نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get creamed: به طور مفتضحانه شکست خوردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
try and behave: مؤدب بودن و دردسر درست نکردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a coinkidink: چه تصادفی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cerebrally impaired: معلولان مغزی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
waltz back: با اعتماد به نفس برگشتن به جایی انگ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hair day: یک روز ناخوشایند، به ویژه روزی که د ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wouldn't miss it for the world: شرکت کردن حتمی فرد در یک رویداد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rips off: از جا کندن، شکستن
١١ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
ترجمه‌ی عبارت Take a bite out of th ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
favorite movie growing up: فیلمی که از بچگی میدیدی و باهاش بزر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ghost busters: شکارچیان ارواح
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
love lives: به کسانی اطلاق میشود که برای دیگران ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
phony accents: حقه باز، شیاد، کلاه بردار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rolling in: اومدن، وارد شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stuffy old: قدیمی، رسمی و کسل کننده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quite a coup: یک دستاورد غیرمنتظره و عالی
١١ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
معنی persistent side در عبارت زیر
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stirring up: یادآوری، مرور، خاطره بازی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lawyers: وکلا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
passing a resolution: تصویب یا پذیرش یک لایحه یا قطعنامه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dress like a toad: مثل اسکل ها به نظر آمدن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smooth fucker: چاپلوس لعنتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
imposterator: متقلب
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
incinerating: آتیش سوزوندن مثال : ?What are you ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
beasts: هیولاها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
preying: شکار کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
smackerel: یک میان وعده ( خوراکی ) یا مقدار کم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cheeky blighter: مردیکه/زنیکه پر رو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lookalikes: بدل ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fomenting: دامن زدن، برانگیختن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thermoptic: تغییر ضریب شکست در پاسخ به ( تغییر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cooing over: با علاقه، عاشقانه و یا از روی قدردا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't tick me off: از من ( بخاطر حرف اشتباهی که زدم ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get the car: ماشین رو آتیش کن، حرکت کن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break your leg: موفق باشی، بترکونی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
career seeker: شخص پیگیر، عشق/عاشق کار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bunking: اقامت کردن/داشتن، خوابیدن
١ سال پیش
نوع مدال

