نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
solid inside: به زندان رفتن/افتادن
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quit blowing sunshine up his ass: صحبت کردن به شیوه ای فریبنده با یک ...
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
staties: نیروهای اداره پلیس
٦ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gutter drain: آبراه ( سوراخ ) فاضلاب
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swung on: هل دادن
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pack of punks: یه مشت ولگرد، اراذل و اوباش
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
big lunk: احمق بزرگ
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
popped off: جر و بحث کردن، یکی به دو کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-
همه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
old folks' home: خانه سالمندان
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
governance assembly: جلسه شورا
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pubbing: مشروب خواری
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
barreled in: با عجله وارد شدن
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swarm in: با سر و صدا وارد شدن
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hatching a scheme: توطئه چیدن، دسیسه کردن/چیدن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jerks: احمق ها
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smalltime punks: خلاف کارهای خرده پا یا تازه کار
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get harpooned: نیزه خوردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
makes blush: باعث خجالت شدن، خجالت کشیدن، از خجا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grudges: کینه ها، دشمنی ها، دشمن تراشی ها
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
geezers: پیرمردها
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grudges over: کینه به دل گرفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reinvented: بازسازی کردن، از نو ساختن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cryogenically: به صورت منجمد ( فریز ) نگهداری کردن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
went out of whack: به هم ریختن، از حالت عادی خارج شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
real babe: خیلی نجیب، خیلی خانوم
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leaving others out of the loop: پشت دیگران رو خالی کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sores: زخم ها، خراش ها، لکه ها
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peeping toms: شخصی که از تماشای پنهانی افرادی که ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crooked deal: معامله کثیف
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spacing out: تو باغ نبودن، تو هپروت بودن، حواس ج ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
musty looking: کپک زده، بو گندو
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fatsos: چاق، شخصی که اضافه وزن دارد
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
led around: به این طرف و آن طرف کشاندن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
touched base: رد کسی رو زدن، کسی رو ردیابی کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nabbing: گیر انداختن، گرفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unmistakable proof: مدرک غیرقابل انکار
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw of trail: چیزی را از سر وا کردن، دست به سر کر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
big klutz: دست و پا چلفتی، احمق
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
multiple warheads: کلاهک خوشه ای، بمب خوشه ای
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
should’ve seen that coming: ( باید ) میدونستم که اینطوری میشه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
say stuff like that: چرت و پرت گفتن، دری و وری گفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lost sanity: عقل ( هوش ) از سر کسی پریدن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over spirited: جوگیر بودن، اعتماد به نفس کاذب داشت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throwing such a huge fit: خیلی عصبانی شدن، جوش آوردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mono carrier: جنگنده تک سرنشین
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
extended greeting: استقبال گرم و صمیمی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work your ass off: رُس طرف رو کشیدن، مثل خر از کسی کار ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outta my way: از سر راهم برو کنار
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give up already: یه اصطلاحه به معنی این که دیگه ادام ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
snagged: گرفتن، ربودن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have some change: پول داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nailed shut: کسی رو کت بسته تحویل ( پلیس ) دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run out of funds: بی پول شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rearside: پشت، عقب
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
no objection: ایرادی نداره، مشکلی نیست، اعتراضی و ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
got tanked: مست کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
next street: در زندان ها به "سلول بغلی" گفته میش ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kick heel: پا زدن در هنگام شنا کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
greased: چرب کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
royal pain: دردسر بزرگ
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bloody mongrel: دورگه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
limp dick: آدم ترسو، بزدل
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
so wasted: خسته از نظر جسمی یا روانی، ضعیف، آد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
barricades: موانع
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bush head: کنایه به کسی که موهای فر بلندی دارد ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a pest: عجب آدمای مزاحمی، عجب آدمای دردسرسا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a small way: یه ذره، یه کم مثال : I am not even ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get bashed up: کتک زدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chopped off: بریدن، قطع کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get bail: آزاد شدن با گذاشتن وثیقه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take it anymore: عدم توانایی در کنار آمدن یا تحمل کر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
معنی عبارت keep throwing
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave me in peace: دست از سرم بردارین، اذیتم نکنید، ول ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bossing around: رئیس بازی در آوردن، گفتن اینکه چه ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hags: پیرزن ها
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dig through: زیر و رو کردن، جستجو کردن، کنکاش کر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
secret order: جامعه/فرقه مخفی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sacred union: اتحاد/ازدواج مقدس
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tossed out: بیرون انداختن، پرت کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bagged out: انصراف از کار یا فعالیت به دلیل سخت ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's settled: حل و فصل، توافق انجام شد، ترتیب های ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this place rocks: اشاره به فوق العاده بودن یک چیز یا ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
missy may: تقلیل یافته کلمه خانم و بیشتر برای ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweet of you: به منظور قدردانی از لطف کسی استفاده ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
اصطلاح That'll be cheap
٢ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
the craft is a chick thing
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sinking in: به طور کامل فهمیدن، پی بردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's not like him: این عبارت برای اظهار تعجب به کار می ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
man trouble: اون پسره اذیتت کرده ؟
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tip not included: شامل انعام نمیشه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jumped in the sack: داشتن رابطه جنسی با کسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leans over: خم شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
معنی Selective memory در جمله ی زیر
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
popped back: برگشتن از جایی یا چیزی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get creamed: به طور مفتضحانه شکست خوردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
