نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
needles to say: نیازی به گفتن نیست، همانطور که انتظ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mon sewer: آقا
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
totally happy landings: آرزوی فرود خوش/خوبی دارم برات.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wee lassie: دختر کوچولو
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
got to hand it to you: باید به شما تبریک بگم.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
batter up: آماده شدن برای زدن توپ ( بیشتر در و ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
foolproof proof: مدرک بی چون و چرا
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
order order: گفتاری برای درخواست از مردم برای تو ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
poor choice of words: حالتی است که در آن شخص اظهاراتی را ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cruse me kilts: ای داد بر من، ای واای
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
big phony: شخصی که وانمود می کند شخص دیگری است ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
caving in: در حال فروپاشی یا ریزش
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
very night: اول شب، سر شب
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drive by the seat of my dress: اگر کاری را از روی by the seat of y ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
heartedly: قلب، قلبی. مثال : cold heartedly e ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tinplated: آبکاری شده با قلع
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what kept you: چه باعث شد دیر کنی؟
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
man your stations: افراد سر پست هاتون قرار بگیرید، افر ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blow me bagpipes: عجب، باورم نمیشه.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
neato: عالی، مطلوب
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
show folk: بازیگران/دست اندرکاران فیلم ها یا ب ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lickety toot: سریع و برق آسا
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
looks fishy: مشکوک به نظر میاد
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
strict orders: دستورات سخت گیرانه ( سفت و سخت )
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
missed ya: دل تنگ کسی شدن
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deep in my bones: داشتن احساس قوی نسبت به چیزی.
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
woodchucks: پیشاهنگ های کوچک
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am so over this: به این معنی است که کسی از چیزی خسته ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
andale: عجله کن، زود باش بیا
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
packed on: شلوغ، مملوء از جمعیت
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're really sweet: خیلی محبت کردی، خیلی لطف کردی
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lame spot: محل/جای به درد نخور
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cut me a break: بهم یه فرصت بده.
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no equal: نداشتن هیچ کس یا هیچ چیزی که به اند ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
doubt it: در مورد چیزی یا کسی نامطمئن بودن، د ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
guess so: فکر کنم همین طوره.
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all bite and no bark: این اصطلاح به معنی : کسی که زیاد حر ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
back of his hand: در اصطلاح عامیانه به معنی کف دستش ه ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
actual vault: گاو صندوق
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
press your luck: درخواست بیش از حد ( انتظار )
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
word around: شایعه شده است . . .
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
save the drama: ننه من غریبم بازی در نیار
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
crasher: خرابکار
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
making me nuts: ( کسی ) را بسیار عصبانی یا آزرده خا ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have roswell: در خاطر کسی ماندن، کسی رو از یاد نب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
domestic type: خونه داری، انجام کارهای خونه
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mechadroid: نوعی ربات جنگجو
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brains and brawn: هوش و قدرت ( جسمی )
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
zipped off: به سرعت رفتن ( دور شدن ) . مثال : ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grooviest: هیجان انگیزترین
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
truckful: بار کامیون، محموله داخل کامیون.
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bigger than life was: بسیار تاثیرگذار یا چشمگیر؛ فراتر از ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crossed path: ملاقات کردن، برخورد کردن.
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pretty low: حقیرانه، پست
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
anything to help: ابراز تمایل برای ارائه کمک یا کمک ب ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beat the crowd: رفتن به جایی قبل از دیگران، زودتر ا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trashing: خراب کردن، آسیب زدن به جایی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
power surge: افزایش ناگهانی قدرت ( جریان برق )
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
builds character: کمک به تقویت شخصیت یک فرد؛ بدین صور ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
saved the day: پیدا کردن یا ارائه راه حل برای یک م ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gets way old: 1 - خسته کننده 2 - آزار دهنده ( به ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
palling around: وقت گذروندن با کسی ( به عنوان دوست ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
finder's keepers: اغلب به صورت طنز استفاده می شود و ب ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lambs: بچه گوسفندها ، بره ها
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get squat: مطلقا هیچی. مثال : i get the power ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hunkering down: ماندن در جایی برای یک مدتی
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
already on it: دارم روش ( روی آن ) کار میکنم.
