علی باقری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گسل فعال: گسل فعال:گسلی است که احتمال دارد در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انطباق: انطباق، سازش با محیط :روندی که بر ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هوازدگی: هوازدگی: نوعی حال تهوع که به علت پر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنگهای قلیایی: سنگهای قلیایی :سنگهای آذرینی که سرش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دشت ابرفتی: دشت آبرفتی، قطعه زمینی مسطح محدود ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گراول: گراول: آبرفت ، ماسه، سیلت و یا رس س ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بادنگار: باد نگار: باد سنجی که سرعت و جهت با ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زاویه تابش: زاویه تابش: زاویه بین شعاع نوری که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دایره قطبی: دایره قطبی: مدار جنوبگان، مدار یا خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قاره جنوبگان: قاره جنوبگان: قاره ای در حوالی قطب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیشینرود: پیشینرود ( Antecedent river ) : رود ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مردم شناسی: مردم شناسی :مردم شناسی علمی است که ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واچرخه: واچرخه ( آنتی سیکلون ) :منطقه ای که ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ضد یخ: ضدیخ : ماده ای که آن را به مایعی می ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انتی پود: آنتی پود، بادپا: دو نقطه از کره زمی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جغرافیای کاربردی: جغرافیای کاربردی:به کارگیری روشها و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمین قابل کشت: زمین قابل کشت زمین کشتنی: زمینی که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مخروط اتشتپه: مخروط آتشتپه: مخروطی یا کوه مخروطی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انکسار جوی: انکسار جوی:انحراف شعاعهای تابنده از ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خودمختاری: خود مختاری: استقلال گونه محدود یک و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باد بهمن: باد بهمن: باد شدیدی که بر اثر ریزش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

محور زمین: محور زمین :خطی فرضی که قطب شمال و ج ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ازیموت: آزیموت زاویه قائمی که هر امتداد نسب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سد رودخانه ای: سد رودخانه ای: ساختمان بزرگی که از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اراضی موات شهری: اراضی موات شهری: ( Barren lands ) ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سطح مبنا: سطح مبنا ، سطح اساس، پایینترین سطحی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باتولیت: باتولیت: تودۀ گنبدی شکلی از تخته سن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ژرفاسنجی: ژرفا سنجی - آسیاببی برای تعیین عمق ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بستره: بستره: سطحی که لایه سنگهای رسوبی را ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بربرها: بربرها: در یونان باستان به مردمان خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیست بیوسفر: زیست بیوسفر: کره حیاتی:گاهی به آن ق ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بریدگی: بریدگی: پرتگاه و یا صخره ای که دارا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خلاش: خلاش:زمین اسفنجی، مرطوب و نرمی که ع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تابش سنج: تابشسنج ( Bolometer ) : دستگاه برقی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرز خط: مرز خط : ( Border ) یا نواری که در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اتوبان کمربندی: اتوبان کمربندی: ( by pass freeway ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یخزائی: یخزائی: ( Calving ) تشکیل یک کوه یخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کانیون: کانیون : دره ژرفی که دیواره های آن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جبر محیطی: جبر محیطی : ( Casual determinism ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فرزند: فرزند: در پهلوی فْرَزند frazand بود ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کندن: کندن: در پهلوی کنتن kantan بوده است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کندن: کندن: در پهلوی کنتن kantan بوده است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دژم: دژم: دکتر کزازی در مورد واژه ی " دژ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دست بر سر زدن: دست بر سر زدن:دست بر سر زدن و کندن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کندن گوشت بازو: کندن گوشت بازو :دست بر سر زدن و کند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خونین: خونین: در پهلوی خونن xōnēn بوده است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مرغ: مرغ: در پهلوی مرو murw بوده است . و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مژده گل: مژده گل: بشارت وصال گل ( ( رونق عه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دردکشان: دُرْدْکَشان: باده نوش و میگسار ِکهن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوابگه اخر: خوابگه آخر: خوابگاه بازپسین ، به اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هواگیر: هواگیر: گرفتار عشق ، صفت مرکب مشتق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

داور: داور: دکتر کزازی در مورد واژه ی " د ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گرد برخاستن: گرد برخاستن: کنایه ی فعلی ایماست از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

