علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بطرف داخل: بطرف داخل ( Inboard ) [اصطلاح دریان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کشتی یخ شکن: کشتی یخ شکن ( Ice Breaker ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رهاشده در باد: رهاشده در باد ( Hulling ) [اصطلاح د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شماره بدنه کشتی: شماره بدنه کشتی ( Hull Number ) [اص ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنه کشتی: تنه کشتی ( Hull ) [اصطلاح دریانوردی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاخکها: شاخکها ( Horns ) [اصطلاح دریانوردی] ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

horn cleat: ( Horn Cleat ) [اصطلاح دریانوردی]مو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سریع نگهدار: سریع نگهدار ( Hold Fast ) [اصطلاح د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هبلین: هبلین ( Heaving Line ) [اصطلاح دریا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حرکت به جلو: حرکت به جلو ( Headway ) [اصطلاح دری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hawser: ( Hawser ) [اصطلاح دریانوردی]طنابها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درپوش لوله زنجیر لنگر: درپوش لوله زنجیر لنگر ( Hawse Plug ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لوله عبور کابل یا زنجیر لنگر: لوله عبور کابل یا زنجیر لنگر ( Haws ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لوله عبور زنجیر: لوله عبور زنجیر ( Hawse Hole ) [اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هاوس فلپ: هاوس فلپ ( Hawse Flap ) [اصطلاح دری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چشمی طناب: چشمی طناب ( Hawse Eye ) [اصطلاح دری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گوه لوله زنجیر لنگر: گوه لوله زنجیر لنگر ( Hawse Block ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پائین کشیدن پرچم: پائین کشیدن پرچم ( Haul Down ) [اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چتری روی دریچه: چتری روی دریچه ( Hatch Hood ) [اصطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درپوش روی دریچه: درپوش روی دریچه ( Hatch Cover ) [اص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیچ بستن دریچه: پیچ بستن دریچه ( Hatch Cleat ) [اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستون دریچه: ستون دریچه ( Hatch Beam ) [اصطلاح د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عمق یاب دستی: عمق یاب دستی ( Hand Lead ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طناب پرچم: طناب پرچم ( Halyard ) [اصطلاح دریان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرچم نیم افراشته: پرچم نیم افراشته ( Half - Mast ) [ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حالت وسط جزر و مد: حالت وسط جزر و مد ( Half Tide ) [اص ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گره یک خفتی: گره یک خفتی ( Half Hitch ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نیم عرشه: نیم عرشه ( Half Deck ) [اصطلاح دریا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نیم تیر عرضی کشتی: نیم تیر عرضی کشتی ( Half Beam ) [اص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لبه عرشه: لبه ی عرشه ( Gunwale ) [اصطلاح دریا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gunner: ( توپچی ) Gunner [اصطلاح دریانوردی]

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درب اسلحه: درب اسلحه ( Gun Port Door ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قایق توپدار: قایق توپدار ( Gun Boat ) [اصطلاح در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چشمی پاروی قایق: حلقه، چشمی پاروی قایق ( Gudgeon ) [ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به گل زدن کشتی: به گل زدن کشتی ( Ground ) [اصطلاح د ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دور کمر: دور کمر ( کشتی ) ( Girth ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

girt: ( Girt ) [اصطلاح دریانوردی]مهار کشت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جمع عمومی: جمع عمومی ( General Muster ) [اصطلا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gangplank: ( Gangplank ) [اصطلاح دریانوردی]تخت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چیلک: چیلک، خم ( Gang Cask ) [اصطلاح دریا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تخته پل: تخته پل ( Gang board ) [اصطلاح دریا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکل قرقره: دکل قرقره ( در کشتی های ماهیگیری ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گالن: گالن ( Gallon ) [اصطلاح دریانوردی]: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

galley man: ( Galley man ) [اصطلاح دریانوردی]کا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

galley: ( Galley ) [اصطلاح دریانوردی]آشپزخا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

galley: ( Galley ) [اصطلاح دریانوردی]آشپزخا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میله پرچم دکل: میله پرچم دکل ( Gaff ) [اصطلاح دریا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مهار دودکش: مهار دودکش ( Funnel Guy ) [اصطلاح د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بدنه فوقانی: بدنه فوقانی ( Freeboard ) [اصطلاح د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیش کناره: پیش کناره ( Foreshore ) [اصطلاح دری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بادبان سینه قایق: بادبان سینه قایق ( Foresail ) [اصطل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

