علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنار اززیر خرقه گشادن: زنار اززیر خرقه گشادن ؛ کنایه از اف ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنار گشادن: زنار گشادن ؛ زنار گسلاندن. زنار بری ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنبق اصفر: زنبق اصفر ؛ گویند یاسمین زرد است. ( ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زنبق رشتی: زنبق رشتی ؛ سوسن . ( فرهنگ فارسی مع ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زنبق زرد: زنبق زرد ؛ گونه زنبق که دارای گلهای ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنبق یعقوبی: زنبق یعقوبی ؛ نرگس یعقوبی. ( فرهنگ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیره زنبق: تیره زنبق ؛ گیاهانی علفی و پایا ازر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنار سلیمانی: زنار سلیمانی ؛ خطی باریک که در میان ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمینه داشتن: زمینه داشتن ؛ در تداول ، مورد قبول ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنجبیل بلدی: زنجبیل بلدی ؛ راسن. زنجبیل شامی . ( ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمینه ساختن: زمینه ساختن ؛ فراهم کردن مقدمات و آ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنار بریدن: زنار بریدن ؛ معروف. ( آنندراج ) . ز ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنار قدح: زنار قدح ؛ خط قدح. ( غیاث ) ( آنندر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زنجبیل پرورده: زنجبیل پرورده ؛ مربای خشک آن است. ز ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنار گسستن: زنار گسستن ؛ معروف. ( آنندراج ) : د ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنار مینا: زنار مینا ؛ خطی که از مینای نیم پر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنجبیل عجم: زنجبیل عجم ؛ زنجبیل العجم. اشترغاز ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زناراویز: زنارآویز ؛ ترسا. مسیحی. ( یادداشت ب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اولاد زنا: اولاد زنا ؛ ولدالزنا. حرام زاده. زا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنجبیل فارسی: زنجبیل فارسی ؛ زنجبیل فارس. زنجبیل ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنار خونی بر میان بستن: زنار خونی بر میان بستن ؛ میان را به ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنجبیل کوکه: زَنجَبیل کوکَه ؛ زنجفیل کوکه. نانی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنار گسلاندن: زنار گسلاندن ؛ زنار بریدن. زنار گشا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زناگر: زناگر ؛ زناکننده. زانی : عیار پیشه ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمینه دار: زمینه دار ؛ در تداول ، صاحب اعتبار. ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنار ساغر: زنار ساغر ؛ کنایه از موج پیاله شراب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنار از کمر گشادن: زنار از کمر گشادن ؛ زنار از میان گش ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زنار از میان گشادن: زنار از میان گشادن ؛ زنار از کمر گش ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قاتق: در زبان آذری " قاتماخ ( آمیختن ) و ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قمیز: "قمیز" ( Kymyz ) نوعی نوشیدنی لذت ب ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

child: واژه ی جلد به معنی : تند، تندوتیز، ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

سزاوار: سزاوار: در پهلوی سزاگ وار sazagwār ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

درنگ: درنگ: در پهلوی دْرنگ drang بوده است ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کهن: کهن : ( کَهُن ) در پهلوی کهون kahwa ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

التماس: در زبان آذری به التماس کردن "یالوار ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

صفه: صفه: ایوان، ایوانِ سقف دار صفهٔ با ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

magus: در فرهنگ انگلیسی آریانپور آمده است ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین فرسای: زمین فرسای ؛ زمین سای. زمین ساینده. ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمچ بلور: - زمچ بلور ؛ زاج سفید را گویند و به ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین توفیر: زمین توفیر ؛ ملکی که اجاره دهند و ب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین جلی: زمین جلی ؛ به اصطلاح هندی ملکی که ف ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین چاهی: زمین چاهی ؛ ملکی که از آب چاه مشروب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمین خسته: زمین خسته ؛ زمین شیار کرده را گویند ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین زمستانی: زمین زمستانی ؛ ملکی که فقط در موسم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایسو زمین: ایسو زمین ؛ ولایت ایسو ( یکی از هفت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تبت زمین: تبت زمین ؛ کشور تبت. رجوع به تبت شو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خاورزمین: خاور زمین ؛ شرق. مملکت خاور.

