پارسا اکبری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fleet: ( A literary term meaning fast or q ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

afoot: در کار بودن ، در پیش بودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

afoot: در کار بودن ، در پیش بودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

battle of wits: If you refer to a situation as a ba ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smother: خواباندن ( غذا )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

churgle: churgle is a made up word in roald ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intercept: to receive ( a communication or sig ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

steal a march on: دست پیش را گرفتن : سبقت گرفتن در ان ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wide open: آزاد، بی قانون ، بدون محدودیت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

put up: put up with sth تحمل کردن ، کنار آم ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chateau: کوشک

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

discriminant: همان دلتا در حل معادله درجه 2 می با ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

discriminant: همان دلتا در حل معادله درجه 2 می با ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عرض از مبدا: Y - intercept

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vertex: در توابع ریاضی به معنی راس است که م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

perfidious: عهد شکن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perfidious: عهد شکن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pivotal: Critical , essential , important مه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brew: noun : British English : دمنوش ، جو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deterioration: paint deterioration به حالتی که رنگ ...

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sugary soft drinks: نوشیدنی قندی غیر الکلی مانند نوشابه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sugary soft drinks: نوشیدنی قندی غیر الکلی مانند نوشابه ...

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hydrolysate: آبکافت شده ، تجزیه شده توسط آب ، هی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hydrolysate: آبکافت شده ، تجزیه شده توسط آب ، هی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drizzle: پاشیدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soft: soft drink نوشیدنی غیر الکلی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mindful: آگاه ، آگاهانه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vicious cycle: دور باطل

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vicious cycle: دور باطل

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tuber: طبقه ای از گیاهان - گیاهان غده ای م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tuber: طبقه ای از گیاهان - گیاهان غده ای م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

secret: to form and give off ترشح کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inflammatory: التهاب زا ، ملتهب کننده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hyponymy: تضمن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inclusion: زبان شناسی : تضمن مانند رابطه کلمه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

omniscience: دانای کل بودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hang up: در صورت لازم بودن فعل ۱ ) قطع کردن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ululation: شیون

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

complexion: رنگ رخسار

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gypsy: کولی ، لولی، بی خانمان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hallelujah: در ص ۵۲ کتاب خانواده تیبو ترجمه ابو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

indulgent: خطابخش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indulgent: خطابخش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pull: pull a tie شل کردن گره {کراوات}

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skewer: انتقاد کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

satirise: طنز آفزینی کردن ، به باد طنز گرفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

satirise: طنز آفزینی کردن ، به باد طنز گرفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

patronage: 1. بنده نوازی 2. نظام حمایتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ground beef: Ground Beef = American English Minc ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ode: Ordinary differential equation معاد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ode: Ordinary differential equation معاد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

denim: The fabric that is used to make jea ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

churros: بامیه ( شیرینی )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

churros: بامیه ( شیرینی )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بامیه: Churros

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بامیه: Churros

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foxfire: قارچ شبتاب

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deform: مهندسی : تغییر شکل یافتن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bicorne: نوعی کلاه که در یونیفرم نظامی دهه آ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

just as well: چه خوب شد که ، خوشبختانه معادل مفه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flop: Then drop on the deck and flop like ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quarter: captain's quarter کابین ناخدا ( کش ...

٤ ماه پیش

مدال‌های پارسا اکبری