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
escape pods: یک کپسول یا قایق به گنجایش یک نفر ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
easy now: آروم باش، دست نگه دار
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
budged: تکان خوردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're telling us: به شدت با حرفی که به ما گفتی موافقی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kablam o: برای بیان "صدای یک انفجار شدید"
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
narrowed down: تعیین کردن، مشخص کردنِ ( محدوده چیز ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crawled off: خزیدن ( در اصطلاح : فرار کردن )
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
evicting: بیرون کردن، اخراج کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
autodestruct: نابودسازی خود، خودنابودساز، نابودسا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give you a run for your money: در کاری به اندازه کسی که فوق العاده ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
riptide rapid zone: سرزمین موج های آبی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keeping it low key: بی سر و صدا کاری انجام دادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with style: به سبک یا روش خود/خاص
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mega sized: اندازه/سایز بزرگ، بزرگ مقیاس
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am through: کار من تمومه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pushing up daisies: مردن، به کشتن دادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pranked out: شوخی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
geek face: خرخون، کسی همه اش سرش تو درس و مشقه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
juvenile acts: اعمال/کارهای بچگانه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plain kooky talk: حرف های خرافاتی ها
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
went bust: تخریب شدن، خالی از سکنه شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
behave yourselves: مواظب خودتون باشید
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pods: پیله ها، تخم ها
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
way creepier: وحشتناک تر، عجیب تر
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a spot: بردن به جایی برای مشاهده یک رویداد/ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give a rest: بیخیال شدن، در اصطلاح خودمونی "بکش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kick some tail: دهن کسی رو سرویس کردن، کسی رو شکست ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dweebs: کودن ها، اسکل ها
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
punks: ولگردها، دزدها
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grow on each other: کنار اومدن، علاقه مند شدن نسبت به ی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crash site: محل سقوط/حادثه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flea collar: قلاده ای برای گربه یا سگ که برای کش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
breath mints: یک قرص مکیدنی با طعم نعناع برای خوش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
geekazoid: آدم یبس و نچسب
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
techno freak: فردی که شیفته تکنولوژی به خصوص کامپ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trophy wall: دیواری در خانه یا محل کار شما است ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
solid inside: به زندان رفتن/افتادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quit blowing sunshine up his ass: صحبت کردن به شیوه ای فریبنده با یک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
staties: نیروهای اداره پلیس
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gutter drain: آبراه ( سوراخ ) فاضلاب
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swung on: هل دادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pack of punks: یه مشت ولگرد، اراذل و اوباش
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
big lunk: احمق بزرگ
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
popped off: جر و بحث کردن، یکی به دو کردن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-
همه
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
old folks' home: خانه سالمندان
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
governance assembly: جلسه شورا
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pubbing: مشروب خواری
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
barreled in: با عجله وارد شدن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swarm in: با سر و صدا وارد شدن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hatching a scheme: توطئه چیدن، دسیسه کردن/چیدن
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jerks: احمق ها
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smalltime punks: خلاف کارهای خرده پا یا تازه کار
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get harpooned: نیزه خوردن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
makes blush: باعث خجالت شدن، خجالت کشیدن، از خجا ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grudges: کینه ها، دشمنی ها، دشمن تراشی ها
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
geezers: پیرمردها
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grudges over: کینه به دل گرفتن
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reinvented: بازسازی کردن، از نو ساختن
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cryogenically: به صورت منجمد ( فریز ) نگهداری کردن ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
went out of whack: به هم ریختن، از حالت عادی خارج شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
real babe: خیلی نجیب، خیلی خانوم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leaving others out of the loop: پشت دیگران رو خالی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sores: زخم ها، خراش ها، لکه ها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peeping toms: شخصی که از تماشای پنهانی افرادی که ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crooked deal: معامله کثیف
