نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تشت رسوایی کسی به صدا درامدن: تشت رسوایی کسی به صدا درآمدن: [عامی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تسمه پروانه: تسمه پروانه: [عامیانه، اصطلاح] تسمه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تسمه ای: تسمه ای : [عامیانه، اصطلاح] آدم لاغ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تسمه از گرده ی کسی کشیدن: تسمه از گرده ی کسی کشیدن: [عامیانه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تسمه از کدوی کسی بیرون کشیدن: تسمه از کدوی کسی بیرون کشیدن : [عام ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تسبیح انداختن: تسبیح انداختن: [عامیانه، اصطلاح] یک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زئیناتی: تزئیناتی : [عامیانه، اصطلاح] کسی که ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تزریقات چی: تزریقات چی : [عامیانه، اصطلاح] کسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تریاکی چیزی بودن: تریاکی ِ چیزی بودن: [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تره خورد نکردن برای کسی: تره خورد نکردن برای کسی: [عامیانه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ترمال کردن: تِرمال کردن : [عامیانه، اصطلاح] خرا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ترکیدن دل: ترکیدن دل: [عامیانه، اصطلاح] از چیز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ترک هوا شکستن: ترک هوا شکستن: [عامیانه، کنایه ] کا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ترک نشاندن: ترک نشاندن: [عامیانه، اصطلاح] پشت س ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ترکمون زده: ترکمون زده : [عامیانه، اصطلاح] نوعی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ترکمون زدن یا کردن: ترکمون زدن یا کردن : [عامیانه، کنای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تر کردن لب: تر کردن لب : [عامیانه، اصطلاح] چیزی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ترقه فرنگی: ترقه فرنگی: [عامیانه، اصطلاح] بچه ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ترک بیلمز: ترک بیلمز : [عامیانه، اصطلاح] آدم ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ترق و تروق: ترق و تروق : [عامیانه، اصطلاح] سر و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ترش ابرو: ترش ابرو: [عامیانه، اصطلاح] عبوس. ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
گدوخ: اصل این کلمه در ترکی" گؤدوخ" می باش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تا برداشتن: تا برداشتن : [عامیانه، اصطلاح] تا ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تاپاله چسباندن: تاپاله چسباندن : [عامیانه، اصطلاح] ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تاپو توپ: تاپ و توپ : [عامیانه، اصطلاح] سر و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تاتوله هوا کردن: تاتوله هوا کردن : [عامیانه، کنایه ] ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تاج گل به سر کسی زدن: تاج گل به سر کسی زدن : [عامیانه، کن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تا خرخره زیر قرض بودن: تا خرخره زیر قرض بودن : [عامیانه، ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تا خوردن: تا خوردن: [عامیانه، اصطلاح] کج شدن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تاخیر بردار: تاخیر بردار: [عامیانه، اصطلاح] قابل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تازه عروس: تازه عروس : [عامیانه، اصطلاح] دختری ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تازه کردن گلو: تازه کردن گلو : [عامیانه، کنایه ] چ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گلو تازه کردن: تازه کردن گلو : [عامیانه، کنایه ] چ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تافته ی جدابافته: تافته ی جدا بافته : [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تا فیها خالدون: تا فیها خالدون تا پایان، همه و همه.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تاکسی سرویس: تاکسی سرویس : [عامیانه، اصطلاح] نوع ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تا کش به کشمش می خوره: تا کش به کشمش می خوره : [عامیانه، ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تا گلو زیر بار قرض بودن: تا گلو زیر بار قرض بودن: [عامیانه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تبدیل به احسن کردن: تبدیل به احسن کردن : [عامیانه، کنای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تب کردن خر: تب کردن خر : [عامیانه، اصطلاح] پوشی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تپه گذاشتن: تپه گذاشتن: [عامیانه، اصطلاح] بول ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تت و پت کردن: تت و پت کردن : [عامیانه، اصطلاح] شک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تته پته: تته پته : [عامیانه، اصطلاح] لکنت زب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تحت الشعاع بودن: تحت الشعاع بودن: [عامیانه، اصطلاح] ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تحویل گرفتن: تحویل گرفتن : [عامیانه، اصطلاح] به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تحفه ی نطنز: تحفه ی نطنز : [عامیانه، کنایه ] چیز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخت بر ابر کشیدن: تخت بر ابر کشیدن :کنایه از ارجمندی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخت پایی: تخت پایی: [عامیانه، اصطلاح] صاف بود ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخت خوابیدن: تخت خوابیدن : [عامیانه، اصطلاح] راح ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخت سینه: تخت سینه: [عامیانه، اصطلاح] وسط سین ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخت قاپو کردن: تخت قاپو کردن : [عامیانه، کنایه ] چ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخت و تبار: تخت و تبار : [عامیانه، کنایه ] خوب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخته پوست انداختن: تخته پوست انداختن: [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تخته پهن: تخته پِهِن : [عامیانه، اصطلاح] پهن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخته کم داشتن: تخته کم داشتن : [عامیانه، کنایه ] ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ترس بر داشتن کسی را: ترس بر داشتن کسی را : [عامیانه، کنا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ترتیب اثر دادن: ترتیب اثر دادن: [عامیانه، کنایه ] ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخمه بو دادن برای کسی: تخمه بو دادن برای کسی: [عامیانه، کن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخم مرغ کسی زرده نداشتن: تخم مرغ کسی زرده نداشتن : [عامیانه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تخم لق شکستن: تخم لق شکستن: [عامیانه، کنایه ] فرص ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخم طلا گذاشتن: تخم طلا گذاشتن : [عامیانه، کنایه ] ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تخم سگ: تخم سگ: [عامیانه، اصطلاح] نوعی دشنا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخمش را ملخ خورده: تخمش را ملخ خورده: [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخم شر: تخم شر : [عامیانه، اصطلاح] مردم آزا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تخم دو زرده کردن: تخم دو زرده کردن : [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخم دو زرده: تخم دو زرده: [عامیانه، کنایه ] چیز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تخم حرام: تخم حرام: [عامیانه، اصطلاح] حرام زا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخم چیزی ورافتادن: تخم چیزی ورافتادن : [عامیانه، اصطلا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخم چیزی را برانداختن: تخم چیزی را برانداختن : [عامیانه، ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخم چهارشنبه: تخم چهارشنبه : [عامیانه، اصطلاح] حر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تخم چشم: تخم چشم : [عامیانه، اصطلاح] مردمک چ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخم پس انداختن: تخم پس انداختن: [عامیانه، کنایه ] ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جا امدن حال: جا آمدن حال: [عامیانه، کنایه ] بهبو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جا امدن: جا آمدن حال: [عامیانه، کنایه ] بهبو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جا امدن حواس: جا آمدن حواس : [عامیانه، کنایه ] به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جابه جا کردن: جا به جا کردن ( شدن ) : [عامیانه، ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جاپایی برای خود باز کردن: جاپایی برای خود باز کردن: [عامیانه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جاپیچ: جاپیچ : [عامیانه، اصطلاح] جاکش، دلا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جاجا کردن: جاجا کردن: [عامیانه، اصطلاح] مرغ را ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جاخالی دادن: جا خالی دادن : [عامیانه، کنایه ] در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جاخالی رفتن: جاخالی رفتن : [عامیانه، اصطلاح] به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جاده صاف کن: جاده صاف کن : [عامیانه، کنایه ] کسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جارچی گری کردن: جارچی گری کردن : [عامیانه، اصطلاح] ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جارو کردن زیر پای کسی را: جارو کردن زیر پای کسی را : [عامیانه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جامغولک بازی: جامغولک : [عامیانه، اصطلاح] حقه، حی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جان از کون در رفتن: جان از کون در رفتن : [عامیانه، کنای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جان به جان افرین تسلیم کردن: جان به جان آفرین تسلیم کردن: [عامیا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جان به جان کسی کردن: جان به جان کسی کردن : [عامیانه، کنا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جان بر لب نهادن: جان بر لب نهادن : [عامیانه، کنایه ] ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جانب کسی را گرفتن: جانب کسی را گرفتن : [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جان به سر شدن: جان به سر شدن : [عامیانه، کنایه ] ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جان به عزراییل ندادن: جان به عزراییل ندادن: [عامیانه، کنا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جان به لب امدن: جان به لب آمدن ( آوردن ) : [عامیانه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جان به لب رسانیدن: جان به لب رسانیدن : [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جان دادن برای چیزی: جان دادن برای چیزی : [عامیانه، کنای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جان در یک قالب: جان در یک قالب: [عامیانه، کنایه ] ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جان کرد کردن: جان کُرد کردن: [عامیانه، کنایه ] سخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جان کردی: جان کُردی : [عامیانه، اصطلاح] سخت گ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جان