پوریا برزعلی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

action vehicle: محمل اقدامات ناقل اقدامات حامل اقد ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

action vehicles: محمل اقدامات ناقل اقدامات حامل اقد ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flip side: the opposite, less good, or less po ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

apartment complex: مجتمع اپارتمانی

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contingent workforce: کارگری که به صورت قرارداد موقت یا م ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

empowerment delegation: ( در رشته مدیریت ) تفویض اختیار

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pulse surveys: پرسشنامه های کوتاه Pulse surveys ar ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hopeless romantic: ( صفت - کنایه از : ) آدم خیلی رمانت ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in breach of: در تضاد با، در تناقض با

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high calibre personnel: پرسنل/کارکنان با کیفیت

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outstanding exceptional: استثنایی برجسته

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

instruct: 1 - دستور دادن 2 - آموزش دادن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

desired cost: هزینه مورد نظر

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

objective criteria: معیار عینی

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

domestic retail: خرده فروشی داخلی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

monocultural: تک فرهنگی

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dresser: دراور - میز ارایش

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stated price: قیمت اعلام شده

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

income tax statement: صورت مالیات بر درآمد

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

benefits in kind: مزایای متنوع

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

public inquiry: در خواست عمومی برای جستجو ( در مورد ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

senior executive: مدیر اجرایی ارشد

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cash bonus: پاداش نقدی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vocational qualification: شایستگی شغلی، شایستگی کاری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

executive training: آموزش اجرایی، آموزش کاربردی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

residential course: a course in which the student comes ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collaborative venture: سرمایه گذاری ریسکی مشترک ( بین چند ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fellow employees: کارمندان همکار

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in house programes: آموزش ضمن خدمت، آموزش در محل کار

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accredited training: آموزش رسمی یا آموزش معتبر ( آموزشی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

de stress: کم کردن استرس

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

referral scheme: طرح ارجاع

٨ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

girls getaway: مسافرت زنانه/ذخترانه ( مردی همراه آ ...

٩ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

attached at the hip: ( اصطلاح ) روده دو نفر بهم وصله! ( ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

suit myself: هر جور عشقمه؛ هر جور دلم بخواهد!

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to make a living: کسب درآمد کافی برای گذارن زندگی یک ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

me time: ( اسم ) زمانی که صرف خودمان و کارها ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to share ups and downs: ( فعل عبارتی ) باهم در خوش ها و بدی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

concrete evidence: شواهد متقن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

de stress: کم کردن استرس

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

concession stand: بوفه یا دکه فروش اغذیه مثل فست فود

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

holiday person: آدم عاشق تعطیلات

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hopeless romantic: ( صفت - کنایه از : ) آدم خیلی رمانت ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

via: از طریق - توسط - بوسیله

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tighter restriction: محدودیت شدیدتر

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play date: قرار بازی بچه ها

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trek: پیاده روی طولانی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lead a healthy lifestyle: پیش بردن یک سبک زندگی سالم

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

map out: ( فعل ) طرح ریزی چیزی را بصورت دقیق ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jumping in: ( فعل ) 1 - یکهو وسط صحبت کسی پرید ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

built for: ساخته شده برای

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apartment complex: مجتمع اپارتمانی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

liberal: ( صفت ) لیبرال، آزاد، آزاده ( کسی ک ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bum: ( اسم ) 1 - باسن ، ما تحت، bottom ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tactical edge: برتری تاکتیکی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

possession: ( اسم ) 1 - مالکیت 2 - دارایی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

status update: کارهایی که در حال استمراری انجام می ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chore: کار تکراری و ناخوشایندی که باید تکر ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fast forward: ( فعل ) جلو زدن فیلم

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

board: 1 - تخته 2 - هیئت مدیره 3 - سوار هو ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

milestone: 1 - فرسخ شمار 2 - نقطه عطف

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hight flyer: بلند پرواز

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

more often: بیشتر اوقات

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a hedge between keeps friendship green: دوری و دوستی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

over reliant: بیش اتکا

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carry a good part of the blame: قسمت بزرگی از تقصیرات را به دوش کشی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

practice game: بازی تمرینی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the years to come: در سالهای بعد

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meant that: به این معنی بود

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hero's welcome: خوش آمد قهرمانانه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as suddenly as: به همان ناگهانی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mere entertainment: سرگرمی صرف

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

two way trade: تجارت/ تبادل کالا به کالا

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

walk in: مراجعه مستقیم ( بدون قرار قبلی )

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well award: به خوبی آگاه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in kind contribution: حمایت غیرنقدی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scant regard: کم توجهی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

co build: ساختن مشترک

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contingent motivator: مشوق مشروط

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reporting relationship: ارتباط سازمانی ، ارتباط بین پرسنل ی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

risk objective: An investor objective that addresse ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well stocked: ( صفت ) پر کالا

