امیدرضا صالحی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ooze: چکه کردن، تراوش کردن Some of the li ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

testify: شهادت دادن تایید و تصدیق کردن هم مع ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

roles: You can borrow the roles if you lik ...

٢ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

combustion: در شیمی به معنای اکسایش یا سوختن هس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

torch: آتش زدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

persevere: به معنای پشتکار داشتن و پافشاری کرد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solitary: این کلمه به تنهایی میتواند به معنای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agility: چالاکی مثال: A Ninja understands th ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opponent: حریف EXAMPLE: You have to become mo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indulgence: بخشش، بخشیدن مثال: Criminals thrive ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thrive: پیشرفت کردن، توسعه یافتن EXAMPLE Cr ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

far left: در قسمت بالا درdefinition انگلیسی ن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

depression: The depression hit working people l ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

greed: این کلمه اسم هست به معنای حرص و طمع ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back then: میتونه آهر جمله هم استفاده بشه . I ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gather: به معنی متوجه شدن و نتیجه گرفتن I ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flood: به عنوان فعل نیز به کار میرود مثال ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prey on: به دام انداختن He's preying on desp ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spherical: کروی The Earth is spherical in shap ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mantle: یکی از معانی آن گوشته هستش مثال: Th ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

frontage: بغلی و کناری نیز معنی میدهد We 'll ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pawn: . He was just a pawn. We need to be ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fuzzy: به کسی که اصلا کاراش مشخص نیست به چ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wraith: شبح، روح

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

executioner: جلاد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

implication: مثالی جالب از فیلم "بتمن آغاز میکند ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ooze: چکه کردن، تراوش کردن Some of the li ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

probe: سفینه کاوشگر یا یابشگر They sent t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deadline: موعد مقرر

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antonym: opposite متضاد مثال: The antonym of ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rapist: تجاوز جنسی {فعل}=rape {متجاوز}rapis ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cheer up: بعضی ها به اشتباه این عبارت رو معاد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

illusion: هذیان=illusion توهم=hallucinating

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

corporation: شرکت، شرکت سهامی، کمپانی بزرگ=corpo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cylindrical: استوانه ای، به شکل استوانه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cylindrical: استوانه ای، به شکل استوانه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

burden: مثالی از "فیلم بتمن آغاز میکند" Ign ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold in: کاربرد دو کلمه ی Hold in و Freeze و ...

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های امیدرضا صالحی