پیشنهادهای نی لبک (٢١)
نزدیک، از نزدیک، تنگاتنگ
زیر و بم
فرا رسیدن نوبت یا موعد چیزی؛ پای چیزی به میان آمدن؛ مثال: , when it comes to physical appearance women often aspire to be perfect وقتی پای ظاهر به م ...
دوباره کاری
هدر دادن وقت برای ساختن چیزی که قبلا توسط دیگری ساخته شده.
لوازم
به شدت
صدا گذاری
اصل مطلب را رساندن عمق فاجعه را بیان کردن
ادامه ش برای بعد بقیه ش رو بعدا می گم
برانگیختن احساسات عمیق دیگری دل کسی را لرزاندن
یک گزارش کتبی ( مثل بیوگرافی ) که حاوی اطلاعات آشکار و غالباً رسوا کننده است.
هزینه های نابرگشتنی هزینه های کاهشی
اعصاب خورد کن رو مخ
voiceover
به دوش کشیدن بار سنگین حمل کردن
با اشتیاق کاری رو انجام دادن با سر ( کله ) رفتن/آمدن
توضیح یک موضوع به گونه ای که شنونده را عمیقاً متقاعد کند.
ابتدا یک مشکل/مسأله پیش بکشید
دسته بندی
ادامه ی آن بیشتر در مورد آن