پیشنهادهای MOG (١,١٥٧)
به موقع رسیدن
وضعیت سیاسی ناپایدار
راجع به، من بابِ، در ارتباط با
( Collocation ) بدون توجه به
رعایت قانون
درست از همه جهات
در ارتباط با این مشکل
take off weight
put on weight
بر اساس وزن
تابع وزن
میان وزن
مگس وزن
موضوع بسیار مهم
بار مسئولیت
وزنه های ترازو
وزن ناخالص
رقابت تنگاتنگ ایجاد کردن
به هیچ وجه، ابدا
چیزی که به اندازه پول خرج شده ارزش دارد
پول دار، موفق از نظر مالی
in one’s opinion به عقیده ی شخصی
( معنی واقعی ) سکه ضرب کردن، ( معنی اصطلاحی ) پول زیاد درآوردن، سود کلان بردن
( Collocation ) پول سرمایه گذاری کردن در چیزی
خاطرات عزیز و گران بها، یادهای مهم و احساسی از گذشته
( Idiom ) وقتی شرایط بحرانی است، افراد موقعیت را ترک می کنند.
مکان متروکه
آب و هوای بیابانی
تحت هر شرایط جوی
با موفقیت عبور کردن از شرایط دشوار یا بحران
عبور از بحران
سمت بادگیر
مطابق میل خود رفتار کردن
نقطه قوت کسی
اقامه ی دعوی کردن
پنجاهمین سالگرد ازدواج
میخ قاب سازی ( برای نصب قاب در و پنجره و تزئینات چوبی )
حوزه انتخاباتی
گزارش اجمالی مالی
بهبود دادن، اصلاح کردن، کامل تر کردن چیزی
شکر تصفیه شده
با عواقب خود شخص
بهای تمام شده
تقسیم هزینه ها به بخش ها، محصولات یا پروژه ها به صورت منظم و منصفانه
به هر قیمتی که شده
پیروزی به هر قیمت
سلول های خورشیدی پروسکایت
( Collocation ) در همکاری با
دو مهاره ( اصطلاح اسب سواری ) ، دارای دو نقش یا دو وظیفه مانند ازدواج کرده و شاغل بودن
استعدادهای بشری