نیما - جزئیات مدال‌ها

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paradigm: لغت نامه مریام وبستر این واژه را چن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

semiterrestrial: درختی، درخت زی، نیمه - زمینی، نیمه ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

utility: utility خدمات facility تسهیلات، امک ...

٤ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

department: Secretary of State ( in the UK ) t ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get into: خیلی معانی داره. یکیش هم معنی برقرا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

factual: برپایه وقایع، براساس داده های واقعی ...

٧ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٨ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٩ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٩ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dispense: mid - 14c. , dispensen, "to dispose ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

witty: نغزگفتار، شیرین سخن، شوخ طبع، کسی ک ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

use up: به ته رساندن، به انتها رساندن، تمام ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

casually: 1. in a relaxed and informal way. ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marked: مشهود، هویدا، قابل توجه، قابل تشخیص ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

virtual: اینکه که چرا هم مجازی معنی واقعی ری ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prosecution: prosecution: 1. when a charge is ma ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

terrestrial: aquatic آبزی terrestrial خشکی زی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

went off: merriam - webster 1: EXPLODE 2: to ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uncomfortable: بی راحت، ناراحت/ ناراحت کننده، غیرر ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

justle: intransitive verb To run or strike ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cleat: به گیره هایی که در لبه های قایق و ک ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dine on: phrasal verb dined on; dining on; d ...

٩ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٩ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٩ ماه پیش

مدال‌های نیما