forepeak: ( Forepeak ) [اصطلاح دریانوردی]مخزن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکل جلوئی: دکل جلوئی ( Foremast ) [اصطلاح دریا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

foreign going ship: ( Foreign Going Ship ) [اصطلاح دریا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forecastle deck: ( Forecastle Deck ) [اصطلاح دریانور ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fore and aft centerline: خط مرکزی طولی کشتی ( Fore and Aft C ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fore and aft: ( Fore And Aft ) [اصطلاح دریانوردی] ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سینه کشتی: سینه کشتی ( Fore ) [اصطلاح دریانورد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flush deck vessel: ( Flush Deck Vessel ) [اصطلاح دریان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flukes: ناخن لنگر ( Flukes ) [اصطلاح دریانو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حلقه کردن طناب: حلقه کردن طناب ، چنبره کردن طناب ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کیل تخت: کیل تخت ( Flat Keel ) [اصطلاح دریان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دریای ارام: دریای آرام، ( Flat Calm ) [اصطلاح د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flat bottom vessel: کشتی با کف صاف ( Flat Bottom Vessel ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کرانه مسطح: کرانه مسطح ( Flat Beach ) [اصطلاح د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرچم مخابراتی: پرچم مخابراتی ( Flag Signal ) [اصطل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مخابره با پرچم: مخابره با پرچم ( Flag Hoist ) [اصطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عرشه پرچم: عرشه پرچم ( Flag Deck ) [اصطلاح دری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جعبه پرچم: جعبه پرچم ( Flag Bag ) [اصطلاح دریا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاس اول: پاس اول ، پاس شب ( First Watch ) [ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاس عصر: پاس عصر ( First Dog Watch ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اتاق دیگ بخار: اتاق دیگ بخار ( Fire Room ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازمایش قبولی نهائی: آزمایش قبولی نهائی ( Final Acceptan ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دفرا: دفرا ( Fender ) [اصطلاح دریانوردی] ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فادم: فادم ( Fathom ) [اصطلاح دریانوردی]: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دلیر: دلیر: دکتر کزازی در مورد واژه ی " د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بزرگ: بزرگ: در پهلوی وزرگ wuzurg بوده است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

راد: راد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " را ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پژوهیدن: پژوهیدن: در پهلوی وزوستن wizōstan ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

همه: همه: در پهلوی هماگ hamāg بوده است. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کشور: کشور: در پهلوی در همین ریخت کاربرد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fairway markings: ( Fairway Markings ) [اصطلاح دریانو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بویه راهنمای ناوبری: ( Fairway Buoy ) [اصطلاح دریانوردی] ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابراه قابل کشتیرانی: آبراه قابل کشتیرانی ، راه قابل کشتی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

راهنمای طناب: راهنمای طناب، قرقره راهنما ( Fair L ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ensign: ( Ensign ) [اصطلاح دریانوردی]پرچم پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عمق یاب: عمق یاب ( Echo Sounder ) [اصطلاح در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حوض خشک: حوض خشک، حوضچه خشک ( Dry Dock ) [اص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

draught marks: ( Draught Marks ) [اصطلاح دریانوردی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابخور کشتی: آبخور کشتی ( Draught ) [اصطلاح دریا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ورق دوبل: ورق دوبل ( Double Plate ) [اصطلاح د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کف دوبل: کف دوبل ( Double Bottom ) [اصطلاح د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ماشین بخارکمکی: ماشین بخارکمکی ( Donkey Engine ) [ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دسته درب: دسته درب ( Dog ) [اصطلاح دریانوردی] ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طناب فاصله: طناب فاصله ( Distance Line ) [اصطلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منحنی وزن: منحنی وزن ( کشتی ) ( Displacement C ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جابجائی: جابجائی ( Displacement ) [اصطلاح در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عمق داخل کشتی: عمق داخل کشتی ( Depth Molded ) [اصط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ژرفا: ژرفا، عمق ( Depth ) [اصطلاح دریانور ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ژرفاب: ژرفاب ، آب عمیق ( Deep Water ) [اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مخازن عمیق: مخازن عمیق ( Deep Tank ) [اصطلاح در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زیرپائی: زیرپائی ( Deck Pad ) [اصطلاح دریانو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وسائل روی پل: وسائل روی پل ( Deck Load ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deckhouse: ( Deck House ) [اصطلاح دریانوردی]ات ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرسنل عرشه: پرسنل عرشه ( Deck Gang ) [اصطلاح در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عرشه کوچک: عرشه کوچک ( Deck Flat ) [اصطلاح دری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رسته عرشه: رسته عرشه ( Deck Department ) [اصطل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرسیدن: پرسیدن: در پهلوی با همین ریخت کار ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پرسیدن: پرسیدن: در پهلوی با همین ریخت کار ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایدون: ایدون: در پهلوی اتون ētōn بوده است. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ایدون: ایدون: در پهلوی اتون ētōn بوده است. ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چگونه: چگونه: در پهلوی چگونگč egōnag بوده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شاه: شاه: دکتر کزازی در مورد واژه ی "شاه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

