پیشنهادهای پوریا کریمی (٢٤)
معنی می گریستند:گریه میکردند ، زاری میکردند غمگین هستند
نام دکتری که در دوره ی هخامنشیان بود وهمینطور می گویم من دکتر ها را خیلی دوست دارم
پاک، زیبا، معصوم، پاک دامن، بی گناه
معنی پوریا، پسر آریایی می شود
اسم فاطمه اسم دختر حضرت محمد است که همه این اسم زیبا را سر دخترایشان می گذارند اسم فاطمه اسم پاک وخوبی است من این اسم خوب را خیلی دوست دارم
فاطمه اسم دختر حضرت محمد ( ص ) است اگر هم کسی اسمش فاطمه باشد از آتش جهنم دور می شود البته من خیلی دختر حضرت محمد ( ص ) و خود حضرت محمد ( ص ) را دوست ...
به من، مرا، خودم،
لمس، دستمالی، سایش، سودن، جنون، دیوانگی، لمس کردن، دست مالیدن
قلعه، حصار، قصر
مسئولیت، وظیفه، پاسخگویی، عهده، جوابگویی، مسئولیت پذیری
هدیه، پیشکش، کادو، سوغاتی، رهاورد، تحفه
پوریا
جنون، دیوانگی، لمس کردن، سایش، دستمالی، لمس، سودن، دست مالیدن
بر عهده داشتن وظیفه ای، موظف بودن به انجام کاری
باور داشتن، اعتماد
خوش وقتی، انبساط، کیف، لذت، خوشی،
بر عهده داشتن وظیفه ای، موظف بودن به انجام کاری
انتظار کش، امیدوار، چشم به راه، گوش به زنگ، مترقب، مترصد، مراقب، نگران، متوقع
به عهده داشتن وظیفه ای، موظف بودن به انجام کاری
ستمگران
موسیقی، آهنگ، دارای آهنگ، موزیکال، موسیقی دار، رامشگری، موزیک،
آسودگی، شادابی، آرامش، نشاط، آرامش دهنده
گربه
نارسیده، نرسیده، درهم، مکان، جا، سیلگاه، خمیده، ژولیده، نارس، خم، آبکند، مقام، مسیل