پیشنهادهای رسول قنبری (٩٨)
( کارگر ) استثمارپذیر؛ ( منبع طیبعی ) قابل بهره برداری
کالای کارخانه ای
نااطمینانی نایتی. فرانک نایت در کتاب �ریسک، نااطمینانی و سود� که در سال 1921 منتشر شد، میان نااطمینانی و ریسک تمایز قائل شد. ریسک احتمالی بر مبنای ت ...
برگه اتهامات
بی ثبات کار کسی که شرایط شغلی متزلزلی دارد. اصطلاحی برای وضعیت جدید نیروی کار
کسی که شستشوی مغزی شده مانقورد
رانتجو
فرمانده پرواز
بی وقفه
نوسازی تسلیحاتی
بیرون کشیدن سود
انتقاد یا حمله شدید
خرید حجم زیادی از یک چیز
خرپول
کسی را مجبور به کاری کردن
مدام بین دو چیز در نوسان و رفت وآمد بودن
ناگهان با واقعیت روبرو شدن
متضرر، آسیب دیده
نفوذ بسیار زیاد داشتن
به کاری که در آن تبحر داری ادامه دادن/چسبیدن
کنترل کامل چیزی را در دست داشتن
وظایف مهمی بر دوش داشتن
بازمفهوم پردازی بازمفهوم سازی
به هدف نرسیدن
سرمایه سالاری واژه ی سرمایه سالاری، حکمرانی منطق سرمایه را بهتر نشان می دهد.
پیوند شدید داشتن با چیزی
اخراجی
درجه ی بسیار عالی
هم بسته
کمابیش
ناراحت و غمگین
جایگاه خود را بازیافتن
کلان مقیاس
تکمیل شدن ظرفیت
جبرانی؛ به روشی جبران کننده
رها کردن
توجه دیگران را جلب نکردن احتیاط کردن
با عصبانیت نگاه کردن
خوب موندی
بی مقصد رانندگی کردن
ناگهان متوجه چیزی شدن
ابراز تعجب ، تحقیر ، خشم ، انزجار ، کسالت ، ناامیدی
مغرورانه
با خوشرویی
به حال خود گریه کردن یه حال خود زار زدن
نگران کسی بودن
دیوانه وار
بدون عجله
پدرسالار
چیزی را از کسی غنیمت گرفتن حقوق بیشتر خواستن
فرمانبردار
پافشاری کودکانه بر چیزی
مغتنم
حبس در خانه
تقصیر خودت است تصمیم خودت بوده
بیمه بیکاری
موفقیت با فاصله اندک از نفر بعدی قبولی ناپلئونی
گربه را دم حجله کشتن
راسخ؛ لایتغیر
تغییرناپذیر حک شده بر لوح سنگی
کاستن یا تضعیف آرام
درخشیدن
احیا
رابطه ی جنسی معامله وار
عذاب کشیدن از چیزی
unpleasant that someone does در رنج از چیزی بودن
serve to show that ( something previously assumed to be the case ) is not true
نادرستی چیزی را ثابت کردن
آمادگی پذیرش
به طرز وحشتناکی
تغییری نخواهد کرد
با شخص معروفی هم نظر بودن
پول بادآورده پول مفت
اسارت بدهی
تسهیلات بیش از اعتبار ارائه تسهیلات بیش از گردش حساب و توان پرداخت فرد
خیانت کردن نمک خوردن و نمکدان شکستن
عدم ارتباط
جان کسی را نجات دادن
کوتوله های فضای مجازی فحاشان مجازی
بهره مند شدن
منفور حقیر
کاسبکاری، بنگاه داری، نوآفرینی
چماق و هویج، تشویق و تنبیه
چیزی را مسخره کردن و نادیده گرفتن
ساختار فنی نظام اقتصادی این کلمه اولین بار توسط جان کنث گالبرایت ابداع شده است.
به طرز نگران کننده ای
قیمت سهام، اوراق و ثبت دفتری به ارز مشخص ( دلار، یورو، پوند، یوان )
سنگینی وزنه معامله به نفع یکی از طرفین
آتش زدن به مال در زمان تنگدستی
ناگهان در موقعیتی گیر افتادن
دولت فضول
بهبود یافته؛ اصلاح شده
رفو شده
نمک به زخم پاشیدن
چوب لای چرخ کاری کردن
ساز مخالف زدن
خود را به در و دیوار زدن
اصل را رها کردن و به فرع چسبیدن اسبش را گم کردن و دنبال نعلش گشتن