علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دود درون: دود درون ؛ دود دل : حذر کن ز دود در ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ریش درون: ریش درون ؛ آزار و آزردگی نهانی. درد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیاه درون: سیاه درون ؛ کنایه از عاصی و گنهکار ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروغ راندن: دروغ راندن ؛ دروغ گفتن : دروغ و گزا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروغ زادن یا زاییده شدن: دروغ زادن یا زاییده شدن ؛ متولد گشت ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروغ زشت فروگفتن: دروغ زشت فروگفتن ؛ دروغهای ناهنجار ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروغ ساختن: دروغ ساختن ؛سخن یا داستان ناراست جع ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درماندگی به سخن: درماندگی به سخن ؛ زبان گرفتگی و لکن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروغ سگالیدن: دروغ سگالیدن ؛ اندیشه دروغ کردن. در ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درم خرید کسی کردن: درم خرید کسی ( چیزی ) کردن ؛ زر خری ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروغ شدن: دروغ شدن ؛ دروغ گردیدن. دروغ درآمدن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درمنه ترکی: درمنه ترکی ؛ به فارسی تخم بستیباج ا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروغ و دول: دروغ و دَوَل ؛ از اتباع ، ناراست و ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درمنه خراسان: درمنه خراسان ؛ به فارسی گیاه وخشیزک ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان پردروغ: زبان پردروغ ؛ که دائم به ناراستی و ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درمنه سپید: درمنه سپید ( سفید ) ؛ ثَغام. ( منته ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوگند دروغ کردن: سوگند دروغ کردن ؛ به دروغ سوگند خور ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درود اوریدن: درود آوریدن ؛ درود آوردن. سلام وتحی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درود رسیدن: درود رسیدن ؛ دعا و آفرین رسیدن : سر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هم درود امدن: - هم درود آمدن ؛ یکدیگر را خوش آمد ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درود بردن: درود بردن ؛ دعا و سلام رساندن : یکی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیوسته دروغ: پیوسته دروغ ؛ کسی که دائم دروغ گوید ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کشت و درود: کشت و درود ؛ زراعت و کشاورزی : تا ز ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صافی درون: صافی درون ؛ صاف دل. پاکدل : از آن ت ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بدروغ: بدروغ ؛ دروغین : فسانه کهن و کارنام ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروغ امدن: دروغ آمدن ؛ دروغ پنداشتن ، دروغ جلو ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروغ اوردن: دروغ آوردن ؛ دروغ گفتن. ازهاف. زُهو ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به گرد دروغ گشتن: به گرد دروغ گشتن ؛ به دروغ گفتن پرد ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروغ از اب درامدن: دروغ از آب درآمدن ؛ هویدا گشتن که د ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی دروغ: بی دروغ ؛ بی شک : شه چو دریاست بی د ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروغ داشتن: دروغ داشتن ؛ تکذیب. ( ترجمان القرآن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروغ دانستن: دروغ دانستن ؛ دروغ فرض کردن. دروغ ش ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