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spacing out: تو باغ نبودن، تو هپروت بودن، حواس ج ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
musty looking: کپک زده، بو گندو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fatsos: چاق، شخصی که اضافه وزن دارد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
led around: به این طرف و آن طرف کشاندن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
touched base: رد کسی رو زدن، کسی رو ردیابی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nabbing: گیر انداختن، گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unmistakable proof: مدرک غیرقابل انکار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw of trail: چیزی را از سر وا کردن، دست به سر کر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
big klutz: دست و پا چلفتی، احمق
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
multiple warheads: کلاهک خوشه ای، بمب خوشه ای
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
should’ve seen that coming: ( باید ) میدونستم که اینطوری میشه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
say stuff like that: چرت و پرت گفتن، دری و وری گفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lost sanity: عقل ( هوش ) از سر کسی پریدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over spirited: جوگیر بودن، اعتماد به نفس کاذب داشت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throwing such a huge fit: خیلی عصبانی شدن، جوش آوردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mono carrier: جنگنده تک سرنشین
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
extended greeting: استقبال گرم و صمیمی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work your ass off: رُس طرف رو کشیدن، مثل خر از کسی کار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outta my way: از سر راهم برو کنار
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give up already: یه اصطلاحه به معنی این که دیگه ادام ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
snagged: گرفتن، ربودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have some change: پول داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nailed shut: کسی رو کت بسته تحویل ( پلیس ) دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run out of funds: بی پول شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rearside: پشت، عقب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
no objection: ایرادی نداره، مشکلی نیست، اعتراضی و ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
got tanked: مست کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
next street: در زندان ها به "سلول بغلی" گفته میش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kick heel: پا زدن در هنگام شنا کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
greased: چرب کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
royal pain: دردسر بزرگ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bloody mongrel: دورگه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
limp dick: آدم ترسو، بزدل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
so wasted: خسته از نظر جسمی یا روانی، ضعیف، آد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
barricades: موانع، سنگرها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bush head: کنایه به کسی که موهای فر بلندی دارد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a pest: عجب آدمای مزاحمی، عجب آدمای دردسرسا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a small way: یه ذره، یه کم مثال : I am not even ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get bashed up: کتک زدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chopped off: بریدن، قطع کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get bail: آزاد شدن با گذاشتن وثیقه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take it anymore: عدم توانایی در کنار آمدن یا تحمل کر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
معنی عبارت keep throwing
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave me in peace: دست از سرم بردارین، اذیتم نکنید، ول ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bossing around: رئیس بازی در آوردن، گفتن اینکه چه ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hags: پیرزن ها
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dig through: زیر و رو کردن، جستجو کردن، کنکاش کر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
secret order: جامعه/فرقه مخفی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sacred union: اتحاد/ازدواج مقدس
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tossed out: بیرون انداختن، پرت کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bagged out: انصراف از کار یا فعالیت به دلیل سخت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's settled: حل و فصل، توافق انجام شد، ترتیب های ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this place rocks: اشاره به فوق العاده بودن یک چیز یا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
missy may: تقلیل یافته کلمه خانم و بیشتر برای ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweet of you: به منظور قدردانی از لطف کسی استفاده ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
اصطلاح That'll be cheap
١١ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
the craft is a chick thing
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sinking in: به طور کامل فهمیدن، پی بردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's not like him: این عبارت برای اظهار تعجب به کار می ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
man trouble: اون پسره اذیتت کرده ؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tip not included: شامل انعام نمیشه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jumped in the sack: داشتن رابطه جنسی با کسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leans over: خم شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
معنی Selective memory در جمله ی زیر
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
popped back: برگشتن از جایی یا چیزی
١١ ماه پیش