شستن: بخون شستن ؛ با قتل ننگ و عاری را خا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خواستن بخون کسی را از کسی: خواستن بخون کسی را از کسی ؛ امان خو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخون کسی تشنه بودن: بخون کسی تشنه بودن ؛ قصد قتل کسی را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستی را که حاکم ببرد خون ندارد: دستی را که حاکم ببرد خون ندارد ؛ یع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخون کسی دربودن: بخون کسی دربودن ؛ بکشتن کسی مصمم بو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از سر خون بگذشتن: از سر خون بگذشتن ؛ کنایه از بحل کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخون کسی در شدن: بخون کسی در شدن ؛ موجب قتل کسی شدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بازخواستن خون: بازخواستن خون ؛ انتقام قتل. طلبیدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخون کسی کسی را گرفتن: بخون کسی کسی را گرفتن ؛ مجازات برای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بحل کردن خون: بحل کردن خون ؛ از قصاص درگذشتن : شن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بر خون کشیدن: بر خون کشیدن ؛ موجب قتل شدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخون گرفتن: بخون گرفتن ؛ قصاص کردن : بگیرد بخون ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خون درگردن خویش بودن: خون درگردن خویش بودن ؛ فدیه نداشتن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بگردن خون کس کردن: بگردن خون کس کردن ؛موجب قتل کسی شدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کشیدن خون به خون: - کشیدن خون به خون ؛ قصاص یافتن : ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بگردن خون کس گرفتن: بگردن خون کس گرفتن ؛ موجب قتل کسی ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خون مژگان: خون مژگان ؛ اشک چشم : ز دیده برخ خو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
راه انداختن خون: راه انداختن خون ؛ سخت برآشفتن و فری ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به شیشه کردن خون کسی: به شیشه کردن خون کسی ؛ کنایه از رنج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در خاک و خون غلطیدن: در خاک و خون غلطیدن ؛ کشته شدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخ پر خون گشتن: رخ پر خون گشتن ؛ کنایه از عصبانی شد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در خون کسی شدن: در خون کسی شدن ؛ در صدد کشتن او برآ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در خون کشیدن: در خون کشیدن ؛ کشتار کردن. قتل کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رنگین تر نبودن خون کسی از کسی: رنگین تر نبودن خون کسی از کسی ؛ مسا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به شیشه گرفتن خون کسی: به شیشه گرفتن خون کسی ؛ کنایه از رن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بی خون دل: بی خون دل ؛ بی تعب. بی رنج. بی تحمل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ریختن خون جگر: ریختن خون جگر ؛ خون جگر ریختن. تأل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در گردن کسی خون کسی گشتن: در گردن کسی خون کسی گشتن ؛ قتل کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قطره اخر خون: قطره آخر خون ؛ کنایه از نهایت سعی و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پرخون یا پر ز خون: پرخون یا پر ز خون ؛ کنایه از غم بسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به خون شستن: دست به خون شستن ؛ خونریزی کردن. کشت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گریستن خون: گریستن خون ؛ خون گریستن. کنایه از ض ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جگرخون کردن: جگرخون کردن ؛آسیب فراوان وارد کردن. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دست به خون یازیدن: دست به خون یازیدن ؛ موجب قتل کسی شد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مردن خون: مردن خون ؛ در اثر ضربتی خون دویدن ز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیدن خون بر استانه در: دیدن خون بر آستانه در ؛ مرده دیدن.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جوش امدن خون: جوش آمدن خون ؛ کنایه ازغضب بسیار. ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جهود خون دیده: جهود خون دیده ؛ چون آزار مختصری بر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سیل خون: سیل خون ؛ کشتار بسیار.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خون زن شوم است: خون زن شوم است ؛ کشتن زن خوب نیست.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شستن خون بخون: شستن خون بخون ؛ خون بخون شستن. کنای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خون سگ شوم است: خون سگ شوم است ؛ کشتن سگ شگون ندارد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
لمالم شدن از خون: لمالم شدن از خون ؛ بسیار شدن کشتار. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چنگ بخون شستن: چنگ بخون شستن ؛ کنایه از خون ریختن. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خون بچه تاک: خون بچه تاک ؛ شراب : یک قحف خون بچه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در دل افتادن خون: در دل افتادن خون ؛ خون به دل افتادن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دل پر خون داشتن: دل پر خون داشتن ؛ اندوه فراوان به د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از چشم خون باریدن: از چشم خون باریدن ؛ سخت غضوب و خشمگ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خوردن خون کسی: خوردن خون کسی ؛ کشتن کسی : بنعمت نب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خون خوردن: خون خوردن ؛ کنایه از غم بسیار و اند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دل کسی خون شدن: دل کسی خون شدن ؛ خون شدن دل کسی. کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از چشم خون دویدن: از چشم خون دویدن ؛ کنایه از غضب بسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خون خون را خوردن: خون خون را خوردن ؛ سخت در غضب بودن. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خون کسی در گردن کسی بودن: خون کسی در گردن کسی بودن ؛ در ذمه ق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به خون اغشته: به خون آغشته ؛ خونین. به خون آلوده. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دل کسی خون کردن: دل کسی خون کردن ؛ خون کردن دل کسی. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دامن در خون کشیدن: دامن در خون کشیدن ؛ قصد خون و قتل ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به خون جگر: به خون جگر ؛ با نهایت رنج و اندوه : ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دویدن خون: دویدن خون ؛ جاری شدن خون. خون دویدن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در خاک و خون کشیدن: در خاک و خون کشیدن ؛ کشتار هولناک ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جوی خون راندن: جوی خون راندن ؛ خون بسیار در موضعی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خون دل دادن: خون دل دادن ؛ رنج فراوان دادن. غم و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تن و جان کسی را پر خون کردن: تن و جان کسی را پر خون کردن ؛ کشتن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عقاب بلابیان: عقاب بلابیان ؛ مجازات بدون بیان و ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خاک فلان از خون فلان بهتر بودن: خاک فلان از خون فلان بهتر بودن ؛ کن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در خون انداختن: در خون انداختن ؛ خون انداختن. کنایه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از بینی کسی خون نیامدن: از بینی کسی خون نیامدن ؛ امری در نه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
