علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در دل بودن: در دل بودن ؛ در دل داشتن : آن بندگی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل به صد جا رفتن: دل به صد جا رفتن ؛ گمان به هر کس و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاکیزه بودن دل: پاکیزه بودن دل ؛ پاک بودن آن. بی غل ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حیات دگر: حیات دگر ؛ حیات دوم. زندگانی نو : ت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یک اندر دگر: یک اندر دگر ؛ بهمدیگر. یکی در دیگری ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در دق افتادن ماه: در دق افتادن ماه ؛ هنگامی که ماه ( ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل از کار بردن: دل از کار بردن ؛ پریشان و مضطرب کرد ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در دل جا دادن خود را: در دل [ کسی ] جا دادن خود را ؛ خویش ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از گوشه دل نهادن: از گوشه دل نهادن ؛ از دل فراموش ساخ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکان ارای: دکان آرای ؛ آرایش کننده دکان. ( ناظ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پراکنده بودن دل: پراکنده بودن دل ؛ پریشان بودن دل. آ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل به صد راه رفتن: دل به صد راه رفتن ؛ در امری گمانهای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنگدل داشتن: تنگدل داشتن ؛ افسرده و غمگین ساختن. ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل خائیدن: دل خائیدن ؛ کنایه از غم و غصه خوردن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دگر نماز: دگر نماز ؛ نماز عصر. ( ناظم الاطباء ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل از دست رفتن: دل از دست رفتن ؛ عاشق شدن. فریفته گ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دق الکوس: دق الکوس ؛ کوفتن طبل را. ( دهار ) : ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بربسته دگر باشد و بررسته دگر: بربسته دگر باشد و بررسته دگر ؛ فطری ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در دل افتادن: در دل [ کسی ] افتادن ؛ ملهم شدن. خط ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوش دل شدن: خوشدل شدن ؛ شاد شدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفعه بدفعه: دفعه بدفعه ؛ نوبت بنوبت. باربار. بت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل به دلدونش رسیدن: دل به دلدونش رسیدن ، دلش به دلدونش ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دقیقه شناس: دقیقه شناس ؛ نکته شناس. نکته بین. ب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تازه گردیدن دل: تازه گردیدن دل ؛ خرم شدن آن : به سب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی دل و یار: بی دل و یار ؛ بیکس و بی غمخوار : چو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل تهی گشتن از: دل تهی گشتن از ؛ خالی شدن آن از. . ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هفت دکان: هفت دکان ؛ کنایه از هفت کشور در هفت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دل گذشتن: از دل گذشتن ؛ از پیش ملهم گونه ای ش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دگری: دگری ؛ دیگری. غیر. کسی جز اولی. آن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دق باب کردن: دق باب کردن ؛ در زدن وحلقه بر در زد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوش دل کردن: خوشدل کردن ؛ شاد کردن.

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل از راستی شکستن: دل از راستی شکستن ؛ دل از راستی برک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در دل انداختن: در دل انداختن ؛ ایزاع. ( از منتهی ا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تباه گشتن دل: تباه گشتن دل ؛ مشتاق و شیفته شدن. ر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بینا شدن دل: بینا شدن دل ؛ استبصار. ( از منتهی ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دل جستن: دل جُستن ؛ بدست آوردن دل. بر طبق آر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دل ماندن: از دل ماندن ؛ آزرده شدن. ( آنندراج ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل به راهی مایل بودن: دل به راهی مایل بودن ؛ میل به آن سو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکان زدن: دکان زدن ؛ بپای کردن مصطبه. سکو ساخ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرای دگر: سرای دگر ؛ آخرت. آن جهان. مقابل این ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوشدل نشستن: - خوشدل نشستن ؛ حالت خوش داشتن.

