علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

affective expressions: تظاهرات عاطفی:[علوم اجتماعی] affec ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anatomo: � سیاست کالبدی :[علوم اجتماعی] ana ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anatomo politics: سیاست کالبدی :[علوم اجتماعی] anato ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کشتی: کشتی ( به فتح و به کسر اول ) : پیال ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

داردانل: قابل توجه آقای شهاب اکثر اسامی مکان ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

هنگ کردن: هنگ کردن : هنگ در فارسی باستان به م ...

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

same: واژه ی انگلیسی same با واژه ی فارسی ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سیب: سیب عاشقان : نوعی سیب است که نیمی ا ...

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

قبضه: لغت قبض یا گبز همریشه با واژه gava ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

بالین: بالین: در پهلوی بالن bālēn بوده است ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

سیاه داران: این واژه به کرار در تاریخ بیهقی آمد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

شکار: شکار : لغت شکار در اصل به معنای در ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

رفتگان: رفتگان : فراریان ، آنانکه ترک وطن ک ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فغستان: فغستان: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زین پلنگ: زین پلنگ: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

street: street: واژه ی street با واژه ی صرا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تیغ: تیغ در کسی در آوردن : او را کشتن و ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کمان: کمان : تحریف خمان است ، خم به معنای ...

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پدر: پدر: دکتر کزازی در مورد واژه ی "پدر ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خشم: خشم: در پهلوی خِشم xēšm بوده است. ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تیغ: تیغ انداختن: نور افکندن مه که بشب ت ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

لیمیت: لیمیت ( Limit ) :[ اصطلاح توییتر]وق ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بخت: بخت : دکتر کزازی در مورد واژه ی بخت ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اه سرد از دل کشیدن: آه سرد از دل کشیدن: بی اندازه حسرت ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

طبل: دکتر کزازی اعتقاد دارد واژه ی طبل ر ...

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سنگ: سنگ : مرا خواست کآرد به کاری بچنگ د ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عمل داری: عمل داری ؛ تکفل شغل دیوانی. رجوع به ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عمل فرمودن: عمل فرمودن ؛ مأموریت دادن. حکومت د ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به عمل برامدن: به عمل برآمدن ؛ انجام گرفتن. اجرا ش ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به عمل درامدن: ه عمل درآمدن ؛ به استعمال درآمدن. ( ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عمل معمول: عمل معمول ؛ معامله پیشین. ( ناظم ال ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عمل ید: عمل ید ؛ صنعت و هر کاری که با دست ا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

علم و عمل: علم و عمل ؛ دانش و به کار بردن آن. ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از عمل افتادن: از عمل افتادن ؛ کنار رفتن از شغل دی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از عمل فروماندن: از عمل فروماندن ؛ از کار عاجز شدن. ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عمل دادن: عمل دادن ؛ حکومت دادن. مأموریت داد ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اسعد الله ایامکم: اسعدالله ایامکم: :[ اصطلاح آخوندی]خ ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیزی در وقت پیدا کرده: چیزی در وقت پیدا کرده ؛ وظیفه. ( لغ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دست از چیز کسان کوته کردن: دست از چیز کسان کوته کردن ؛ به مال ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به چیز برداشتن: به چیز برداشتن ؛به چیزی برداشتن. بح ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به چیز برنداشتن: به چیز برنداشتن ؛ ارزی ننهادن. ارجی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به چیزی نشمردن: به چیزی نگرفتن ؛ قابل توجه ندانستن. ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کسی را به چیزی نداشتن: کسی را به چیزی نداشتن ؛ قابل اعتنا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیز گشتن: چیز گشتن ؛ مهم و با ارز و ارجمند و ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناچیز بودن: ناچیز بودن ؛ پست و حقیر و خوار و بی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناچیز کردن: ناچیز کردن ؛ معدوم کردن. نیست و ناب ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیز از جایی خاستن: چیز از جایی خاستن ؛ جنس و یا کالائی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاسبان شب: پاسبان شب ؛ عاس . ( ج ، عسس ) .

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاسبان طارم نهم: پاسبان طارم نهم ؛ زحل. ( برهان ) .