درود: درود: دکتر کزازی در مورد واژه ی " د ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گرد براوردن: گرد بر آوردن:استعاره ای تمثیلی می ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کین: کین: در پهلوی کن kēn بوده است . ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پالودن: پالودن:در بیت زیر با مجاز سبب و مسب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پالودن: پالودن:در بیت زیر با مجاز سبب و مسب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مژگان: مژگان: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نیا: نیا: در پهلوی نیاگ niyāg بوده است . ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هوشنگ: هوشنگ: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چشم گماشتن: چشم گماشتن: کنایه ای است فعلی از گو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سالار: سالار: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نبیره: نبیره: در پهلوی نپیرگ napīrag بوده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نبیره: نبیره: در پهلوی نپیرگ napīrag بوده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برپراکندن خاک به اسمان: برپراکندن خاک به آسمان: کنایه ی فعل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هرا: هُرّا: به معنی خروش و غریو ددان است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ستوه: ستوه: ستوه به معنی نیک درمانده و نا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مردری: مُردْرِی: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مردری: مُردْرِی: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرش پازیریک: فرش پازیریک : باستان شناسان شوروی س ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جنگ های پلوپونز: جنگ های پلوپونز : یکی از مهیب ترین ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مسابقات المپیک: مسابقات المپیک : بازی های المپیک با ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سورنا و نبرد حران: سورنا و نبرد حران ( کاره ) : سورنا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مجلس مهستان: مجلس مهستان : پارلمان ایران در عهد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هپتال ها: هپتال ها : هپتالیان تا هفتالیان یا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اتشکده اذرگشنسب: آتشکده ی آذرگشنسب : گشنسب در زبان ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اتشکده اذرفرنبغ: آتشکده ی آذرفرنبغ : به معنی دارنده ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اتشکده اذربرزین مهر: آتشکده ی آذربرزین مهر : برزین مهر ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هنیاگر: هنیاگر : در روزگار ساسانیان در زمان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بندر سیراف: بندر سیراف : یا سیراب شهری باستانی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اقوام سامی: اقوام سامی : امروزه عمدتا برای اطلا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حنفا: حنفا : جمع کلمه ی حنیف است و معانی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حنفا: حنفا : جمع کلمه ی حنیف است و معانی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بت های عصر جاهلیت: بت های عصر جاهلیت : اعراب در دوره ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیت المدارس: بیت المدارس : خانه هایی که آئین یهو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیل سواران ابرهه: پیل سواران ابرهه ( اصحاب فیل ) : دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نبرد ملازگرد: نبرد ملازگرد : یکی از تاثیر گذار تر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رسم اتابکی: رسم اتابکی : در نتیجه فتوحات سلاطین ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عرفان و تصوف: عرفان و تصوف : در اصل به وجه عرفانی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلاطین اهرام: سلاطین اهرام : در پایان دودمان سوم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طریقه مومیایی کردن: طریقه ی مومیایی کردن : هنگامی که یک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مومیایی های طبیعی: مومیائی های طبیعی : - بعضی از مومیا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خط دموتیک: خط دموتیک : خط رایج مصر باستان در ز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هل تمتی: هل تمتی : عیلامی ها خود کشورشان را ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

این شوشینک: این شوشینک : بنا بر نوشته های به جا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شاتن: شاتن : در همه ی دوره های عیلام یک ح ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هفت کشور: هفت کشور: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دهش: دهش: در پهلوی دهشن dahišn بوده است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دهش: دهش: در پهلوی دهشن dahišn بوده است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اهن: آهن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " آه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تیشه: تیشه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تخم: تخم: در پهلوی توهم tōhm و توم tom ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نان: نان: در پهلوی با همین ریخت کار برد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سامان: سامان: به معنی مرز و اندازه در پهلو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ورزیدن: ورزیدن: در پهلوی با ریخت ورزیتن war ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ورزیدن: ورزیدن: در پهلوی با ریخت ورزیتن war ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جاه: جاه: جاهریخت تازی شده ی " گاه " است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ژیان: ژیان: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ژ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوسپند: گوسپند: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پویندگان: پویندگان:به معنی جانوران پوینده و چ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پویندگان: پویندگان:به معنی جانوران پوینده و چ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افسون: افسون: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تهمورث: : دکتر کزازی در مورد واژه ی " تهمور ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کمر بر میان بستن: کمر بر میان بستن: کنایه ی فعلی ایما ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پای گرد کردن: پای گرد کردن: کنایه ی ایماست از نشس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در پشم خویش خسبیدن: در پشم خویش خسبیدن: زندگی آزاد و مس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کوشش: کوشش: در این زبان ، کوخششن kōxšišn ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رمنده: رمنده: اسم فاعل از " رمیدن " است ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یوز: یوز: در پهلوی با همین ریخت ریخت بود ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیه گوش: سیه گوش: جانداری است از گونه ی یوز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شاهین: شاهین: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ماکیان: ماکیان: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زخم: : دکتر کزازی در مورد واژه ی " " می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کوس: کوس: دکتر کزازی در مورد واژه ی " کو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گه زخم کوس: گه زخم کوس:کنایه ای ایماست از بامدا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گه زخم کوس: گه زخم کوس:کنایه ای ایماست از بامدا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