creator: واژه ی کردگار از زبان فارسی وارد زب ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چو انداختن: چو انداختن یا چو سالماخ یک واژه ترک ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه تلیک سر: دروازه تلیک سر ؛ مدخل دهی است از ده ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه عکاشه: دروازه عکاشه ؛ از دروازه های شهر بل ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه جوی سرد: دروازه جوی سرد ؛ یکی از ده دروازه ت ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه علاء: دروازه علاء ؛ از دروازه های بخارا. ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه چهل دختران: دروازه چهل دختران ؛ یکی از پنج دروا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه علف فروشان: دروازه علف فروشان ، دروازه ریگستان ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دروازه چین: دروازه چین ؛ یکی از چهار دروازه شهر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه غزنه: دروازه غزنه ؛ نام یکی از دروازه های ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه حاجیان: دروازه حاجیان ؛ از دروازه های شهر ب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه غشج: دروازه غُشَج ؛ یکی از دروازه های رب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه حد شرون: دروازه حد شرون ؛ یکی از ده دروازه ر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه غوریان: دروازه غوریان ، دروازه مسجدآدینه ، ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه حفره: - دروازه حفره ؛ یکی از هفت دروازه آ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه فارجک: دروازه فارِجَک ؛ از دروازه های بازا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دروازه خزر: دروازه خزر ؛ تنگه خزر یا دربند خزر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه فرخشید: دروازه فرخشید ؛ یکی از هشت دروازه ر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه دراک موسی: دروازه دراک موسی ؛ یکی از نه دروازه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه فسا: دروازه فسا؛ نام یکی از نه دروازه شه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه دربازار: دروازه دربازار ؛ یکی از هفت دروازه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه فغاسکون: دروازه فغاسکون ؛ یکی از دروازه های ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه قداود: دروازه قَداوَد ؛ یکی از هشت دروازه ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دروازه قران: دروازه قرآن ( دروازه قرآن ) ؛ درواز ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه باغ زاغان: دروازه باغ زاغان ؛ به هرات. ( حبیب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه سمرقند: دروازه سمرقند ؛ یکی از ده دروازه رب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه بحر خزر: دروازه بحر خزر ؛ همان دربند است. ( ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه سنجاران: دروازه سنجاران ؛ یکی از ده دروازه ت ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه بخارا: دروازه بخارا ؛ یکی از چهار دروازه ش ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه سوخشین: دروازه سوخَشین ؛ یکی از هشت دروازه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه بل: دروازه بِل ؛ در شهر بابل بود و بل ی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه شام: دروازه شام ؛ نام یکی از شش دروازه ب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه بنی اسد: دروازه بنی اسد، یا دروازه مهر ؛ یکی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه شاه: دروازه شاه ؛ نام یکی از دروازه های ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه بنی سعد: دروازه بنی سعد ؛ یکی از هفت دروازه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه شروان: دروازه شروان ؛ نام یکی از شش دروازه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه بیضا: - دروازه بیضا ؛ یکی از نه دروازه شه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه شهرستان: دروازه شهرستان ، دروازه مدینه ؛ یکی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه پل حسان: دروازه پل حسان ؛ از دروازه های بازا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه طاق: دروازه طاق ؛ یکی از دروازه های دهگا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه پل سویقه: دروازه پل سُوَیقه ؛ یکی از دروازه ه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه عطاران: دروازه عطاران ؛ یکی از هفت دروازه ر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه باب السهله: دروازه باب السهلة ؛ از دروازه های ک ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه سرای معبد: دروازه سرای معبد ؛ از دروازه های شه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه باب دولت: دروازه باب دولت ، دروازه دولت ؛ یکی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه سردرود: دروازه سردرود ؛ یکی از شش دروازه با ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه باب سعادت: دروازه باب سعادت ، دروازه سعادت ؛ ی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه سعادت: دروازه سعادت ؛ یکی از نه دروازه شهر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه باب نو: دروازه باب نو ؛ یکی از نه دروازه شه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه سلم: دروازه سلم ؛ یکی از نه دروازه ٔشیرا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه رودبار: دروازه رودبار ؛ از دروازه های شهر ط ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه ابراهیم: دروازه ابراهیم ؛ یکی از ده دروازه ر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دروازه ارگ: دروازه ارگ ؛ دروازه دولت. از دروازه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه ری: دروازه ری ؛ یکی از ده دروازه شهر تب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه اسبسک: دروازه اِسْبَسْک ؛ یکی از هشت درواز ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه ریگستان: دروازه ریگستان ، دروازه علف فروشان ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه اصطخر: دروازه اصطخر ؛ درب اصطخر. نام یکی ا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه ریو: دروازه ریو ؛ از دروازه های ربض بخار ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه افشینک: دروازه افشینک ( افشینه ) ؛ یکی از ه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه ریودر: دروازه ریودَر ؛ یکی از هشت دروازه ر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه اوجان: دروازه اوجان ؛ یکی از شش دروازه بار ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه سبز مشهد: دروازه سبز مشهد ؛ گویا دروازه قدیم ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه اهر: دروازه اهر ؛ یکی از شش دروازه باروی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه سراورود: دروازه سراورود ؛ یکی از شش دروازه ب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه باب الجامع: دروازه باب الجامع ؛ ازدروازه های که ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در درنگ اوردن: در درنگ آوردن ؛ بصدا درآوردن : ناقو ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با درنگ بودن اب کسی در جوی: با درنگ بودن آب کسی در جوی ؛ کنایه ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درنگ درنگ: درنگ درنگ ؛ حکایت صوت شکستن چیزی قط ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با درنگ بودن راه: با درنگ بودن راه ؛ با معطلی وکندی و ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درنوشتن ماجری: درنوشتن ماجری ̍ ؛ عفو کردن. بخشودن. ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وقت درو: وقت درو ؛ هنگام رسیدن و دان بستن غل ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه بر رخ کسی کشیدن: دروازه بر رخ کسی کشیدن ؛ بند کردن و ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه دردستی شاه: دروازه دردستی شاه ؛ نام یکی از ده د ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دروازه بدر رفتن: از دروازه بدر رفتن ؛ گم شدن. فوت شد ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه دروازجه: دروازه دروازجه ؛ از دروازه های بازا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه دهان: دروازه دهان ؛ مدخل و آن که از باز ش ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه دروب: دروازه دروب ؛ یکی از دروازه های دهگ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه گوش: دروازه گوش ؛ کنایه از سوراخ گوش است ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه نوش: دروازه نوش ؛ کنایه از دهان باشد که ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه رامیثنیه: دروازه رامیثَنیّه ؛ یکی از ده درواز ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه راه مغان: دروازه راه مغان ؛ یکی از دروازه های ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه هزارگام: دروازه هزارگام ؛ میلهائی که بر دو ط ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه رخنه: دروازه رخنه ؛ ازدروازه های بازار رب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پنج دروازه چارحد: پنج دروازه چارحد ؛ در بیت ذیل از خا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه رزان: دروازه رزان ؛ از دروازه های شهر طوس ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دروازه اهن: دروازه آهن ؛ یکی از هفت دروازه آهنی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرای درنگ: سرای درنگ ؛ جای باش. جای آرامش. اقا ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