کسی به نانش بسته بودن: جان کسی به نانش بسته بودن : [عامیان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جان کسی را به لب اوردن: جان کسی را به لب آوردن : [عامیانه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب کشیدن: جانماز آب کشیدن: [عامیانه، کنایه ] ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جان من و جان شما: جان من و جان شما : [عامیانه، کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جانمی: جانمی: [عامیانه، اصطلاح] کلمه ای که ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جا نیاوردن: جا نیاوردن : [عامیانه، اصطلاح] کسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جاهل پسند: جاهل پسند: [عامیانه، اصطلاح] چیزی ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جای ارزن نبودن: جای ارزن نبودن: [عامیانه، اصطلاح] ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جای دشمن: جای دشمن : [عامیانه، اصطلاح] کنایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جای سفت: جای سفت: [عامیانه، اصطلاح] وضعیت سخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جای سوزن انداختن نبودن: جای سوزن انداختن نبودن : [عامیانه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جای شکرش باقی است: جای شکرش باقی است : [عامیانه، ضرب ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ینگه: ینگه در زبان ترکی به معنی جدید، از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ا از شکر تلخ تر به کسی نگفتن: از شکر تلخ تر به کس نگفتن: از شکر خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از صدف مشک و از اهو در جستن: از صدف مشک و از آهو در جستن : کار ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از گردن فرو نهادن: از گردن فرو نهادن : رها کردن از گرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از گلو گریستن: از گلو گریستن : ظاهراً به معنی ظاهر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شتاب صفر تا صد: شتاب صفر تا صد: کنایه از عکس العمل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مارادونا رو ول کنید غضنفر رو بگیرید: مارادونا را ول کن غضنفر را بگیر: کن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اسم: اسم از سمو ( بر وزن غلو ) گرفته شده ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سوال کلیدی: سوال کلیدی: سوال حیاتی، سوال اساسی، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زا زیر ابی در رفتن: با زیر آبی در رفتن: با مخفی کاری و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قصه ی کلثوم ننه تعریف کردن: قصه کلثوم ننه تعریف کردن: کنایه از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شوت و شنگ بودن: کنایه از احمق بودن , نفهم بودن , خل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شوت بودن: شوت بودن: کنایه از خنگ بودن و بیشتر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شوت بودن: شوت بودن: کنایه از خنگ بودن و بیشتر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پیچیدن و رفتن: پیچیدن و رفتن : کنایه از اینکه تغیی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بو گند دادن: بو گند دادن:بوی بد پراکندن، بویناک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مست و پاتیل: مست و پاتیل : سیاه مست ، در تداول ع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مست و پاتیل: مست و پاتیل : سیاه مست ، در تداول ع ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به قد و قواره کسی بودن: به قد و قواره کسی بودن :به بلندی قا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گاز چیزی را گرفتن: گاز چیزی را گرفتن : با استفاده از آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
توهم زدن: توهم زدن : دچار توهم شدن ، دچار هذی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
توهم زدن: توهم زدن : دچار توهم شدن ، دچار هذی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قیز: قیز که در زبان ترکی قئز تلفظ می شود ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسباب دادن: اسباب دادن: ظاهراً به معنی برخوردار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اسب کسب زیر زین بودن: اسب کسب زیر زین بودن : ظاهراً مهیا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اشنان فروش: اُشنان فروش : اشنانی و اشنان گیاهی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در بسم بودن: در بسم بودن : در چیزی فرو رفتن و پن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
الف وحدت: الف وحدت : در اصطلاح صوفیه موجودات ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگشت به دندان گرفتن: انگشت به دندان گرفتن: تعجب کردن، سخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
انگشت به دندان گرفتن: انگشت به دندان گرفتن: تعجب کردن، سخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگشت دراز نکردن: انگشت دراز نکردن: انگشت کشیده داشتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انگشت در نمک زدن: انگشت در نمک زدن : سوگند خوردن و عه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
درگیری داشتن: درگیری داشتن : نزاع داشتن ، مجادله ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جا افتادن: جا افتادن : پذیرفته شدن , تثبیت شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
جا افتادن: جا افتادن : پذیرفته شدن , تثبیت شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سمبل: اصل کلمه سمبل یونانی Symvolo است به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایوان کوپالا: نام ایوان کوپالا که به لغت ایرانی، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