علم قدیم: علم قدیم:علم همچون حیات و قدرت از ص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب گشتن زهره: آب گشتن زهره: کنایه از بسیار ترسیدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هر یک چندی: هر یک چندی : ( قید مقدار مبهم ) هر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بر اراستن: بر آراستن:آماده و مهیا کردن. ( ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عادت پرست: عادت پرست : آنکه تابع عادت و رسم ها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در نفس خویش: در نفس خویش : به خودی خود ، بذاته ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میان دربستن: میان دربستن : کنایه از آماده شدن ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بازار ساختن: بازار ساختن : داد و ستد کردن ، توجه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بازار تباه کردن: بازار تباه کردن : از توجه کردن و پر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بابو: بابو:پدربزرگ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اجامور: اجامور [اصطلاح عشایر]: زیرک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارغنی: ارغنی [اصطلاح عشایر]: گردن کج

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پیناس: پیناس [اصطلاح عشایر]: خسیس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاردم سویده: پاردم سویده [اصطلاح عشایر]: دنیا دی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چالمه: چالمه [اصطلاح عشایر]: دل درد کهنه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چارچلنگ: چارچلنگ [اصطلاح عشایر]: چهار دست وپ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حیار: حیار [اصطلاح عشایر]: کارگر بدون مزد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چایمون: چایمون ( چاهمون ) [اصطلاح عشایر]: س ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بازبریدن: بازبریدن : گذشتن ، عبور کردن ( ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انتفای شبهت: اِنتفای شُبهت: : از میان رفتن شک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عنصر ملکی: عنصر مَلکی : طبیعت فرشتگی ، سرشت فر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خنیده: خُنیده : دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خنیده: خُنیده : دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

روزه: روزه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بارگی: بارگی: دکتر کزازی در مورد واژه ی "ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زین: زین: دکتر کزازی در مورد واژه ی " زی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مر: مر:شمار ، تعداد زیاد دکتر کزازی در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امار: آمار: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

امار: آمار: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پردخته: پردخته:در معنی تهی پردخته ماندن : ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پردخته ماندن: پردخته ماندن : تهی نهادن ، بی بهره ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گرز: گرز: دکتر کزازی در مورد واژه ی "گرز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جادو: جادو: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ج ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بافرین: بافرین: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زینهار: زینهار: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اموزنیدن: آموزنیدن: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نهانی: نهانی: دکتر کزازی در مورد واژه ی "ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نبشتن: نبشتن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تازی: تازی: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پارسی: پارسی: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جمشید: جمشید: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

موبدی: موبدی: در پهلوی مگوپتیه magōpatīh ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

راه کردن: راه کردن: در معنی راه گشودن و راه ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تیغ: تیغ: دکتر کزازی در مورد واژه ی "تیغ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

برگستوان: بَرْگُسْتوان: دکتر کزازی در مورد وا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیشتاریان: تِیْشتاریان : دکتر کزازی در مورد وا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پسوییان: پسوییان: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهتوخشیان: اُهْتُوخُشیان: دکتر کزازی در مورد و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اهتوخشی: اُهْتُوخُشیان: دکتر کزازی در مورد و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

گل: گِل: در پهلوی با همین ریخت کاربرد د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سبک: سَبُک: در پهلوی سپک sapuk در بیت زی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هشتگ: دکتر کزازی در مورد واژه ی "خشت " می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کالبد: کالبد: در پهلوی کالپت kālpot بوده ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چهارگانه پیراسته: دکتر کزازی واژه ی " چارگانه ی پیراس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رباعی مجرد: دکتر کزازی واژه ی " چارگانه ی پیراس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هندسه: هندسه: دکتر کزازی در مورد واژه ی "ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گرمابه: گرمابه:گرمابه در پهلوی گرماپگ garma ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بیجاده: بیجاده: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناب: ناب: دکتر کزازی در مورد واژه ی "ناب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ناب: ناب: دکتر کزازی در مورد واژه ی "ناب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عنبر: عنبر: عنبردر پهلوی امبر ambar بوده ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نسخه پیچیدن: نسخه پیچیدن: پزشکی در پهلوی پزشکیه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خواستار کردن: خواستار کردن: در معنی خواستن. از وی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مردن از چیزی: مردن از چیزی: دکتر شفیعی کدکنی در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توزی تموزی: توزی تموزی: دکتر شفیعی کدکنی در مو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خزخزانی: خَزّ ِخزانی: دکتر شفیعی کدکنی در م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مرگ صورت: مرگ صورت: دکتر شفیعی کدکنی در مورد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخار دخانی: بخار دخانی: دکتر شفیعی کدکنی در مو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ظل طوبی: ظِلّ ِطوبی: دکتر شفیعی کدکنی در مو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لت انبان: لت انبان: دکتر شفیعی کدکنی در مورد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سگ کاهدانی: سگ کاهدانی: دکتر شفیعی کدکنی در مو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منزل کاروانی: منزل کاروانی: دکتر شفیعی کدکنی در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زندان سلطانی: زندان سلطانی: محبس پادشاهی ، محبسی ...

١ سال پیش

مدال‌های علی باقری