علی باقری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تلون طبع: تلون طبع: رنگ به رنگ شدن سرشت. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تلوین حالات: تلوین حالات: دگرگون شدن آن. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تمادی کردن: تمادی کردن:دور در شدن در بی راهی. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تمام افرینش: تمام آفرینش:کامل خلقت. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تمام زهره: تمام زهره:کامل جرأت. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تمام گوشت: تمام گوشت:چاق ، سمین. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تمسک ساختن: تمسک ساختن:چنگ در زدن. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تمکین فرمودن: تمکین فرمودن:به فرمان بودن ، احترام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تمنع ساختن: تمنع ساختن:استوار شدن. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تمیل طبع: تمیل طبع:مایل شدن طبع. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تمییز برخاستن: تمییز برخاستن:زایل شدن تشخیص. ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تناول فرمودن: تناول فرمودن: خوردن . ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تنک حال: تنک حال: نازک حال . ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تنگ اوردن مجال: تنگ آوردن مجال: در تنگنا نهادن . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تنگ گردانیدن: تنگ گردانیدن: در مضیقه گذاشتن . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تنگ مجال: تنگ مجال: محدود . ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تنگ و بند: تنگ و بند: مضیقه. ( مرزبان نامه، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنگیاب: تنگی آب: مضیقه. ( مرزبان نامه، مح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تنویه جاه: تنویه جاه: بلند کردن آن. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تواتر جماعات: تواتر جماعات: اجماع پیاپی. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تواریخ دین: تواریخ دین: تاریخ های دین. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توانی برتافتن: توانی برتافتن: سستی پذیرفتن. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توختن وام: توختن وام:ادای دین. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

توسل کردن: توسل کردن:نزدیکی جفتن. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توسم نمودن: توسم نمودن:فراست بردن. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توسن طبیعت: توسن طبیعت:وحشی طبیعت. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توصل طلبیدن: توصل طلبیدن:به چاره به چیزی رسیدن. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توفیق ازلی: توفیق ازلی:تایید الهی. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توقع بودن: توقع بودن:چشم داشتن. ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توقف ساختن: توقف ساختن:درنگ کردن. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تو گفتی: تو گفتی:پنداشتی. ( مرزبان نامه، م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تهذیب پذیرفتن: تهذیب پذیرفتن:پاکیزگی یافتن. ( مر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تهذیب صفات: تهذیب صفات:پاکیزه کردن صفت ها. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیر چهار پر: تیر چهار پر: تیر دارای چهار پر. ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیرگی رای: تیرگی رای: تاریکی فکر. ( مرزبان ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیر خطا رفتن: تیر خطا رفتن: به هدف نرسیدن تیر. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیره کردن حقوق: تیره کردن حقوق: ضایع کردن آن. ( م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیغ زدن افتاب: تیغ زدن آفتاب:برآمدن آفتاب. ( مرز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تقلب احوال: تقلب احوال:برگردیدن حالها. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ثابت داشتن: ثابت داشتن:پایدار بودن . ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ثابت گردانیدن: ثابت گردانیدن:درست کردن . ( مرزبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ثبت گردانیدن: ثبت گردانیدن:نوشتن . ( مرزبان نام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ثبت گشتن: ثبت گشتن:نوشته شدن. ( مرزبان نامه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ثفل خاییده: ثفل خاییده:تفاله جویده. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ثقابت عزم: ثقابت عزم:نافذ بودن اراده. ( مرزب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ثقل احمال: ثقل احمال:سنگینی بار ها. ( مرزبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ثمره دادن: ثمره دادن:میوه آوردن. ( مرزبان نا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ثنا دوست: ثنادوست:ستایشگر. ( مرزبان نامه، م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ثنا و محمدت گفتن: ثنا و محمدت گفتن :درود و آفرین کردن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در پر سیمرغ وطن ساختن: در پر سیمرغ وطن ساختن:کنایه از نا پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پتیاره: پتیاره:دیو ، گزند و آسیب سترگ دکتر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خستن: خستن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خستن: خستن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " خ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بها: بها:در پهلوی در ریخت وهاگ wahāg بکا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زادن: زادن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

باره: باره: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سپس: سپس: دکتر کزازی در مورد واژه ی " سپ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پولاد: پولاد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پولاد: پولاد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دایه: دایه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " د ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برمایه: برمایه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بایستگی: بایستگی: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بایستگی: بایستگی: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

باران: باران: باران در پهلوی در ریخت واران ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوش داشتن: گوش داشتن:مراقبت کردن ، حمایت کردن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خاک به باد رسیدن: خاک به باد رسیدن:کنایه از ضعف و نات ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب به اتش رسیدن: آب به آتش رسیدن: کنایه از بین رفتن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افتاب از سر دیوار گذشتن: آفتاب از سر دیوار گذشتن:نزدیک شدن غ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سردی گرفتن: سردی گرفتن:حرارت و گرمی را از دست د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چشمه مهتاب: چشمه ی مهتاب:کنایه از جوانی ( ( چش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لاله سیراب: لاله ی سیراب:کنایه از چهری زیبا و گ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اتش طبع: آتش طبع:کنایه از نیروی شهوت ( ( آت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مخالف بسیج: مخالف بسیج:خلافکار ( ( داری از این ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مجانی: واژه ی مجانی در اصل یک واژه ی فارسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تیر: در زبان اوستایی tighri به معنای تیز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سورتمه: واژه ی سورتمه از مصدر " سورتَّمک " ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوساله: واژه ی گوساله در ریخت وسالک=گوساله ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