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین بخش: زمین بخش ؛ که دولت و ملکت بخشد : زم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین حسن خیز: زمین حسن خیز ؛ زمینی که در آن صاحب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمین عرب: زمین عرب ؛ سرزمینی که عرب در آن سکو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یونان زمین: یونان زمین ؛ کشور یونان. مملکت یونا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین سخن: زمین سخن ؛ سندش در زمین نظم بیاید. ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین شعر: زمین شعر ؛ بحر و ردیف و قافیه و غیر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین غزل: زمین غزل ؛ سندش در زمین نظم بیاید. ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین مقال: زمین مقال ؛ از عالم زمین سخن. ( آنن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین نظم: زمین نظم ؛ ( اصطلاح شعرا ) کنایه از ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین به اسمان دوختن: زمین به آسمان دوختن ؛ زمین و زمان ر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمزمه پرداز: زمزمه پرداز ؛ زمزمه پیرای. زمزمه سن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین سا: زمین سا ؛ ساینده بر زمین. - || در ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین نشین: زمین نشین ؛ کنایه از ساکن. بی حرکت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمانه داری: زمانه داری ؛ زمانه سازی. ( یادداشت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمزمه سنج: زمزمه سنج ؛ زمزمه ناک. از عالم سخن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین سای: زمین سای ؛ چیزی که تا بزمین برسد از ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مهدی اخرزمان: مهدی آخرزمان ؛ مهدی موعود علیه السل ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین نشینی: زمین نشینی ؛ خاک نشینی. ( آنندراج ) ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمانه ساز: زمانه ساز ؛ کسی که موافق و سازگار ب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین سایه شدن: - زمین سایه شدن ؛ یعنی تواضع و فروت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمزمه ناک: زمزمه ناک ؛ آنکه زمزمه می کند و سرو ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمانه سازی: زمانه سازی ؛ نفاق. ریا. دورنگی. ( ن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پادشاه زمان: پادشاه زمان ؛ پادشاه عصر. ( ناظم ال ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین نیکو: زمین نیکو ؛ خاک خوب. ( ناظم الاطباء ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین سایه شده: زمین سایه شده ؛ کنایه از متواضع و ف ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمانه سیر: زمانه سیر ؛ زمان سیر. ( آنندراج ) . ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمین وار: زمین وار ؛ مانند زمین : از این نه گ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمستانخانه: زمستانخانه ؛ خانه زمستانی. خانه ای ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین سنب: زمین سنب ؛ که زمین را سوراخ کند. سن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمانه گزند: زمانه گزند ؛ که به زمانه گزند رساند ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین و زمینی: زمین و زمینی ؛ کنایه از پست و فروتن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمین سنبه: زمین سنبه ؛ آبدزدک. ( یادداشت بخط م ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمستان خانه: زمستانخانه ؛ خانه زمستانی. خانه ای ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمانه فراز امدن: زمانه فرازآمدن ؛ رسیدن اجل. مردن : ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمانه فرازرسیدن کسی را: زمانه فرازرسیدن کسی را ؛ مردن او. ( ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمستانگه: زمستانگه ؛ زمستانگاه : چوهلاکو به م ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین ابادان: زمین آبادان ؛ ریف. ( دهار ) . زمین ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین سیلاب گیر: زمین سیلاب گیر ؛ کنایه از زمین پست ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمانه اسپری شدن: زمانه اسپری شدن ؛ زمانه سپری شدن. ع ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین اچار: زمین آچار ؛ زمین شکسته وناهموار. ( ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمانه حال: زمانه حال ؛ وقت حاضر و همین حالا. ( ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین شکافتن: زمین شکافتن ؛ بمعنی زمین دریدن. ( آ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ساعت زمانی: ساعت زمانی . رجوع به ساعت زمانی و ز ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین افتاده: زمین افتاده ؛ ملکی که از مدتی بایر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمین شور: زمین شور ؛ مقابل زمین نیکو. ( آنندر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمج الماء: زمج الماء ؛ نوعی از مرغان آبی. نورس ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین تابستانی: زمین تابستانی ؛ ملکی که در موسم تاب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین و زمان بهم دوختن: - زمین و زمان یا زمین و آسمان بهم د ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین کسی بودن: زمین کسی بودن ؛ کنایه از افتادگی و ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمرد گیاه: زمردگیاه ؛ بنگ. ( فرهنگ رشیدی ) . ز ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین به دندان گرفتن: زمین به دندان گرفتن ؛ اظهار عجز و ف ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان مفرد: زمان مفرد ؛ آن است که بی معاونت فعل ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان جستن: زمان جستن ؛ توقف کردن. درنگ کردن : ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین بسر کشیدن: زمین بسر کشیدن ؛ در آنندراج و بهار ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمردمثال: زمردمثال ؛ زمردرنگ. زمردگون : هرچه ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان به زمان: زمان به زمان ؛ زمان تازمان. ساعت به ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین کند: زمین کند ؛ صاحب منتهی الارب در ذیل ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین بی گیاه: زمین بی گیاه ؛ جُرْز. فِل. اَجرَد. ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمرد نشان: زمردنشان ؛ مرصع به زمرد. ( یادداشت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان ساختن: زمان ساختن ؛ توقف کردن. مکث کردن : ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان تا زمان: زمان تا زمان ؛ ساعت به ساعت : برفت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین لرزش: زمین لرزش ؛ زمین لرزه. ( آنندراج ) ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمردنگار: زمردنگار ؛ مرصع شده با زمرد. ( ناظم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان کردن: زمان کردن ؛ درنگ کردن. آرام گرفتن. ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمین تاب: زمین تاب ؛ آنچه زمین گرم کند، چون : ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین ماندن کاری: زمین ماندن کاری یا چیزی یا کسی ؛ به ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمرد وار: زمردوار؛ زمردگون. زمردرنگ. مانند زم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی زمان: بی زمان ؛ بی درنگ : بجایی توان مرد ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین ماندن چیزی: زمین ماندن کاری یا چیزی یا کسی ؛ به ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین خراشیدن: زمین خراشیدن ؛ حالتی است که در وقت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به زمان: به زمان ؛ در زمان. اندر زمان. رجوع ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمانه پناه: زمانه پناه ؛ پناه مردم از آسیب های ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین ماندن کسی: زمین ماندن کاری یا چیزی یا کسی ؛ به ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمره به زمره: - زمره به زمره ؛ طایفه به طایفه. ( ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین زنده داشتن: زمین زنده داشتن ؛ در شاهد زیر ظاهرا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیغمبر اخرالزمان: پیغمبر آخرالزمان یا آخرزمان ؛ رسول ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمین مرده: زمین مرده ؛ کنایه از زمینی است که د ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمانه خورده: زمانه خورده ؛ کهن سال. پیر. ( یاددا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیغمبر اخرزمان: پیغمبر آخرالزمان یا آخرزمان ؛ رسول ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان یافتن: زمان یافتن ؛ فرصت یافتن. مهلت یافتن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان رسیدن: زمان رسیدن ؛ زمان آمدن. رسیدن اجل. ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان و زمین را بهم دوختن: زمان و زمین را بهم دوختن ؛ زمان و ز ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان استقبال: - زمان استقبال ؛ هنگام آینده. ( از ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان بر کسی سر امدن: زمان بر کسی سر آمدن ؛ بپایان رسیدن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمخت و کلفت گفتن: زمخت و کلفت گفتن ؛ گفتن سخنان سخت و ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمردفام: - زمردفام ؛ زمردرنگ. زمردگون.