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ان دگر: آن دگر ؛ چیزی جز آنچه هست : هر دو ی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دق ظهر: دق ظَهْر ؛ کوفتن بر پشت. شکستن پشت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل شاداوردن: دل شادآوردن ؛ شاد کردن دل : سخنهای ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل از جای شدن: دل از جای شدن ؛ آشفته و بی قرار شدن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دل بیمار بودن: از دل بیمار بودن ؛ ناپاک دل بودن. ر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکان واکردن: دکان واکردن ؛ گشادن دکان. دکان باز ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دق از دلبر: دق از دلبر ؛ نام فنی از کشتی ، و به ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل به دست کردن: دل به دست کردن ؛ دل به دست آوردن : ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوش بودن دل: خوش بودن دل ؛ شاد بودن. مسرور بودن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیش دل امدن: پیش دل آمدن ؛ به دل خطور کردن. بخاط ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل تهی شدن: دل تهی شدن ؛ خالی شدن از چیزی. ( آن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داغ خویشاوندی در دل کسی ماندن: داغ خویشاوندی ( نزدیکی ) در دل کسی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیکدفعه: بیکدفعه ؛ بیکبار. با هم. در یک وهله ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دل رفتن: از دل رفتن ؛ از دل بیرون شدن. کنایه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل شادمان داشتن: دل شادمان داشتن ؛ شادکردن دل : اگر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل ازدست داده: دل ازدست داده ؛ عاشق. مضطرب. پریشان ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دکان امدن: به دکان آمدن ؛ آماده فروش شدن. به ب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به گوش دلش شدن: به گوش دلش شدن ؛ الهام شدن. ( یاددا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دقل شاهانی: دقل شاهانی ؛ نوعی خرما است در جیرفت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکه ادم گری: دکه آدم گری ؛ دکان بهم رسیدن آدمی ک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوشدل بودن: خوشدل بودن ؛ راضی بودن : سپاهی که خ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل به دل: دل به دل ؛ دوستی و محبت از طرفین و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تاب زدن دل: تاب زدن دل ؛ تافتن دل : بشر از آن س ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل تهی کردن: دل تهی کردن ؛ دل خالی کردن. اظهار د ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی چاره شدن دل: بی چاره شدن دل ؛ درمانده شدن آن. عا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازدل گذاردن: ازدل گذاردن ؛ فراموش کردن : داود نب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پنج دکان شرع: پنج دکان شرع ؛ کنایه از اصول دین و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دقت فکر: دقت فکر ؛ نازک اندیشی. باریکی اندیش ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل سیاه کردن: دل سیاه کردن ؛ ایجاد غم کردن. شادی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پژمرده بودن دل: پژمرده بودن دل ؛ افسرده بودن. اندوه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل از جای بیرون شدن: دل از جای بیرون شدن ؛ شوری خاص در د ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل به دریا انداختن: دل به دریا انداختن ؛ هر چه بادا گوی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکان نهادن: دکان نهادن ؛ گشادن دکان. متاع عرضه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خون گرفتن دل: خون گرفتن دل ؛ خون شدن دل

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دفعه واحده: دفعةً واحدة ؛ یک باره. یک دفعه. بیک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دل گفتن: به دل گفتن ؛ با خود گفتن. در دل گفت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل توی دلش نبودن: دل توی دلش نبودن ؛ سخت ترسو بودن. ( ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکل پسند: دکل پسند ؛ آنکه دکل را پسندد. رجوع ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دگر کس: دگر کس ؛ غیر. غیری. کس دیگر : زیرا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل سیر بودن: دل سیر بودن ؛بی اعتنا بودن به چیزها ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل از جای رفتن: دل از جای رفتن ؛ مضطرب شدن. بشدت و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دل براوردن: از دل برآوردن ؛ از یاد بردن. فراموش ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل به دریا کردن: دل به دریا کردن ، دل را دریا کردن ، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خنک کردن دل به چیزی: خنک کردن دل به چیزی ؛ کنایه از افسر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

داغ به دل برافکندن: داغ به دل برافکندن ؛ در دل غمی داشت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل ته دریا کردن: دل ته دریا کردن ؛ به معنی دل به دری ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دل و دیده پذیرفتن: به دل و دیده پذیرفتن ؛ با منت پذیرف ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اول دفعه: اول دفعه ؛ نخستین بار : بوسهل را به ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشت و دل شکسته: پشت و دل شکسته ؛ مقهور و مغلوب و پر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پردرد گشتن دل: پردرد گشتن دل ؛ سخت اندوهگین شدن : ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دقایق الحصص: دقایق الحصص ؛ که در زیجات می نویسند ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکان گرد اوردن: دکان گرد آوردن ؛ کنایه از رونق روز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دق و لق: دق و لق ؛ از اتباع است به معنی دک و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکان گرم ساختن: دکان گرم ساختن ؛ کنایه از رونق دادن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دل درامدن: به دل درآمدن ؛ خطور کردن در دل. به ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دل به دل راه: از دل به دل راه ( رهگذر، روزنه ) اس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خون در دل افتادن: خون در دل افتادن ؛ خون به دل افتادن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دگرسان گشتن: دگرسان گشتن ؛ دگرسان شدن. دگرگون شد ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل از جان شستن: دل از جان شستن ؛ دل از جان برداشتن. ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکان گرداندن: دکان گرد آوردن ؛ کنایه از رونق روز ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خراشیدن دل: خراشیدن دل ؛ آزردن دل