هوس: هوس:این واژه از ریشه ی واژه اوستایی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هویج: واژه ی هویج از لغت ایرانی ویج=ریشه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جاماسب: جاماسب : بخش اول واژه ی جاماسب با و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انی: آنی : آنی یک واژه ایرانی است به معن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نجات: واژه نجات در لغتنامه سغدی به شکل نژ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

قاضی: واژه ی قاضی یک واژه سغدی است که بعد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یاغی: واژه ی یاغی که امروزه در معنای گردن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شگرف: شگرف : واژه ی شگرف از دو قسمت : ش ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نفت: نفت : واژه امروزین نفت در اصل به مع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رودار: رودار : واژگان امروزین رودار و پُر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شایگان: شایگان : واژه ی شایگان از لغت سغدی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شایگان: شایگان : واژه ی شایگان از لغت سغدی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اتاق: اتاق : واژه ی عربی شده ی اتاق از وا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وافی: وافی :واژه ایرانی وافی که از دو بخش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کافی: کافی : واژه ایرانی کافی که از دو بخ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چپاول: چپاول : واژگان ایرانی چپو و چپاول ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

یغما: یغما در زبان ترکی از مصدر "یئغماق ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دجله: واژه دجله از واژه ایرانی تیگره گرفت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شکار: شکار : لغت شکار در اصل به معنای در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

البته: لغت ایرانی البته به معنای "بطورحتم" ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کودن: کودن :لغت ایرانی کودن که آنرا عربی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

یقین: یقین :لغت عربیزه ( عربی شده ی ) یقی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اشکال: اشکال :واژه آریایی اشکال به معنای ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

فن: فن : اگر واژه پند ( =راه ) ریشه ی و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ضبط: ضبط : واژه ی ضبط در لغتنامه سغدی به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تبدیل: تبدیل :واژه تبدیل با واژه بدل از یک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تغییر: تغییر : واژه ی عربیزه شده ی تغییر ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ابتین: : دکتر کزازی در مورد واژه ی " آبتین ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فرانک: فرانک: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دست کفچه کردن: دست کفچه کردن: ( مصدر متعدی ) [قدیم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گرگ دم: گرگ دم:کسی که دم او مانند گرگ است ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طرفگیر: طرف گیر:کناره گیر ( ( در طرف شام ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیغ زنان: تیغ زنان:جنگجویان ( ( تیغ زنان چون ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خیره زبان: خیره زبان:بیهوده گوی ( ( آمد از آن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خربندگی: خربندگی:بار کشی ( ( کاین چه زبونی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بتکلف کردن: بتکلف کردن:با رنج و زحمت انجام دادن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بتکلف کردن: بتکلف کردن:با رنج و زحمت انجام دادن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جوانی کردن: جوانی کردن:کنایه از جهالت و نادانی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جوانی کردن: جوانی کردن:کنایه از جهالت و نادانی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دست پیش کسی کشیدن: دست پیش کسی کشیدن:کنایه از گدایی کر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دست به پیشه کشیدن: دست به پیشه کشیدن:کار کردن پیشه ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دستکش: دستکش:دستکش در مصرع اول : سائل ، گد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در دنیا زدن: در دنیا زدن:طلب دنیا کردن ، از دنیا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

در دنیا زدن: در دنیا زدن:طلب دنیا کردن ، از دنیا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در دین زدن: درِ دین زدن :طلب دین کردن ، از دین ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

در دین زدن: درِ دین زدن :طلب دین کردن ، از دین ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سلام: واژه سلام آریایی که از آن واژه های: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

فدا: واژه فدا ( فد=نثار ) در اوستایی کهن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بزین کردن: بزین کردن:تربیت کردن ( ( این دو سه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بزین کردن: بزین کردن:تربیت کردن ( ( این دو سه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دست گزین کردن: دست گزین کردن:انتخاب کردن ، دست آمو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دست گزین کردن: دست گزین کردن:انتخاب کردن ، دست آمو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دلش از جان گرفت: دلش از جان گرفت:سخت مضطرب شد. ( ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دلش از جان گرفت: دلش از جان گرفت:سخت مضطرب شد. ( ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جگر به دندان گرفتن: جگر به دندان گرفتن:رنج را تحمل کردن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جگر به دندان گرفتن: جگر به دندان گرفتن:رنج را تحمل کردن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هنری تک: هنری تک:سخت دونده ( ( می شنوم کان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هنری تک: هنری تک:سخت دونده ( ( می شنوم کان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تیزتکی: تیزتکی:تندروی ( ( دی که ز پیش تو ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تیزتکی: تیزتکی:تندروی ( ( دی که ز پیش تو ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عدم گیر: عدم گیر:صفت فاعلی در معنی مفعولی ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عدم گیر: عدم گیر:صفت فاعلی در معنی مفعولی ، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خلاف امد عادت: خلاف آمد عادت:معتقد بودند که از روز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خلاف امد عادت: خلاف آمد عادت:معتقد بودند که از روز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر ز هوا تافتن: سر ز هوا تافتن:از هوا و هوس سر پیچی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سر ز هوا تافتن: سر ز هوا تافتن:از هوا و هوس سر پیچی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کفش اوردن: کفش آوردن:کنایه از آماده شدن برای ح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کفش اوردن: کفش آوردن:کنایه از آماده شدن برای ح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از جرس نفس غریو اوردن: از جرس نفس غریو آوردن:نفس را به گری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