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین از دور بوسیدن: زمین از دور بوسیدن ؛ کنایه از نهایت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشت کسی به زمین امدن: پشت کسی به زمین آمدن ؛ شکست خوردن ا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان را بر کسی سر اوردن: زمان را بر کسی سر آوردن ؛ پایان داد ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمان پیشین: زمان پیشین ؛ هنگام گذشته و هنگامی پ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمرد انگیز: زمردانگیز ؛ درخشان چون زمرد. سبز رخ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشت کسی را به زمین اوردن: پشت کسی را به زمین آوردن ؛ شکست داد ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمردگر: زمردگر ؛ از عالم لعل گر. ( آنندراج ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین از زیر پای کشیدن: زمین از زیر پای کشیدن ؛ کنایه از آن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان کسی بسر امدن: زمان کسی بسر آمدن ؛ عمر او پایان یا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زمان ماضی: زمان ماضی ؛ هنگام گذشته و مدتی پیش ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمرد رنگ: زمردرنگ ؛ برنگ زمرد. سبز رخشنده سبز ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمردگون: زمردگون ؛ زمردرنگ. زمردفام : کشیده ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمین اندا: زمین اندا ؛ کاهگل سازنده. کاهگل مال ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان مرکب: زمان مرکب ؛ آن است که به معاونت فعل ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان کسی را سر امدن: زمان کسی را سر آمدن ؛ عمر او بپایان ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمرد سوده: زمردسوده ؛ چرس. بنگ. رجوع به زمردگ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پرسپولیس: پرسپولیس:. پرسپولیس[persepolis] نام ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