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکل باز: دکل باز ؛ که امردان پرسال را دوست گ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دقایق الحکم: دقایق الحِکَم ؛ نکته های باریک حکمت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل به درد اژده بودن: دل به درد آژده بودن ؛ مهر وعطوفت و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پر زدن دل برای چیزی: پر زدن دل برای چیزی ( کسی ) ؛ سخت خ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دق رومی: دق رومی ؛ جنسی است از جامه که در رو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دل به دل راه دارد: از دل به دل راه ( رهگذر، روزنه ) اس ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل تو دل نداشتن: دل تو دل نداشتن ؛ سخت مضطرب بودن در ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکان گشادن: دکان گشادن ؛ پهن کردن بساط : چوخلق ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل از جای برامدن: دل از جای برآمدن ؛ بیمناک شدن. مضطر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خون کردن دل کسی: خون کردن دل کسی ؛ کنایه از آزردن بس ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل کسی مثل کبوتر پر زدن: دل کسی مثل کبوتر پر زدن ؛ کنایه است ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دل گرفتن گفتار ناملایم کسی را: به دل گرفتن گفتار ( کردار ) ناملایم ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دل به دریا افکندن: دل به دریا افکندن ( فکندن ) ؛ دل به ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکل بازی: دکل بازی ؛ عمل دکل باز. رجوع به دکل ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دگر شب: دگر شب ؛ شب دیگر. شب بعد از آن شب ک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دل برامدن: از دل برآمدن ؛ روا داشتن. دل دادن. ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خسته دل بودن: خسته دل بودن ؛ غمگین بودن. دلتنگ بو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دفن و کفن: دفن و کفن ، کفن و دفن ؛ کفن کردن و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکان به دولاب گشتن: دکان به دولاب گشتن ؛ به مال دیگران ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دق مرگ شدن: دق مرگ شدن ؛ به مرض دق مردن. به بیم ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفن المروءه: دفن المروءة ؛ بدون مروت و جوانمردی. ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اموات احمر: اموات احمر؛ کنایه از مقتولان و شهید ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکان چیدن: دکان چیدن ؛ اشیاء را جداجدا چیدن تا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دگر سال: دگر سال ؛ سال دیگر. سال بعد. سال پس ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دق و سل: دق و سل ؛ از اتباع است. ( یادداشت م ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکان گردیدن: دکان گردیدن ؛ کنایه از گرمی بازار و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دگرسان شدن: دگرسان شدن ؛ عوض شدن. به گونه دیگر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکان طبیب: دکان طبیب ؛ محل طبابت وی. دکه ای که ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اصحاب الدق: اصحاب الدق ؛ مدقوقین. ( یادداشت مرح ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دکتر کلیسا: دکتر کلیسا ؛ عنوانی است که کلیسای ک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دل بینا شدن: به دل بینا شدن ؛ آگاه شدن. رجوع به ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دل امدن: از دل آمدن ؛ روائی دادن دل. ( یاددا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکان گرفتن: دکان گرفتن ؛ کنایه از رونق بازار. ( ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جان و دل: جان و دل ؛ مایه هستی و حیات. - || ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اصحاب الیمین: در قرآن اصحاب یمین یعنی شیعیان حضرت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