افرین: دکتر کزازی در مورد واژه ی " آفرین ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کارکنان ساحلی عرشه: کارکنان ساحلی عرشه ( Deck Crew ) [ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیر عرضی: تیر عرضی ( Deck Beam ) [اصطلاح دریا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دفتر وقایع کشتی: دفتر وقایع کشتی ( Deck Log ) [اصطلا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عرشه: عرشه ( کشتی یا سکو و غیره ( Deck ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وزن مرده: وزن مرده ( Deadweight ) [اصطلاح دری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موتور خیلی اهسته به عقب: موتور خیلی آهسته به عقب ( Dead Slow ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موتور خیلی اهسته به جلو: موتور خیلی آهسته به جلو ( Dead Slow ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فاصله مرده: فاصله مرده ، خیز عرضی ته کشتی ( Dea ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناوبری تخمینی: ناوبری تخمینی ( ناوبری کور ) ( Dead ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناوبری کور: ناوبری تخمینی ( ناوبری کور ) ( Dead ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درپوش ضد نور: درپوش ضد نور ( Dead Light ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مستقیم به عقب: مستقیم به عقب ( Dead Astern ) [اصطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جرثقیل قایق: جرثقیل قایق ( Davit ) [اصطلاح دریان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دنبوی: دنبوی ( Dan Buoy ) [اصطلاح دریانورد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