صیام: کلمه ( صیام ) و کلمه ( صوم ) در لغت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
یاسر: مقامر ( قمارباز ) را یاسر می گویند، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حسبان: کلمه ( حسبان ) به معناى ظن است ، با ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شعور: کلمه ( شعور ) که به معناى ادراک دقی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مشاعر: مورد استعمال کلمه شعور محسوسات است ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عرفان: کلمه عرفان و معرفت ، به معناى آن اس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
فقه: کلمه ( فقه ) به معناى آن است که فهم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اول صف بر کسی ماندن: اول صف بر کسی ماندن: تقدم و پیشی و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اولوالظلم: اولوالظلم:ستمگران، صاحبان ستم . ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اولواالعلم: اولوالعلم: خداوندان علم، دانایان، د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اولین برج: اولین برج : حمل، اولین برج از بروج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اهل الکفور: اهل الکفور: کافران، آنان که پیرو اس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اهل شقا: اهل شقا: ارباب شقا. مردمان بدبخت و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تراز: طراز/تراز: تراز معانی متعدد دارد. ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عسیله: کلمه ( عسیله ) به معنای جماع است ، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بصط: کلمه ( بصط ) که به معنای دادن و از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اصطفا: کلمه ( اصطفا ) به معنای اختیار و ان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
استصفاء: کلمه استصفاء به معنای اختیار و انتخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
فصل: کلمه فصل به معنای جدائی مکانی است ، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اغتراف: کلمه ( اغتراف ) و کلمه ( غرف ) به م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
طائفه: طائفه از ماده ی فئه می باشد فئه به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
افراغ: کلمه ( افراغ ) که فعل امر ( افرغ ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
افراغ: کلمه ( افراغ ) که فعل امر ( افرغ ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قیوم: کلمه ( قیوم ) بطوری که علمای صرف گف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
رویا: معنای کلمه رویا عبارت است از آنچه ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یؤده: کلمه ( یؤ د ) مضارع از مصدر ( اءود ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غی: کلمه رشد که هم با ضمه ( راء ) و هم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عروه: کلمه ( عروة ) به معنای دستگیره و یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انفصام: کلمه ( انفصام ) به معنای انقطاع و ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اماته: کلمه ( اماتة ) بر میراندن - که کار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خاویه: کلمه ( خاویة ) به معنای خالی و تهی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ننشز: کلمه ( ننشز ) از مصدر ( انشاز ) است ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اذی: و کلمه ( اذی ) به معنای ضرر فوری و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تیمم: کلمه ( تیمم ) هم به معنای ( قصد ) ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایتاء: کلمه ( ایتاء ) که مصدر ( یوتی ) است ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
الباب: کلمه ( الباب ) جمع ( لب ) است ، ( و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ابداء: کلمه ( ابداء ) که مصدر ( تبدوا ) اس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مضاره: کلمه ( مضاره ) که مصدر ( لا یضار ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وسع: کلمه ( وسع ) به معنای توانائی و تمک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اصر: کلمه ( اصر ) بطوریکه گفته اند به مع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صیب: کلمه ( صیب ) ، بمعنای باران پر پشت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نکال: کلمه ( نکال ) عبارتست از عمل توهین ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تدارء: تدارء بمعنای تدافع و مشاجره است ، و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قسوه: کلمه قسوة وقتی در خصوص قلب استعمال ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یتامی: کلمه ( یتامی ) جمع یتیم است ، که بم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تظاهرون: کلمه ( تظاهرون ) ، از مصدر مظاهره ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قفینا: قفینا از مصدر تقفیه است ، که بمعنای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نبذه: کلمه ( نبذه ) از ماده ( نون - باء - ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سواء السبیل: کلمه سواء السبیل ، بمعنای وسط راه ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اینما: کلمه ( اینما ) از کلمات شرط است که ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قانت: کلمه قانت اسم فاعل از مصدر قنوت است ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مناسک: کلمه ( مناسک جمع منسک ) است ، که بم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اسلام: کلمه ( اسلام ) که باب افعال است ، و ...
١ سال پیش