طیلسان: طیلسان: دکتر شفیعی کدکنی در مورد و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفع شر کردن: دفع شر کردن ؛ راندن و دور کردن شر : ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفع عطش کردن: دفع عطش کردن ؛ فرونشاندن تشنگی. ( ا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفع غم کردن: دفع غم کردن ؛ برطرف نمودن اندوه و غ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفتر نمدی: دفتر نمدی ( نمدین ) ؛ کتاب نمدین. ب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشت نبرد: دشت نبرد ؛ آوردگاه. ناوردگاه. میدان ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هفت جزیره دعوت: هفت جزیره دعوت ؛ تقسیمات اسماعیلیه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفتر استیفا: دفتر استیفا ؛دیوان استیفاء. دار است ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشت نخجیر: دشت نخجیر ؛ شکارگاه : بدان دشت نخجی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دعوهالمأوی: دعوةالمأوی ؛ بهشت ساخته جای. جنةال ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وزیر دفتر: وزیر دفتر ؛ از مصطلحات دوره قاجار، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دف برزدن کسی: به دف برزدن کسی ؛ رسوا کردن او از ر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفع الملال: دفعالملال ؛ زدودن غم : مطرب و شطرنج ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفع شر: دفع شر ؛ دور کردن بلا. گردانیدن بلا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفع گفتن: دفع گفتن ؛ دفاع کردن. کار را به مسا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفع بلا کردن: دفع بلا کردن ؛ بگردانیدن بلا. از می ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفع چشم بد کردن: دفع چشم بد کردن ؛ دور کردن چشم بد : ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفع شرارت کردن: دفع شرارت کردن ؛ ازمیان برداشتن شرا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشمنکام شدن: دشمنکام شدن ؛ به آرزوی دشمن شدن. ( ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دعوت حق رااجابت کردن: - دعوت حق را اجابت کردن ، دعوت حق ر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دفتر ستردن: از دفتر ستردن ؛ محو کردن : ز دفتر ه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشت کین: دشت کین ؛ رزمگاه. ناوردگاه. آوردگاه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دسته های فرد: دسته های فرد ؛ در اصطلاح مالیه دوره ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دفاع مشروع: دفاع مشروع ؛ کسی که مورد تعرض قرار ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشمنکام کردن: دشمنکام کردن ؛ بر مراد دشمنان کردن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بر دفتر افکندن: بردفتر افکندن ؛ در دفتر نوشتن. در ک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دسته مروارید: دسته مروارید ؛ علاقه مروارید. ( آنن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشت گردان: دشت گردان ؛ سرزمین دلیران و پهلوانا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفتر شستن: دفتر شستن ؛ کنایه از صرف نظر کردن ا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشمنکام گشتن: دشمنکام گشتن ؛ دشمن کام شدن. به آرز ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دفتر نوشتن: به ( در ) دفتر نوشتن ؛ در کتاب ثبت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشت گرگان: دشت گرگان ؛ گرگان. رجوع به گرگان شو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سردفتر افرینش: سردفتر آفرینش ؛ اشاره به حضرت رسول ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفتر اخلاق: - دفتر اخلاق ؛ کتاب اخلاق. ( فرهنگ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دار و دسته راه افتادن: دار و دسته راه افتادن ؛ با همه افرا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشت لاله: دشت لاله ؛ دشتی که سرتاسرش لاله گل ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفتر را گاو خورد: دفتر را گاو خورد ؛ کنایه از آن است ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفتر خسروان: دفتر خسروان ؛ شهنامه. شاهنامه : بسی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفتر عمر: دفتر عمر ؛ صحیفه و کتاب عمر : کنم د ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفتر ابلیس: دفتر ابلیس ؛ تقویم برهمنان. ( مجموع ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشت موقف: دشت موقف ؛ وادیی است که حاجیان در آ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفتر ارسال مراسلات: دفتر ارسال مراسلات ؛ نامه هایی که ا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفتر گرفتن: دفتر گرفتن ؛ به کتاب نگریستن. به کت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دشت ناامید: دشت ناامید ؛ دشتی است در مشرق ایران ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کتاب دعوت: کتاب دعوت ؛ دعوتنامه. تبلیغنامه : ه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دعاثنا: دعاثنا ؛ صورت عامیانه دعا و ثنا. خ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشمن بچه: دشمن بچه ؛ فرزند دشمن : رای عالی بر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفاع به معنی اخص: دفاع به معنی اخص ؛ چنین است که مدعی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جماعت دعا: جماعت دعا ؛ نماز عمومی و نماز جماعت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دشت سیلابی: دشت سیلابی ؛ دشتی در اطراف یک رودخا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشمن پراکنده کن: دشمن پراکنده کن ؛ تارومارکننده دشمن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دعاثنا کردن: دعاثنا کردن ؛ خواهش و درود کردن.

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثل دسته جارو: مثل دسته جارو ؛ سبلتی بزرگ و آویخته ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفتر مخلود: دفتر مَخلود ؛ به اصطلاح میرزایان دف ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفاع به معنی اعم: دفاع به معنی اعم ؛ آن دو فرد دارد: ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خیر دعا: خیر دعا ؛ نیایش و دعای برکت. ( ناظم ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشمن جانی: دشمن جانی ؛ مقاتل و آنکه با شخص جنگ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دعوتهای شاه عبدالعظیمی: دعوتهای شاه عبدالعظیمی ؛ به مهمانی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دشت عرب: دشت عرب ؛ عربستان. بادیه : نامدار و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دسته حلاج: دسته حلاج ؛ مشته. مقبض. رجوع به مشت ...

٤ ماه پیش

مدال‌های علی باقری