danbuoy: دنبوی ( Dan Buoy ) [اصطلاح دریانورد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کنترل صدمات: کنترل صدمات ( Damage Control ) [اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صلیب دکل کشتی: صلیب دکل کشتی ( Cross Tree ) [اصطلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سمت های متقاطع: سمت های متقاطع ( Cross Bearings ) [ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cribbing: ( Cribbing ) [اصطلاح دریانوردی]الوا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پرسنل کشتی: پرسنل کشتی ( Crew ) [اصطلاح دریانور ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زین قایق: زین قایق، خرک قایق ( Cradle ) [اصطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به پهلو حرکت کردن: به پهلو حرکت کردن ( Crab ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قطب نما: قطب نما ( Compass ) [اصطلاح دریانور ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسکورت کاروان دریایی: کاروان ، اسکورت کاروان دریایی ( Con ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دیوار تصادم کشتی: دیوار تصادم کشتی : ( Collision Bulk ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کشتی ذغال کش: کشتی ذغال کش ( Collier ) [اصطلاح در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نبشی تنظیم: نبشی تنظیم ( Clip ) [اصطلاح دریانور ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موت شاخی: موت شاخی ، موت دو شاخ ( Cleat ) [اص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چشمی فلزی: چشمی فلزی ( Chocks ) [اصطلاح دریانو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اطاق نقشه در کشتی: اطاق نقشه در کشتی ( Chart House ) [ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نقشه دریایی: نقشه دریایی ( Chart ) [اصطلاح دریان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بویه زیر ابی زنجیر: بویه زیر آبی زنجیر ( Chain Support ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خفت زنجیری: خفت زنجیری ، متوقف کننده زنجیری ( C ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لوله چاه زنجیر: لوله چاه زنجیر ، دهانه چاه زنجیر ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چاه زنجیر: چاه زنجیر ، انبار زنجیر ( Chain Loc ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قلاب زنجیر: قلاب زنجیر ( Chain Hook ) [اصطلاح د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chain cable: زنجیر لنگر ( Chain Cable ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chain block: ( Chain Block ) [اصطلاح دریانوردی]ق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centering chain: ( Centering Chain ) [اصطلاح دریانور ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیغه مرکزی: تیغه مرکزی ( Centerboard ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرکز شناوری: مرکز شناوری ( Center Of Buoyancy ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مرکز ثقل: مرکز ثقل ( Center Of Gravity ) [اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خط مرکزی: خط مرکزی ( Center Line ) [اصطلاح در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناوبری نجومی: ناوبری نجومی ( Celestial Navigation ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لنگر بند: لنگر بند ( Cathead ) [اصطلاح دریانو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شکم دادگی زنجیر: شکم دادگی زنجیر ( Catenary ) [اصطلا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طنابها را باز کنید: طنابها را باز کنید ( Cast Off ) [اص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کشتی کارگو: کشتی کارگو ( Cargo Ship ) [اصطلاح د ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تور بار: تور بار ( Cargo Net ) [اصطلاح دریان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دریچه بارگیری: دریچه بارگیری ( Cargo Hatch ) [اصطل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیرک بارگیری: تیرک بارگیری ( Cargo Boom ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cargo batten: ( Cargo Batten ) [اصطلاح دریانوردی] ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ازار بستن: ازار بستن: با عزمی جزم بکاری پرداخت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از اسب دو از صاحبش جو: از اسب دو از صاحبش جو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از باد سبق بردن: از باد سبق بردن: در نهایت شتاب و تن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از باران به ناودان گریختن: از باران به ناودان گریختن: از گرفتا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از بام به بام رفتن: از بام به بام رفتن: کنایه از کثرت ع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از بام خواندن و از در راندن: از بام خواندن و از در راندن: مانند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از پارو بالا رفتن: از پارو بالا رفتن: وافر و بسیار بود ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از پر کلاه کسی رد شدن: از پر کلاه کسی رد شدن: بلا و آسیبی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از پوست بدر امدن: از پوست بدر آمدن: بی پرده گفتن . را ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از پیش قاضی دو خصم راضی نیایند: از پیش قاضی دو خصم نیایند: از پیش ق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از حق تا ناحق چهار انگشت است: از حق تا ناحق چهار انگشت است: مسموع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از خانه ی سوخته هر چه بر اید سود است: از خانه ی سوخته هر چه بر آید سود اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از خر افتاده خرما پیدا کرده: از خر افتاده خرما پیدا کرده: نظیر چ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از خردان خطا از بزرگان عطا: از خردان خطا از بزرگان عطا: امید بخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طناب مهار کشتی: طناب مهار کشتی ( Breast Line ) [اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لنگر پهلو: لنگر پهلو، لنگر بغل ( Breast Anchor ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لنگر از زمین کنده شده: لنگر از زمین کنده شده ( Break Groun ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

break bulk: ( Break Bulk ) [اصطلاح دریانوردی]نی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دریای سرزمینی: عرض ( پهنای ) دریای سرزمینی ( Bread ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لنگر سینه: لنگر سینه ( Bower Anchor ) [اصطلاح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موج سینه: موج سینه ( Bow Wave ) [اصطلاح دریان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پروانه سینه کشتی: پروانه سینه کشتی، پروانه کمکی ( Bow ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دیرک سینه: دیرک سینه ( Bow Sprit ) [اصطلاح دری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شماره بدنه ناو: شماره بدنه ناو ( کشتی جنگی ) ( Bow ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bow fender: ( Bow Fender ) [اصطلاح دریانوردی]ضر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درب سینه: درب سینه ( Bow Door ) [اصطلاح دریان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

توپی پروانه: توپی پروانه ( Boss ) [اصطلاح دریانو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boot topping: ( Boot Topping ) [اصطلاح دریانوردی] ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پمپ تقویت کننده فشار: پمپ تقویت کننده فشار ( Booster Pump ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عضو نگهدارنده بازوی دیرک: عضو نگهدارنده بازوی دیرک ( Boom Cru ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سکوی بازوی دکل: سکوی بازوی دکل ( Boom Cradle ) [اصط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طناب دکل: طناب دکل ( Boom Brace ) [اصطلاح دری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

موت: موت ( Bollard ) [اصطلاح دریانوردی]: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

متصدی دیگ بخار: متصدی دیگ بخار ( Boiler Man ) [اصطل ...

١ سال پیش

مدال‌های علی باقری