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاسبان طارم هفتم: پاسبان طارم هفتم ؛ کیوان. زحل. ( رش ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیزی را بچیزی نفروختن: چیزی را بچیزی نفروختن ؛ شیئی را با ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از چیز کسان بی نیاز بودن: از چیز کسان بی نیاز بودن ؛ چشم به م ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با چیز: با چیز ؛ چیزدار. مالدار. متمول. مَل ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خار از پا بدر امدن: خار از پا بدر آمدن ؛ رفع مزاحمت کرد ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بهره از چیز داشتن: بهره از چیز داشتن ؛ توانگر بودن. از ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خار از پا براوردن: خار از پا برآوردن ؛ رفع ایذاء و نار ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خار از پای کسی برکندن: خار از پای کسی برکندن ؛ ناراحتی را ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیز بر مردم قسمت کردن: چیز بر مردم قسمت کردن ؛ توزیع. ( لغ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خار از پای گذشتن: - خار از پای گذشتن ؛ آب از سرگذشتن ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیز به کسی بخشیدن: چیز به کسی بخشیدن ؛ انفاق کردن. عطا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خار براوردن خوشه: خار برآوردن خوشه ؛ خَلع. ( منتهی ال ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیز به کسی دادن: چیز به کسی دادن ؛ مال بخشیدن به کسی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خار برچیده: خار برچیده ؛ خار گرد کرد شده. ( آنن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چیز دار: چیزدار ؛ متمول. ثروتمند. دارا. مالد ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خار از راه برداشتن: خار در جگر شکستن ؛ بیقرار کردن. ( آ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیز دیدن: چیز دیدن ؛ مشاهده کردن چیز. شی ٔملا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چیزمیز: چیزمیز ؛ اندک و قلیل. ( آنندراج ) . ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خار در جیب افکندن: خار در جیب افکندن ؛ ایذاء کردن. ( آ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

دود: دود:در پهلوی دوت dūt بوده است. ( ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پا: الف ) پا پا در زبان پهلوی با لفظ pā ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

نوسان: نوسان : واژه سان پیش از آنکه به یک ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

درین: دَرین در زبان ترکی یعنی عمیق واژه ی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پول: واژه ی " پول " از زبان هند و اروپای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

لگ: لگ ( Lag ) : [اصطلاح بازی کامپیوتری ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بخت: بخت : در زبان فارسی باستان بوختن به ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

روزگار: روزگار: دکتر کزازی در مورد واژه ی ر ...

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هفت منزل گردون: منزل هفتم کتاب ؛ ختم قرآن شریف چه د ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به یک منزل دو منزل کردن: به یک منزل دو منزل کردن ؛ شتاب کردن ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چند منزل را یکی کردن: چند منزل را یکی کردن ؛ مسافت بین چن ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منزل گذاشتن: منزل گذاشتن ؛ منزل بریدن. طی طریق ک ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یک منزلی: یک منزلی ؛ مسافت یک منزل. ( آنندراج ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منزل ارایی: منزل آرایی ؛ مجلس آرایی. ( آنندراج ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منزل فانی: منزل فانی ؛ کنایه از دنیا : منزل فا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اگهی اصلاحی: آگهی اصلاحی: آگهی برای تصحیح مطالب ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اگهی حصر وراثت: آگهی حصر وراثت: آگهی رسمی از سوی دا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اگهی دولتی: آگهی دولتی: آگهی که به وسیله یک ساز ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اگهی دیواری: آگهی دیواری: آگهی به صورت نوشته ای ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اگهی مطبوعاتی: آگهی مطبوعاتی: آگهی درباره انتشار ک ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دقیق الخصر: دقیق الخصر ؛ باریک میان. لاغرمیان. ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارده ٔ خرما: - ارده خرما ؛ معجونی است که از خرما ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خرماخرک: خرماخرک ؛ نوعی خرماست.

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرمادرخت: - خرمادرخت ؛ خرمابن. نخیل. نخل.

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرمای جهرم: خرمای جهرم ؛ بهترین نوع خرماست که ا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رنگ خرما: رنگ خرما ؛ رنگی است قهوه ای تند مای ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منزل گشتن: منزل گشتن ؛ منزل شدن. فروفرستاده شد ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منزل بازپسین: منزل بازپسین ؛ آخرین منزل. واپسین م ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منزل بی منزل: منزل بی منزل ؛ آن است که به عربی لا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منزل جان: منزل جان ؛ کنایه از بدن انسان. ( بر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منزل حزن: منزل حزن ؛ کنایه از دنیاست. ( برهان ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منزل خاکی: منزل خاکی ؛ کنایه از دنیا و روزگار ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منزل رسیده: منزل رسیده ؛ مسافری که به منزل واصل ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منزل ساختن: منزل ساختن ؛ منزل کردن : ای فراق از ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منزل شش گوشه: منزل شش گوشه ؛ به کنایت عالم مادی ب ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منزل قرب: منزل قرب ؛ منزل لاهوت است. ( فرهنگ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اگهی دادن: آگهی دادن: دادن آگهی به یک موسسه پخ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منزل نبهره فریب: منزل نبهره فریب ؛ کنایه از دنیا و ر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منزل نه ماهی: منزل نه ماهی ؛ کنایه از رحم مادر. ز ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منزل هفتم کتاب: منزل هفتم کتاب ؛ ختم قرآن شریف چه د ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اسان: آسان کردن چیزی بر دل : کنایه است از ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

یلدا: یلدا :کلمه ای سریانی به معنای تولد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

باب: باب :بابا دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

داستان: داستان: پیغام [ گر ایدون که باشید ه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

رول: رول ( Roll ) [اصطلاح پاراگلایدر]: غ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

تیغ: تیغ را آب کردن :نور خورشید را از می ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

گدیک: گدیک یک واژه ی ترکی است که تلفظ فار ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کمونیسم: کمونیسم COMMUNISM :[اصطلاح جامعه شن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

سناتور: واژه ی سناتور با واژه ی مسن هم ریشه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

سرمه ای: رنگ سرمه ای: [اصطلاح رنگرزی ] این ر ...