انتخاب عکس پروفایل

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

اولین دیسلایک کردن

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cussing: فحش دادن، فحاشی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nonprogressional: غیر حرفه ای ، غیر محتمل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
springing: آزاد کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make drown: غرق کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ungoverned: غیر قابل کنترل، کنترل نشده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rib cages: قفسه سینه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shuffled off: از بین رفتن، نابود شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hur: جان یک انسان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shithed: احمق، نالایق، نامحبوب، حقیر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pricks: عوضی ها، پفیوزها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
truss up: بستن دست ها و پاهای شخصی به هم محکم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bungers: آتیش بازی، معرکه، نبرد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
broadwave: فاش کردن، افشا کردن، برملا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
plucked: کنده شده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
traditional robes: لباس بلند و گشاد سنتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vagabonds: ولگردها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sidetracked: پیش آمدن تأخیر یا مشکلی در انجام کا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
proclamations: اعلامیه ها
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
provinces: استان ها، ایالت ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
surya: سوریا =>در هندوئیسم به معنی : 1 ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dussehra: جشنی در هندوستان که در آن پیروزی خی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bhagwan: در هندوئیسم به معنی : 1 ) خدا 2 ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
subhedar: 1 ) فرماندار یک استان 2 ) دومین رتب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweling: اسم ( Noun ) - > متورم شدن، بزرگ ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
befits: 1 ) مناسب بودن ( برای ) 2 ) صلاح د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
khula: در زبان عربی به معنی "طلاق" میباشد.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nurtured: مراقبت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ulemas: مجموعه ای از علمای مسلمان که دارای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dares: 1 ) جرات انجام کاری را داشتن. 2 ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
upstages: منحرف کردن توجهات از ( کسی ) به سمت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
embezzled: اختلاس کردن، دزدی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unravels: 1 ) باز کردن ( نخ های پیچ خورده، با ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slumbering: خواب، خوابیدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rings out: زنگ خوردن، صدا دادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
abounds: زیاد بودن، به تعداد/مقدار زیاد موجو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pleases: خوشحال کردن، خشنود کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
folds: فعل : 1 ) چیزی انعطاف پذیر و نسبتا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chumps: احمق ها، بی خاصیت ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smashing up: درب و داغون کردن، خراب کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sentries: نگهبان ها، سربازانی که برای نگهبانی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
teetering: تلو تلو خوردن، تعادل نداشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stumbles: سقوط کردن، از دست دادن تعادل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tumbles: 1 ) سقوط ناگهانی، ناشیانه یا سر به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hitting back: حمله یا انتقاد متقابل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brews: شکل گرفتن، تشکیل شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
monsoons: باران های موسمی یا فصلی که در مناطق ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
infiltrating: به طور مخفیانه و تدریجی به ( یک ساز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rainbows: رنگین کمان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
saddest: مایه شرم، تأسف
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
backing down: عقب نشینی کردن، کوتاه آمدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ricochets: ضربه زدن، بلوکه کردن ضربه حریف
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hosing: خروج آب با فشار از شلنگ ( آتش نشانی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brushing up: بهبود/ افزایش دانش یا مهارت در یک ز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smell blood: تشخیص ضعف یا آسیب پذیری در حریف، رف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bumble flies: زنبوری بزرگ که پوشیده از موهای کوتا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
boroughs: شهرک ها ، منطقه ها، بخش ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
choripan: ساندویچ هایی هستند که با سوسیس کباب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outsmarts: پیش دستی کردن، جلوتر بودن، رودست زد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parantha: نوعی نان محلی هندی => نان های مسطح ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bournvita: نوشیدنی شکلاتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trembies quivers: لرزیدن، مردد بودن، دو دل بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flickers: جابه جایی/حرکت سریع چشم ها تند باز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
panditji: کلمه هندی : راهب => مردی که به کت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
decorators: تزیین کننده ها، مسئولین طراحی دکورا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pune: شهری در مرکز غربی هند و در جنوب شرق ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sways: 1 ) حرکت آهسته یا ریتمیک به عقب و ج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
un retire: ترک بازنشستگی، مجدد به سر کار رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gams: پاها ( زن )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
barbarians: بیگانگان، دشمنان، وحشی ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sympathizers: طرفداران، پیروان، حامیان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lame brained: یک فرد احمق یا مزاحم، افکار یا صحبت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dipity dip: تنی به آب زدن، آب تنی کردن مثال : I ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plagues: یک بیماری باکتریایی مسری که علائم آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stragglers: افرادی که در یک گروه، ( معمولا ) به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
realms: قلمرو، حکومت، پادشاهی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heaping up: انباشته شدن، جمع شدن، تلنبار شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sniffles: عطسه کردن، فین فین کردن، آب بینی را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
automatons: آدم آهنی ها، ربات ها، ماشین های خود ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sprouted up: رشد کردن، رشد کردن، یا بیرون آمدن ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thrills: شور، شوق ، هیجان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hoists: بالابردن، برافراشتن، به اهتزاز در آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
executioners: جلادها، مأمورین اعدام
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
howls: زوزه، زوزه کشیدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
robes: ردا، لباس بلند زنانه، حوله تن پوش
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slipping away: فرار کردن، در رفتن، بدون سر و صدا و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
with spirit: با عرضه، با جنم، شجاع، نترس مثال : ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
conscripting: سربازی، کسی رو به عنوان سرباز به خد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
oaks: درخت بلوط
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bliny: نوعی پنکیک روسی که با مخمر و آرد گن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
big whoop: بی اهمیت، غیر مهم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chitchatting: صحبت کردن ( در مورد مسائل بی اهمیت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
truth seer: متوجه شدن یا فهمیدن ( حقیقتی که شخص ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ravishes: به زور بردن، به زور به ( زن ) تجاوز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dissidents: مخالفان، کسانی که مخالف سیاست رسمی، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
took down: زمین زدن، از پا در آوردن، عزل کردن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
brought down: عزل شدن، به پایین کشیده شدن از قدرت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
truths: حقایق
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gorges: دره ها ( جمع Gorge ) Gorge : دره ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lynched: کشته شدن توسط گروهی از آدم کش های ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
malfunctioned: بد عمل کردن، درست کار نکردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pdo: در بانکداری به معنای : 1 ) اداره ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spin bowler: در بازی کریکت : 1 ) پرتاب کننده توپ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
taunts: مسخره کردن، تیکه انداختن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
labourers: کارگران
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trumps: مغلوب کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clean credit: گرفتن وام از یک موسسه اعتباری بدون ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pledged asset: گروه گذاشتن وثیقه در بانک به منظور ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sensex: شاخص بورس اوراق بهادار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
misdeeds: جرم ها، خطاها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
conspirators: توطئه گران، توطئه چین ها، دسیسه گرا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
captors: نگهبانان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
duffers: احمق ها، کودن ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bashed up: کتک زده شدن توسط کسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
halved: نصف شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
botch ups: خراب کاری ها، اهمال کاری ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scott free: رهایی/خلاص شدن از مجازات یا جریمه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
approver: شاهد، تصدیق کننده، تأیید کننده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rascals: شیطون بلاها، ناقلاها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
barristers: وکلای دادگستری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
discriminated: تبعیض قائل شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
curdles: تلاش بسیار برای فکر کردن یا یادآوری ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
office clerk: کارمند دفتری، منشی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chiropterate: خون آشام
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
infiltrated: نفوذ کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
burglaries: سرقت ها، دزدی ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smacked: ضربه خوردن، آسیب دیدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
interferes: دخالت کردن، مداخله کردن، اختلال ایج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
demoted: تنزل رتبه پیدا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fatalities: تلفات، کشته ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spins out: از کنترل خارج شدن، از خود بیخود شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reappears: دوباره ظاهر شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hemorrhaged: خونریزی کردن/داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chevaliers: شوالیه ها، نجیب زاده ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
resurfaced: دوباره ظاهر شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
busting your chops: انتقاد کردن از کسی در قالب طنز و شو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ammunitions: مهمات جنگی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
zubeeguni: چایی شیرین شده با عسل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dasvidanya: واژه ای روسی ؛ به معنای : به امید د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
raided: حمله کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
going out of my way: تلاش بی دریغ برای انجام کاری ( برای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
betraying: خیانت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
corpses: اجساد، جسدها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fought off: جنگیدن، مبارزه کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
budging: تکان خوردن، جُم خوردن؛ مثال : i'm ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hangs on: بستگی داشتن، وابسته بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sneaking off: یواشکی رفتن، دزدکی رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
training room: اتاقی در شرکت که برای اطلاع رسانی ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
close ties: روابط نزدیک
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
straight shooting guy: آدمی که بسیار صادق است
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whisk off: کسی را سریع و ناگهانی به جایی بردن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
twinkled: درخشیدن، چشمک زدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold a torch: در خفا یا پنهانی کسی را تحسین کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
desecrating: بی حرمتی کردن، بی احترامی کردن، حرو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chinfest: صحبت کردن به صورت خصوصی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you slip your trolley: خیلی احمقی، خیلی دیوونه ای
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
installments: اقساط، قسط ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پرسش

-
بپرس
١ سال پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
اصطلاح dipity dip به چه معناست ؟
١ سال پیش