فربه: واژه ی فربه با واژه ی فراوان همریشه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

مشاعر: مورد استعمال کلمه شعور محسوسات است ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

enter: دکتر کزازی در ذیل واژه ی اندر می نو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اهنگر: آهنگر:آهنگر در زبان پهلوی اَسنگر ās ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دلیر: دلیر: دکتر کزازی در مورد واژه ی " د ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

عود: عود ( Relapse ) [اصطلاح اعتیاد]علائ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fall: fall: در فرهنگ دو جلدی آرین پور در ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کفش: کفش : تحریف کف پوش به معنای کفی پای ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

سنگ: در زبان کردی به سنگ ( Kevir ) گفته ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

دشنه: دشنه: دشنه در پهلوی دشنک dašnag بود ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mouse: Mouse تغییر یافته ی موش فارسی در زب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

فاشیسم: فاشیسم FASCISM :[اصطلاح جامعه شناسی ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

روزه: روزه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ر ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اماده: آماده: دکتر کزازی در مورد واژه ی "آ ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

میداف: میداف :[اصطلاح صید ] پارو

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زله خوار: زله خوار ؛ زله خور. ریزه خوار. آنکه ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زلف بخاری: زلف بخاری ؛ منسوب به زیبارویان بخار ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زله ربای: زله ربای ؛ زله کش. رباینده ریزه های ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زلف بخون کسی شکستن: زلف بخون کسی شکستن ؛ زلف بخون کسی ک ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زله کش: زله کش ؛ برگیرنده پس مانده طعامی از ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زلف بخون کسی کشیدن: زلف بخون کسی کشیدن ؛ به خیال قتل کر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زله امدن: زله آمدن ؛ به ستوه آمدن. عاجز شدن. ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زلف بر رخ شکستن: زلف بر رخ شکستن ؛ زلف بر شکستن : دس ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زله اوردن: زله آوردن ؛ عاجز کردن. به تنگ آوردن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زلف بر رخ کشیدن: زلف بر رخ کشیدن ؛ زلف شکستن. کنایه ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زله شدن: زله. [ زِل ْ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) در ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زلف برشکستن: زلف برشکستن ؛ کنایه از تاب دادن و ا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زلف بر قفا شکستن: زلف بر قفا شکستن و زلف بر کمر بستن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کسب الزماره: کسب الزمارة ؛ جاکشی و زن زناکار را ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمام اختیار: زمام اختیار ؛ ضبط و ربط و جلوگیری ا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زلف بستن: زلف بستن ؛ کنایه از نمودن معشوق است ...

٧ ماه پیش

مدال‌های علی باقری