نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دندان نهنگ: دندان نهنگ ؛ کنایه است از دندانی که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دنبال کشتی: دنبال کشتی ؛ دبوسه. به معنی آخر دبو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دنه پدید امدن: دنه پدید آمدن ؛ حالت نشاط و خوشی دس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دندان سپید کردن: دندان سپید ( سفید ) کردن ؛ دندان بر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تیز دم برزدن: تیز دم برزدن ؛ سخن به تندی گفتن : ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دندان تیز کردن: دندان تیز کردن ؛چسبیدن. ( ناظم الاط ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دندان برامدن: دندان برآمدن ؛ روییدن و پیدا آمدن آ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گوردن: گوردن ؛ که همچون گورخر به نشاط راه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دندان افرین کردن: دندان آفرین کردن ؛ آرایش دندان نمود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دندان در سینه فروبردن: دندان در سینه فروبردن ؛ کنایه از گز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دندان فروگذاشتن: دندان فروگذاشتن ؛ اقدام نمودن و سخت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در دنبال همه: در دنبال همه ؛ آخر همه. آخر از همه. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دیده و دندان کسی برکشیدن: از دیده و دندان کسی برکشیدن ؛ از حل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دنبال بریده: دنبال بریده ؛ ابتر. دم بریده. ( یاد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دندانی که درد می کند باید کشید: دندانی که درد می کند باید کشید ؛ زن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دندان فروبردن: دندان فروبردن ؛ با دندان گاز گرفتن. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یک دندان در دهانش نیست: یک دندان در دهانش نیست ؛ سخت پیر اس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم تیره زدن: دم تیره زدن ( برزدن ) ؛ کنایه است ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دندان از بن برکندن: دندان از بن برکندن ؛ دندان به کام ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دنبال ابرو: دنبال ابرو ؛ پایان ابرو از سوی گوش. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دمل دولت یافتن: از دمل دولت یافتن ؛ گویند هرکه را د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمعهالشجر: دمعةالشجر ؛ لبلاب است. ( منتهی الار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دندان بر چیزی کردن: دندان بر چیزی کردن ؛ کنایه از طمع و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دندان در شکم بودن: دندان در شکم بودن ؛ کینه نهانی داشت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دنگ و دیوانه کردن کرسی: دنگ و دیوانه کردن کرسی ؛ سخت گرم کر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برکنده دندان: برکنده دندان ؛ دندان ازبن برآورده : ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دنده راست یا چپ خفتن: به دنده راست یا چپ خفتن ؛ بر جانب ر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انثرام: انثرام ؛ دندان پیشین بیوفتیدن. ( تا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مار کوفته دنبال: مار کوفته دنبال ؛ ماری که دم او را ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دوات خاصه: دوات خاصه ؛ محبر یا قلمدان که مخصوص ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دندان فروبردن در کار کسی: دندان فروبردن در کار کسی ؛ کنایه از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمیدن باد در چیزی: دمیدن ( دردمیدن ) باد در چیزی ( کسی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم لابه کردن: دم لابه کردن ؛ چاپلوسی و عجزنمودن : ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دنه اوردن: به دنه آوردن ؛ نشاط و بطر و خوشی بی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دندان کردن: دندان کردن ؛ ظلم کردن. ( ناظم الاطب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم زدن صبح: دم زدن صبح ؛ کنایه از دمیدن صبحگاه. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دندان پیل: دندان پیل ( فیل ) ؛ دو عاج که از دو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دنبال چشم: دنبال چشم ؛ لحاظ. مؤخرالعین. ( یاد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دندان از دور نمودن: دندان از دور نمودن ؛ کنایه است از خ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دندان ریخته: دندان ریخته ؛ که دندان وی افتاده با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مشک دنبال: مشک دنبال ؛ دم سیاه. که دمی سیاه دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دنده به جگر فشردن: دنده به جگر فشردن ؛ با تعبی سخت شکی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دندان دست گزیدن: به دندان ( به دندان حسرت ) دست ( پش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دندان تر بر کسی داشتن: دندان تر بر کسی داشتن ؛ کنایه است ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمان رفتن: دمان رفتن ؛ بشتاب رفتن. شتابان رفتن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم بازدادن: دم بازدادن ؛ نفیر برآوردن. عمل بازد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دمساز شدن: دمساز شدن ؛ هم آهنگ و سازوار گشتن. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمر کردن ظرفی: دمر کردن ظرفی ؛ وارونه نهادن آن را ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمساز گشتن: دمساز گشتن ؛ قرین شدن. هم نفس گردید ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم دادن تیغ را: دم دادن تیغ را؛ ظاهر آن است که تیغ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نغمه دمساز: - نغمه دمساز ؛ ساز موافق و هم کوک. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم دادن به کسی: دم دادن به کسی ؛ خود را هم رای او ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم کردن پلاو و جز ان: دم کردن پلاو و جز آن ؛ آتش را در دی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم کردن هوا: دم کردن هوا ؛ بخاری گرم در هوا پیدا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم خوش زدن: دم خوش زدن ؛ نفس راحت زدن. نفسی برا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم کردن با کسی: دم کردن با کسی ( حیوانی ) ؛ همدم و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم زدن بر کسی شمردن: دم زدن بر کسی شمردن ؛ نفس زدن کسی ر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خوش دمش: خوش دمش ؛ که خوش بدمد. که به خوشی و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمعه العشاق: دمعةالعشاق ؛ حب النیل است. ( ناظم ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمش خون: دمش خون ؛ غلیان دم. فشار خون. ( یاد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یک دم زدن: یک دم زدن ؛ یک نفس. یک لحظه. به اند ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمعه الکرم: دمعةالکرم ؛ آب تاک که در ایام بهار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمع ایوب: دمع ایوب ؛ درختی است. ( از اقرب الم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دنبال هم: دنبال هم ؛ در پی هم. پشت سر هم. یکی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دیده و دندان: از دیده و دندان ؛ به میل و طبع. به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دنبال ببر خاییدن: دنبال ببر خاییدن ؛ با قوی وزورمندی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پاک کردن دندان: پاک کردن دندان ؛ شستن و مسواک کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمع داود: دمع داود ؛ نام دارویی است. ( ناظم ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
عظم دمعه ای: عظم دمعه ای ؛ که عظم ظفری نیز نامند ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم برزدن سپیدی: دم برزدن سپیدی ؛ طلوع صبح. آغاز بام ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دندان پدید بودن: دندان پدید بودن ؛ آشکار شدن. نزدیک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دندان پوشیده کردن: دندان پوشیده کردن ؛ عاجز شدن. ( ناظ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ ابن عرس: دماغ ابن عرس ؛ مغز راسو. ( از اختیا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ اصغر: دماغ اصغر ؛ مخچه. ( لغات فرهنگستان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ البط: دماغ البط ؛ مغز بط. ( اختیارات بدیع ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ البعیر: دماغ البعیر ؛ مغز شتر. ( از اختیارا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ الخفاش: دماغ الخفاش ؛ مغز شب پره. ( از اختی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ الخیل: دماغ الخیل ؛مغز اسب را گویند. ( از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ الدجاج: دماغ الدجاج ؛ مغز مرغ. ( از اختیارا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ الدیک: دماغ الدیک ؛ مغز خروس. ( از اختیارا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغش معیوب بودن: دماغش معیوب بودن ( عیب داشتن ) ؛ دی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اژدها دمان: اژدها ( اژدر ) دمان ؛ اژدهای غرنده ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمار از سر کسی براوردن: دمار از سر ( تارک ) کسی برآوردن ؛ ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ گرم کردن: دماغ گرم کردن ؛ سرخوش کردن. ( از آن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
باد دمان: باد دمان ؛ باد که بشدت وزد. طوفان س ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمار از کسی برامدن: دمار از کسی برآمدن ؛ کنایه است از ه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ببردمان: ببردمان ؛ خروشان. حمله کنان : غو پی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمار از کسی براوردن: دمار از کسی ( کسانی ، حیوانی ) برآو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بحر دمان: بحر دمان ؛ دریای خروشان و جوشان : ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از دماغش بیرون امدن: آب از دماغش بیرون آمدن ؛ لذت و سرور ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمار از روزگار کسی برامدن: دمار از روزگار کسی برآمدن ؛ به پایا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب دماغ: آب دماغ ؛ آب بینی. ( یادداشت مؤلف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دریای دمان: دریای دمان ؛ دریای خروشنده. بحر خرو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمار از روزگار کسی براوردن: دمار از روزگار کسی برآوردن ( درآورد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دماغ فیل افتاده بودن: از دماغ فیل ( شیر ) افتاده بودن ؛ س ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمان ابر: دمان ابر ؛ ابر دمان. ابر خروشان. اب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمار از جایی برامدن: دمار از جایی برآمدن ؛ ویران گشتن آن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بوی انسانیت به دماغ کسی نرسیدن: بوی انسانیت به دماغ کسی نرسیدن ؛ از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمان دوزخ: دمان دوزخ ؛ دوزخ دمان. دوزخ که آتش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ تیر کشیدن: دماغ تیر کشیدن ؛ در تداول عامه ؛ کن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمار از جایی براوردن: دمار از جایی برآوردن ؛ آتش زدن و دو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سیل دمان: سیل دمان ؛ سیل جوشان و خروشان : ز م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمار از جایی برخاستن: دمار از جایی برخاستن ؛ دود بلند شدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ دزدیدن از چیزی: دماغ دزدیدن از چیزی ؛ دماغ گرفتن از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیر دمان: شیر دمان ؛ شیر خشمگین و دمنده و خرو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دماغش نرسیدن: به دماغش نرسیدن ؛ به چیزی نشمردن دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ قلمی: دماغ قلمی ؛اَنْقی ̍. باریک بینی. مق ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ ارایش دادن: دماغ آرایش دادن ؛ دماغ رسیدن. سرخوش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ خشک: دماغ خشک ؛ مغزی که ازنیروی اندیشه و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمادم کردن: دمادم کردن ؛ پی در پی هم کردن. به ه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ رساندن: دماغ رساندن ؛ مست و سرخوش شدن. ( آن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمادم کسی رفتن: دمادم کسی رفتن ؛ درست در پی رفتن. ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ رسیدن: دماغ رسیدن ؛ سرخوش شدن و شکفته کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
صرصردمار: صرصردمار ؛ مرگبار همچون باد هلاک : ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ ساز بودن: دماغ ساز بودن ؛ دماغ چاق بودن و رسی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کیوان دمار: کیوان دمار ؛ مرگبار و هلاک آور چون ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ شستن: دماغ شستن ؛ پاک کردن دماغ از وساوس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمار از جان کسی براوردن: دمار از جان ( نهاد، هستی ، دماغ ، م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمار ازدل خود براوردن: دمار ازدل خود برآوردن ؛ خود را در م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمادم امدن کسی: دمادم آمدن کسی ( سپاهی ، گروهی ) ؛ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ بیهوده پختن: دماغ بیهوده ( بیهده ) پختن ؛ کنایه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بددماغ بودن: بددماغ بودن ؛ بدحال بودن. نشاط و شا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نهنگ دمان: نهنگ دمان ؛ نهنگ خشمگین و مهیب و خر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ فروختن: دماغ فروختن ؛ دماغ کردن. نخوت و غرو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمادم چیزی روان گشتن: دمادم چیزی روان گشتن ؛ با فاصله کم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بی دماغ بودن: بی دماغ بودن ؛ افسرده و ملول بودن. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ کردن: دماغ کردن ؛ دماغ فروختن. نخوت و غرو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هزبر دمان: هزبر دمان ؛ شیر غران و خشمگین : دری ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ پختن: دماغ پختن ؛ دماغ سوختن. کنایه است ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمادم رسیدن سپاهی: دمادم رسیدن سپاهی ( عده ای ) ؛ به د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خوش دماغ: خوش دماغ ؛ خوش مشرب. مجلس آرا. بذله ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمادم فرستادن: دمادم فرستادن ؛ پی درپی فرستادن. به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ تر: دماغ تر ؛ دماغ چاق ، و با لفظ دادن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ بالا بردن: دماغ بالا بردن ؛ دماغ بالا رفتن. در ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در دماغ داشتن: در دماغ داشتن ؛ در دماغ آمدن. نخوت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ باخته: دماغ باخته ؛ دماغ آشفته. ( آنندراج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ گرفتن از چیزی: دماغ گرفتن از چیزی ؛ دماغ دزدیدن از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در دماغ امدن: در دماغ آمدن ؛ دماغ بالا بردن. نخوت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رطل دمادم: رطل ( جام ، شراب ) دمادم ؛ جام شراب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ چاقی کردن: دماغ چاقی کردن ؛ احوالپرسی کردن. پر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دماغ افتاده بودن: از دماغ ( از دل و دماغ ) افتاده بود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ بالا رفتن: دماغ بالا رفتن ؛ دماغ بالابردن. کنا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمان امدن: دمان آمدن ؛ تند آمدن. سریع آمدن. شت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ به جوش برامدن: دماغ به جوش برآمدن ؛ سخت به هیجان آ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دمان تاختن: دمان تاختن ؛ تند راندن اسب. بسرعت ر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مار دمان: مار دمان ؛ مار خشمگین و قوی : به حک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغ نرم کردن: دماغ نرم کردن ؛ به وجدو حال درآوردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