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شغل زمانه: شغل زمانه ؛ کنایه از سلطنت. اداره ک ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شغل فرمودن کسی را: شغل فرمودن کسی را ؛ مأموریت دادن ب ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شغل کدخدایی: شغل کدخدایی ؛ سمت کدخدایی. منصب پیش ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شغل کردن: شغل کردن ؛ انجام دادن مأموریت. بعه ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شغل به دیدار کسی: شغل به دیدار کسی ؛ مشغولی و اشتغال ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شغل دل: شغل دل ؛ ناراحتی خاطر. نگرانی. اضطر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اقا بزرگ: آقا بزرگ: اسم. [گفتاری] عنوان احترا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقا پسر: آقا پسر: اسم. [گفتاری] عنوان احترام ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقاعمو: آقاعمو: اسم. [ گفتاری] عنوان احترام ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اقا منش: آقامنش: صفت. بزرگمنش. ( بیشتر مشتری ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقا موشه: آقا موشه: اسم. [گفتاری] ۱ - قهرمان ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقا ننه: آقا ننه: اسم. [گفتاری] عنوان احترام ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقابانو: آقا بانو: اسم. نوعی پارچه نخی نازک ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ترانه های خزانگی: ترانه های خزانگی ؛ مراد از ترانه ها ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خنجر ابگون: خنجر آبگون ؛ بهترین نوع خنجر : من ا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خنجر کابلی: خنجر کابلی ؛ از انواع خنجر که در کا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خنجر مهند: خنجر مهند ؛ تیغ هندی. ( آنندراج ) : ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شغل سنج: شغل سنج ؛ آنکه کارها را بسنجد و بشن ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرداختن شغلی: پرداختن شغلی ؛ به انجام رساندن آن م ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شغل بریدی: شغل بریدی ؛ منصب چاپار و پیک. مقام ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شغل درگاه: شغل درگاه ؛ منصب حاجبی : شغل درگاه ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شغل دولتی: شغل دولتی ؛ کار در یکی از ادارات دو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

نوند: نَوَنْد:دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

قالب: واژه ی " قالب" همان واژه ی " کالب" ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

گویش: گویش در زبان انگلیسی بهguage بدل شد ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابر: ابر به دست خود بستن : کنایه از احسا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر لک دوش: - کبوتر لک دوش ؛ آن است که چند خال ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوترنامه: کبوترنامه ؛ کبوتر نامه بر. مرغ نامه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کبوتر نامه رسان: کبوتر نامه رسان ؛ کبوتر نامه بر. کب ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر نیم طوقی: کبوتر نیم طوقی ؛ که نظیر طوقی است م ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر هما: کبوتر هما ؛ کبوتری است که دارای چند ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر هوایی: کبوتر هوایی ؛ کبوتری که چون دیگر کب ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر یک رنگی: کبوتر یک رنگی یا تخته ای ؛ کبوتری ا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر پرپا: کبوتر پرپا ؛ نوعی از کبوتر که پر بر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر پشت دار: کبوتر پشت دار ؛ که فقط پر روی کت او ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر پیک: کبوتر پیک ؛ کبوتر قاصد. کبوترنامه ب ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر تودم دار: کبوتر تودُم دار ؛ کبوتری است که میا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر خال قرمز: کبوتر خال قرمز ؛ که سفید است و در ت ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر دم سفید: کبوتر دم سفید ؛ کبوتری است که اندام ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر زرین: کبوتر زرین ؛ کبوتر که برنگ زر ( طلا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر سفید: کبوتر سفید ؛ که رنگ پرهایش بطور کام ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افریکان: آفریکان: اسم. زبانی که از سده هفدهم ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر شاهزاده: کبوتر شاهزاده ؛ کبوتری است که سر و ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر صحرائی: کبوتر صحرائی ؛ نوعی کبوتر وحشی که د ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کبوتر طوقی: - کبوتر طوقی ؛ که تمام پرهای بدنش س ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر غلط: کبوتر غلط ؛ کبوتری است که رنگ پرهای ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقا شدن: آقا شدن: بزرگ شدن؛ به صورت شخص محتر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر کله دار: کبوتر کله دار ؛ که همه پرهای بدنش س ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کبوتر گردن برنجی: کبوتر گردن برنجی ؛ آن است که خالهای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

توختن: توختن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اعطا: اِعْطا: عَطا: اعطا به کسر اول و س ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کیومرث: کیومرث: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مودت: منظور از مَوَدَّة ( مودت ) در قرآن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تولیت: تولیت:[اصطلاح حقوق] تصدی امور وقف ر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پروفایل: پروفایل ( profile ) : [ اصطلاح تلگر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ناقور: ناقور: ناقور با واژه ی "نقر" به معن ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ناب: ناب: دکتر کزازی در مورد واژه ی "ناب ...

٦ ماه پیش

مدال‌های علی باقری