try and behave: مؤدب بودن و دردسر درست نکردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a coinkidink: چه تصادفی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cerebrally impaired: معلولان مغزی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
waltz back: با اعتماد به نفس برگشتن به جایی انگ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hair day: یک روز ناخوشایند، به ویژه روزی که د ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wouldn't miss it for the world: شرکت کردن حتمی فرد در یک رویداد.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rips off: از جا کندن، شکستن
٢ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
ترجمه‌ی عبارت Take a bite out of th ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
favorite movie growing up: فیلمی که از بچگی میدیدی و باهاش بزر ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ghost busters: شکارچیان ارواح
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
love lives: به کسانی اطلاق میشود که برای دیگران ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
phony accents: حقه باز، شیاد، کلاه بردار
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rolling in: اومدن، وارد شدن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stuffy old: قدیمی، رسمی و کسل کننده
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quite a coup: یک دستاورد غیرمنتظره و عالی
٢ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
معنی persistent side در عبارت زیر
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stirring up: یادآوری، مرور، خاطره بازی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lawyers: وکلا
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
passing a resolution: تصویب یا پذیرش یک لایحه یا قطعنامه
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dress like a toad: مثل اسکل ها به نظر آمدن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smooth fucker: چاپلوس لعنتی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
imposterator: متقلب
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
incinerating: آتیش سوزوندن مثال : ?What are you ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
beasts: هیولاها
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
preying: شکار کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
smackerel: یک میان وعده ( خوراکی ) یا مقدار کم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cheeky blighter: مردیکه/زنیکه پر رو
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lookalikes: بدل ها
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fomenting: دامن زدن، برانگیختن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thermoptic: تغییر ضریب شکست در پاسخ به ( تغییر ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cooing over: با علاقه، عاشقانه و یا از روی قدردا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't tick me off: از من ( بخاطر حرف اشتباهی که زدم ) ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get the car: ماشین رو آتیش کن، حرکت کن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break your leg: موفق باشی، بترکونی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
career seeker: شخص پیگیر، عشق/عاشق کار
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bunking: اقامت کردن/داشتن، خوابیدن
٩ ماه پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
٩ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cussing: فحش دادن، فحاشی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nonprogressional: غیر حرفه ای ، غیر محتمل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
springing: آزاد کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make drown: غرق کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ungoverned: غیر قابل کنترل، کنترل نشده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rib cages: قفسه سینه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shuffled off: از بین رفتن، نابود شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hur: جان یک انسان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shithed: احمق، نالایق، نامحبوب، حقیر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pricks: عوضی ها، پفیوزها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
truss up: بستن دست ها و پاهای شخصی به هم محکم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bungers: آتیش بازی، معرکه، نبرد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
broadwave: فاش کردن، افشا کردن، برملا کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
plucked: کنده شده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
traditional robes: لباس بلند و گشاد سنتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vagabonds: ولگردها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sidetracked: پیش آمدن تأخیر یا مشکلی در انجام کا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
proclamations: اعلامیه ها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
provinces: استان ها، ایالت ها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
surya: سوریا =>در هندوئیسم به معنی : 1 ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dussehra: جشنی در هندوستان که در آن پیروزی خی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bhagwan: در هندوئیسم به معنی : 1 ) خدا 2 ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
subhedar: 1 ) فرماندار یک استان 2 ) دومین رتب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweling: اسم ( Noun ) - > متورم شدن، بزرگ ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
befits: 1 ) مناسب بودن ( برای ) 2 ) صلاح د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
khula: در زبان عربی به معنی "طلاق" میباشد.
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nurtured: مراقبت کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ulemas: مجموعه ای از علمای مسلمان که دارای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dares: 1 ) جرات انجام کاری را داشتن. 2 ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
upstages: منحرف کردن توجهات از ( کسی ) به سمت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
embezzled: اختلاس کردن، دزدی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unravels: 1 ) باز کردن ( نخ های پیچ خورده، با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slumbering: خواب، خوابیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rings out: زنگ خوردن، صدا دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
abounds: زیاد بودن، به تعداد/مقدار زیاد موجو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pleases: خوشحال کردن، خشنود کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
folds: فعل : 1 ) چیزی انعطاف پذیر و نسبتا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chumps: احمق ها، بی خاصیت ها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smashing up: درب و داغون کردن، خراب کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sentries: نگهبان ها، سربازانی که برای نگهبانی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
teetering: تلو تلو خوردن، تعادل نداشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stumbles: سقوط کردن، از دست دادن تعادل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tumbles: 1 ) سقوط ناگهانی، ناشیانه یا سر به ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hitting back: حمله یا انتقاد متقابل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brews: شکل گرفتن، تشکیل شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
monsoons: باران های موسمی یا فصلی که در مناطق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
infiltrating: به طور مخفیانه و تدریجی به ( یک ساز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rainbows: رنگین کمان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
saddest: مایه شرم، تأسف
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
backing down: عقب نشینی کردن، کوتاه آمدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ricochets: ضربه زدن، بلوکه کردن ضربه حریف
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hosing: خروج آب با فشار از شلنگ ( آتش نشانی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brushing up: بهبود/ افزایش دانش یا مهارت در یک ز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smell blood: تشخیص ضعف یا آسیب پذیری در حریف، رف ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bumble flies: زنبوری بزرگ که پوشیده از موهای کوتا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
boroughs: شهرک ها ، منطقه ها، بخش ها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
choripan: ساندویچ هایی هستند که با سوسیس کباب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outsmarts: پیش دستی کردن، جلوتر بودن، رودست زد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parantha: نوعی نان محلی هندی => نان های مسطح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bournvita: نوشیدنی شکلاتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trembies quivers: لرزیدن، مردد بودن، دو دل بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flickers: جابه جایی/حرکت سریع چشم ها تند باز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
panditji: کلمه هندی : راهب => مردی که به کت ...
١٠ ماه پیش
١