انتساب: اِنْتِساب: نسبت داشتن، مرتبت بودن. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
اهواز: اهواز : دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
زامبی: زامبی ( Zombie ) : [اصطلاح بازی کام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
دام: دام: دکتر کزازی در مورد واژه ی " دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
کفش: کفش : تحریف کف پوش به معنای کفی پای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
غرض: غرض کسی را بر آوردن : نیاز او را رف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
سیناپس: سیناپس: خلاصه ای از فیلمنامه دردو ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
child: واژه ی جلد به معنی : تند، تندوتیز، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
بای پس: بایپس : [ اصطلاح هک و امنیت]به معنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
دو: واژه ی " دو " با واژه های Two در ان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
کوشش: کوشش: در این زبان ، کوخششن kōxšišn ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
فرجام: فرجام: به انجام رسانیدن و به پایان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
بیشه: بیشه: دکتر کزازی در مورد واژه ی "بی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ابر: اَبَر: در پهلوی اپر apar بوده است . ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
بچ: بَچ bač: [اصطلاح صنایع دستی] فاصله ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
دزد: دزد : این کلمه از دو بخش تشکیل شده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
اثرات: امروزه در زبان نوشتار گاهی اثرات را ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
فقیر: واژه ی فقیر از فاقره گرفته شده است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
پری: پری: دکتر کزازی در مورد واژه ی " پر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
توربین: توربین یک واژه غربی است این واژه از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
اندر: اندر : دکتر کزازی در مورد واژه ی ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
گمان: گمان : دکتر کزازی در مورد واژه ی گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
صفه: صفه: ایوان، ایوانِ سقف دار صفهٔ با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
فلفل: فلفل به زبان ترکی" بِبار "
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
پیراهن: : دکتر کزازی در مورد واژه ی "پیراهن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
نوروز: نوروز: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
پرستار: پرستار : کلمه پرست در فارسی دو معنا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
سیاره: دکتر کزازی واژه ی " ستاره ی جنبان " ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
هنر: هنر به معنی خوش شانسی ، اقبال، خوشب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
کودک: کودک: در پهلوی با همین ریخت و نیز د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خرداد: خرداد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
قبراق: واژه ی قبراق در زبان ترکی در اصل به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
داردانل: هخامنشیان و جانشینان تیمور و هولاکو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
مستعد: مستعد یا حسّاس ( Susceptible ) به ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
بوجی موجی: بوجی موجی:[ اصطلاح توییتر]به بوس کر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
وشاق: در زبان ترکی اوشاق گفته می شود که د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
magus: در فرهنگ انگلیسی آریانپور آمده است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
مشاعر: مورد استعمال کلمه شعور محسوسات است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
هار: به هار شدن در زبان ترکی قودورماق گف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
تنازع بقا: تنازع به معنی گرفتن از یکدیگر است . ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
اپیلاسیون: اپیلاسیون ( Epilation ) : به فرایند ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
سیامک: سیامک: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
رقیه: رقیه ( بر وزن خفیه ) به معنی بالا ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
زین: زین: دکتر کزازی در مورد واژه ی " زی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
buy: واژه ی buy انگلیسی به معنی خرید کرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
پرده دریدن: پرده دریدن: دکتر فروزانفر در مورد " ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
احوالات: احوالات: بسیاری از ادبا استعمال احو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
بهرام: بهرام: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
اهن: آهن کسی زر شدن : کنایه است از ثروتم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
پلاس: پلاس کسی حریر شدن : کنایه است از ثر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
اشراف داشتن: اشراف داشتن: مطلع شدن " جمعی از اکا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
داستان: داستان: در پهلوی داتستان dātestān ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
شوهر: در زبان آذری به شوهر " اَر " نیز گف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
بیگانه: بیگانه: دکتر کزازی در مورد واژه ی ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
لابه: لابه :: در پهلوی لاپگ lāpag بوده اس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
by: واژه ی by انگلیسی همان تغییر یافته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
قران: عروس حضرت قرآن: کنایه از معارف قرآن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
سرباز: واژه سرباز که از دو بخش : سَرب ( =ج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
قرار: قرار:[اصطلاح حقوق] نوعی رأی است، تص ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
قرار: "قرار بر آن گرفت "در تاریخ بیهقی به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
کامیون: کامیون در زبان لهستانی به معنی سنگ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
مرکب چوبین: مرکب چوبین در تاریخ بیهقی به معنی " ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
میداف: میداف :[اصطلاح صید ] پارو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
فاش: فاش:اصل عربی فاش، فاشی است ولی چون ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
سرقفلی: سرقفلی:[اصطلاح حسابداری]سرقفلی دارا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
نارنجی: از نظر قدما رنگ نارنجی رنگ مریخ بود ...
١٠ ماه پیش