توختن: توختن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عزیز: عزیز از نظر معنی لغت به کسی گفته می ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر باد و دم: پر باد و دم ؛ پر از فریب و خدعه : م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دلیل فقاهی: دلیل فقاهی ؛ ( اصطلاح اصول ) حکم وا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در دم شدن: در دم شدن ؛ در پی آمدن. ( یادداشت م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم عیسوی: دم عیسوی ؛ نفسی چون نفس حضرت مسیح. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم شمرده بودن خدا: دم شمرده بودن خدا ( خداوند ) بر کسی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم خریدن و دم فروختن: دم خریدن و دم فروختن ؛ فریب خوردن و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم خلیزی: دَم َ خِلیزی ؛ در لهجه قزوین ، سراز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در دم کسی یا کسانی نشستن: در دم کسی یا کسانی نشستن ؛ در دنبال ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم کسی نوشیدن: دم کسی نوشیدن ؛ فریب او خوردن. فریب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نبات دم: نبات دم ؛ نام گیاهی است. ( از اقرب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم دمها: دم دمها ؛ در اصطلاح عامیانه ، نزدیک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم گرم در بار کسی نهادن: دم گرم در بار کسی نهادن ؛ فریب دادن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم سحر: دم سحر ؛ آخر شب که هنوز صبح نشده با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم اسد: دم اسد ؛ دم به معنی دعوی و اسد لقب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم کار گرفتن کسی را: دم کار گرفتن کسی را ؛ در تداول عامه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم بر لب اوردن: دم بر لب آوردن ؛ لب به سخن گشودن. ح ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم چاه: دم چاه ؛ کنار چاه. دهنه چاه. ( یادد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم نطعی: دم نطعی ؛ نام فنی از کشتی است. ( از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم شمشیر و کارد و جز ان: کنار برنده از شمشیر و کارد و جز آن. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از دم شمشیر گذراندن گروهی را: از دم شمشیر گذراندن گروهی را ؛ همه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم تیغ و خنجر و کارد و مانند ان: دم تیغ و خنجر و کارد و مانند آن ؛ ل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دم قیچی: دم قیچی ؛ آنچه خیاط با مقراض از جام ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دلیل الزامی: دلیل الزامی ؛ ( اصطلاح فلسفه ) آنچه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم خروس: - دم خروس ؛ دنب خروس. ( یادداشت مؤ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دم کشیدن: به دم کشیدن ( برکشیدن ، درکشیدن ) ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به یک دم خوردن: به یک دم خوردن ( اندر کشیدن ) ؛ بای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دلیل ترسی: دلیل تُرسی ؛ برهان ترسی که بدان ثاب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم چو مریم براوردن: دم چو مریم برآوردن ؛ کنایه از حرف ز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دم اشامیدن: به دم آشامیدن ؛ با نفس به دهان در ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
طاووس دم: طاووس دم ؛ که دمی چون دم طاووس زیبا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دلیل لمی: دلیل لمی ؛ از مؤثر به اثر رسیدن اس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در دم اژدها بودن: در دم اژدها بودن ؛ کنایه است از در ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
با باد و دم: با باد و دم ؛ با تکبر و غرور. با اش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم ابی: دم آبی ؛ یک جرعه آب. ( ناظم الاطباء ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم خویش شمردن: دم خویش شمردن ؛ حساب لحظات عمر کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دلیل اجتهادی: دلیل اجتهادی ؛ ( اصطلاح اصول ) چیزی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم چشم: دم چشم ؛ گوشه چشم از سوی گوش. ( یاد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم ابی داشتن: دم آبی داشتن ؛ جرعه ای آب داشتن. ( ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در دم اژدها یا مار شدن: در دم اژدها یا مار شدن ( آمدن ) ؛ خ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باد و دم: باد و دم ؛ مجازاً، هیاهو. اشتلم. لا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دلیل انسداد: دلیل انسداد ؛ ( اصطلاح اصول ) یکی ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم قناعت یا خصلت و صفتی را گرفتن: دم قناعت یا خصلت و صفتی را گرفتن ؛ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم سنجابی: دم سنجابی ؛ دم نیم سوز. آه دردناک و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دم ابی زدن: دم آبی زدن ؛ جرعه ای آب خوردن. ( از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مبارک دم: مبارک دم ؛ فرخنده دم. که نفسی گرم و ...
٤ ماه پیش