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outrage: خشم شدید

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

subtle: ( صفت است و دو معنی تقریبا متضاد دا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skillset: the range of things that someone is ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

old hands: کنایه از آدم با تجربه ( با وجود داش ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

executive vice president: معاون اجرایی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blank stare: a look that shows one does not unde ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resolution: 1 - وضوح 2 - راه حل 3 - تصمیم برای ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

race traitor: خائن به نژاد ( خود ) Race traitor ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

filter bubble: محیطی که در آن فرد فقط با عقاید یا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

harness freemium: مهار رایگان ( یک نوع مدل کسب و کار ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ice cream parlor: بستنی فروشی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resolve: 1 - حل کردن مشکل و مسئله 2 - عزم

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

forefathers: someone's relatives who lived a lon ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

denim: پارچه لی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

over the long run: در طولانی مدت over a long period in ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

far more: به مراتب بیشتر ≠ far fewer به مراتب ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

far fewer: به مراتب کمتر ≠ far more به مراتب ب ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

far fewer: به مراتب کمتر ≠ far more به مراتب ب ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mere: ۱. فقط ۲. ناچیز ( صفت )

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seize: ۱. ربودن = grab ۲. قاپیدن فرصت ( ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

string to her bow: If someone has more than one string ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spot bonus: پاداش مشخص

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

copying in: to send someone a copy of an email ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

later year: سالهای آخر زندگی/عمر Last few years ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heaping on: تعریف و تمجید/ انتقاد زیاد از کسی ک ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collectivist culture: فرهنگ جمع گرایی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

same vein: = in a related vein به همین سیاق؛ ب ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the moral of the story: نتیجه اخلاقی داستان ( چیست؟ )

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

underfunding: کمبود بودجه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

action and reflection: action and reflection

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play small: to avoid risks and actions that mig ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reality bites: حقایق تلخ - تلخی های واقعیت

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high achiever: a person who achieves more than the ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

job hopper: فردی که بسیار تغییر شغل می دهد

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nominal ledger: دفتر کل

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross functional integration: ادغام عملکرد متقابل

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chief administrative officer: مدیر ارشد اداری

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

employee engagement: تعلق خاطر کارکنان

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brain hijack: ربایش مغزی یا ربایش آمیگدال ( نام ع ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

psychological contract: The term 'psychological contract' r ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mononymously: A mononymous person is an individua ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

personal fulfilment: خود شکوفایی - خودکامبخشی =self fulf ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

senior school: a high school دبیرستان

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

verbalize: به زبان آوردن، بیان کردن ( فعل )

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get at someone: If you get at someone, you keep cri ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

need for status: نیاز به کسب موقعیت و احترام

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

well catered: provide people with everything they ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lifetrap: خطای زندگی ( وقتی یک الگوی رفتاری خ ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bodhisattvas: ( اسم ) بیدار وجود در اندیشه های بو ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inner steel: اشتیاق درونی Inner Steel is what ma ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buddy system: سیستم رفاقتی یک روش همنشینی و به اش ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick to light: Pick to light ( یا PTL ) یک فناوری ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trigger time: معمولا به زمانی گفته میشه که تا قبل ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accumulated time: زمان لازم برای اجرای عملیات

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kick down and kiss up: the situation where middle - level ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inclusive workplace: یک محل کار متنوع و فراگیر جایی است ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sound knowledge: مترادف با : thorough knowledge good ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trade paper: روزنامه یا مجله تخصصی یک رشته یا تخ ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shift allowance: حق شیفت

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

holiday allowance: حق مرخصی ، مرخصی استحقاقی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

discretionary benefits: مزایای رفاهی، مزایای اختیاری ( چیزی ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

core time: زمان و تایم اصلی کار ( بدون اضافه ک ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trail period: دورت آزمایشی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

temporary employment: استخدام/ اشتغال موقت

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

payable monthly arrears: معوقات ماهانه قابل پرداخت ( همون حق ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

subject to disciplinary action: مشمول برخورد انضباطی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

failure to do so: عدم انجام این کار

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

capital allowance: کمک هزینه سرمایه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

relocation expenses: هزینه جابجایی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

domestic issues: مسائل داخلی

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chair the meeting: ریاست جلسه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it has to be contained: باید آن را شامل شود

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

productivity bonus: پاداش بهره وری

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tense negotiations: ] مذاکرات پر تنش

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wage negotiations: مذاکرات دستمزد

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

counter agreement: توافق متقابل

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put cards on the table: صادقانه فکر و برنامه خود را بیان کر ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

own accord: به توافق خود به میل خود بدون اجبار

٩ ماه پیش

مدال‌های پوریا برزعلی