لیمیت: لیمیت ( Limit ) :[ اصطلاح توییتر]وق ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

گوش: گوش گشادن : کنایه ای ایماست از نیک ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

پوخ: در زبان ترکی به گوه فارسی و پؤخ، عل ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درم روئین: درم روئین ؛درم که از روی ساخته باشن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کشنده درفش: کشنده درفش ؛ حامل علم. علمدار : کشن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درم شرعی: - درم شرعی ؛ پول نقره ای که سه ماشه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گرگ پیکر درفش: گرگ پیکر درفش ؛ علم که دارای نقش گر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درم قلب: درم قلب ؛ درم تقلبی و مغشوش. درم نا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مارپیکر درفش: مارپیکر درفش : علم دارای نقش مار : ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فراخ درم: فراخ درم ؛ دارای درم کافی و بسیار. ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نگون شدن درفش: نگون شدن درفش ؛ سرنگون شدن بیرق : ه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گنج درم: گنج درم ؛ مخزن و خزانه درم : ز دینا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مشت با درفش زدن: مشت با درفش زدن . مشت و درفش ، دو ض ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درم درم: درم درم ؛ لکه لکه. قطعه قطعه. گل گل ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درم درم بریدن: درم درم بریدن ؛ گرد گرد بریدن. ( یا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در میان اوردن: در میان آوردن ؛ مطرح کردن. با هم ظا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در میان افکندن: در میان افکندن ؛ بمیان آوردن.

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در میان انداختن: در میان انداختن ؛ با هم ظاهر و آشکا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در میان چیزی شدن: در میان چیزی شدن ؛ در وسط آن قرار گ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در میان کردن: در میان کردن ؛ واسطه کردن. میانجی ق ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در میان کشیدن: در میان کشیدن ؛ در میان قرار دادن : ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نتیجه کلام: نتیجه کلام ؛ حاصل کلام. ( ناظم الاط ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پلنگ درنده: پلنگ درنده ؛ پلنگ مفترس : که زنهار ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درنده پلنگ: درنده پلنگ ؛ پلنگ درنده و مفترس : د ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درست مطلس: درست مطلّس ؛ پول بی سکه و درم و دین ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درد فراق: درد فراق ؛ رنج جدایی : سنگ پشت از د ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درست پهلو: درست پهلو ؛ که پهلوی سالم داشته باش ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درفش دل افروز: درفش دل افروز ؛ درفش شادمان کننده : ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روز درشت: روز درشت ؛ روز سخت و سهمگین : چنین ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درمان حرفه ای: درمان حرفه ای ؛ درمان اشتغالی. رجوع ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درد و خشم: درد و خشم ؛ اندوه شدید و خشم : دل گ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درست تن: درست تن ؛ صحیح و تن درست. ( آنندراج ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روزگار درشت: - روزگار درشت ؛ روزگار سخت. روزگار ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درفش سران: درفش سران ؛ علم خاص فرماندهان ، هر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درمان دردهای کسی شدن: درمان ( بر ) دردهای کسی شدن ؛ به مد ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درشت پوست: درشت پوست ؛ با پوستی خشن و سخت : جَ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زخم درشت: زخم درشت ؛ ضربت مهلک و کشنده. ضربت ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درست و تیار: درست و تَیّار ؛ قرص و تمام و بی نقص ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درفش سرافراز: درفش سرافراز ؛ علم سربلند و برافراش ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درمان روانی: درمان روانی ؛ درمان روحی. رجوع به د ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درد و دریغ: درد و دریغ ؛ افسوس و حیف. حسرتا : گ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درست بودن نژاد: درست بودن نژاد ؛ اصیل بودن. ریشه دا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