از جرس نفس غریو اوردن: از جرس نفس غریو آوردن:نفس را به گری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ز خصومت بری: ز خصومت بری:دوست داشتنی ( ( گردن و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ز خصومت بری: ز خصومت بری:دوست داشتنی ( ( گردن و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نظر جسته: نظر جسته:جذاب ، زیبا و دیدنی ( ( گ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نظر جسته: نظر جسته:جذاب ، زیبا و دیدنی ( ( گ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشت کمان نرم کردن: پشت کمان نرم کردن:کمان کشیدن و تیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پشت کمان نرم کردن: پشت کمان نرم کردن:کمان کشیدن و تیر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رخش گرم کردن: رخش گرم کردن:اسب را تند راندن ( ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رخش گرم کردن: رخش گرم کردن:اسب را تند راندن ( ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمام چیزی را کشیدن: زمام چیزی را کشیدن:یعنی آن چیز را م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زمام چیزی را کشیدن: زمام چیزی را کشیدن:یعنی آن چیز را م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گردی از راه برخاستن: گردی از راه برخاستن:چیزی کم ارزش از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گردی از راه برخاستن: گردی از راه برخاستن:چیزی کم ارزش از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جل: جُل :جُل یا چُل ، به زبان ترکی چؤل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

داغ: داغ: دکتر کزازی در مورد واژه ی " دا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پیرایه: پیرایه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پاره: پاره: دکتر کزازی در مورد واژه ی "پا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بنده: بنده: دکتر کزازی در مورد واژه ی "بن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بلوک: بلوک : واژه ی بلوک یک واژه ی ترکی ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اق داش: آقداش ( آق داش ) به معنی سنگ سفید ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اق داش: آقداش ( آق داش ) به معنی سنگ سفید ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قره اغاج: قره آغاج در ترکی تحت الفظی می شود : ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قره اغاج: قره آغاج در ترکی تحت الفظی می شود : ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قره جه داغ: قره جه داغ در معنی تحت الفظی یعنی ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قره جه داغ: قره جه داغ در معنی تحت الفظی یعنی ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قره: قره غلام در ترکی یعنی غلام سیاه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ال اروادی: آل آروادی :یک واژه ی ترکی است . آل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ال اروادی: آل آروادی :یک واژه ی ترکی است . آل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توربین: توربین یک واژه غربی است این واژه از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پاکستان: مسلمانان هند از سال های دور با هندو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دولت خود را با لگد زدن: دولت خود را با لگد زدن :یعنی به ناد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دولت خود را با لگد زدن: دولت خود را با لگد زدن :یعنی به ناد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بازار داشتن: بازار داشتن:طالب بودن و مطلوب بودن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بازار داشتن: بازار داشتن:طالب بودن و مطلوب بودن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چشم بر سر ره داشتن: چشم بر سر ره داشتن:راه را پاییدن ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چشم بر سر ره داشتن: چشم بر سر ره داشتن:راه را پاییدن ، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رگ خواب کسی را گرفتن: رگ خواب کسی را گرفتن :برای خوابیدن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رگ خواب کسی را گرفتن: رگ خواب کسی را گرفتن :برای خوابیدن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

علم صبح: علم صبح:کنایه از سپیدی صبح است که ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

علم صبح: علم صبح:کنایه از سپیدی صبح است که ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بنواتر: بنواتر:با سر و سامان تر ، مرتب تر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بنواتر: بنواتر:با سر و سامان تر ، مرتب تر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سکه بر درم نو زدن: سکه بر درم نو زدن :پول جدیدی را رای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سکه بر درم نو زدن: سکه بر درم نو زدن :پول جدیدی را رای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پرداختن: واژه ی پرداختن با واژه های Pay در ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

منقار: منقار : منقار از واژه ی ناقّور گرفت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناقور: ناقور: ناقور با واژه ی "نقر" به معن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ناقور: ناقور: ناقور با واژه ی "نقر" به معن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

البرز: البرز: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اندوه: اندوه: ( ( اندوه در پهلوی در همین ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نوند: نَوَنْد:دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قهر کردن: قهر کردن: معادل قهر کردن در ترکی " ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چهار پای: چهارپای: دکتر کزازی در مورد واژه ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دو هشت: دو هشت:شانزده دکتر کزازی در مورد وا ...

١ سال پیش

مدال‌های علی باقری