راه درشت: راه درشت ؛ راه صعب العبور. راه دشوا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درمان روحی: درمان روحی ( روانی ) ؛ ( اصطلاح روا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درفش شب: درفش شب ؛ علم شب. نشانی شب. تیرگی : ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درست گوهر: درست گوهر ؛ دارای اصلی و نسبی صحیح ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درد و فریاد: درد و فریاد ؛ مصیبت و ناله و زاری : ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خدنگ درشت: خدنگ درشت ؛ تیر بزرگ با پیکانی تیز ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درمان کسی شدن: درمان کسی ( چیزی ) شدن ؛ سبب معالجه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درفش کافیان: درفش کافیان ؛ درفش کاویان : رایات د ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چشم درشت: چشم درشت ؛ چشم گشاده و خوش ریخت. مق ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درفش نبرد: درفش نبرد ؛ رایت جنگ : سوی جنگ گسته ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بدره درم: - بدره درم ؛ بدره پول. کیسه پول : ز ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درفش همایون: درفش همایون ؛ درفش خجسته و مبارک : ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درم بدره: درم بدره ؛ بدره ٔدرم. انبان و کیسه ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درشت بر: درشت بُر ( توتون ) ؛ بریده شده به ر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رنگین درفش: رنگین درفش ؛ علم با رنگهای گوناگون ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درم بر هم نهادن: درم بر هم نهادن ؛ انباشتن درم بر رو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زرین درفش: زرین درفش ؛علم زرین. رایت آراسته به ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درم خسروانی: درم خسروانی ؛ نوعی از زر رایج بوده ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درم دیرمدار: درم دیرمدار ؛ درمی که دیر زمانی در ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیرپیکر درفش: شیرپیکر درفش ؛ علم دارای نقش شیر : ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درفش بزرگ: درفش بزرگ ؛ علم بزرگ : دو لشکر همی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گفتار درشت: گفتار درشت ؛ سخن خشن و تند : چو بشن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ضامن درک: ضامن درک ؛ ضامن هر اتفاقی از عوارض ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پردرد شدن دل کسی: پردرد شدن دل کسی ؛ سخت غمگین شدن وی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درست خسروانی: درست خسروانی ؛ نوعی اززر رایج بوده ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جای درنگ: جای درنگ ؛ جای ماندن. محل توقف. جای ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درست خوان: درست خوان ؛ درست خواننده. صحیح خوان ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دردی نبوده: دردی نبوده ؛ کنایه از تندرست و سالم ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دارو و درمان: دارو و درمان ؛ مداوا و معالجه و وسی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پر ز درد شدن دل کسی: پر ز درد شدن دل کسی ؛ سخت اندوهناک ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بلای درشت: بلای درشت ؛ بلای سخت : جوی باز دارد ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درفش بنفش: درفش بنفش ؛ علم و بیرقی که به رنگ ب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یوم الدرک: یوم الدرک ؛ جنگی است میان اوس و خزر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جایگاه درنگ: جایگاه درنگ ؛ جای توقف و پایداری : ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درست گفتن: درست گفتن ؛ دروغ نگفتن. صحیح گفتن. ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درفش تهمتن: درفش تهمتن ؛ علم خاص رستم : زمیدان ...

٥ ماه پیش

مدال‌های علی باقری