نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scott free: رهایی/خلاص شدن از مجازات یا جریمه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
approver: شاهد، تصدیق کننده، تأیید کننده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rascals: شیطون بلاها، ناقلاها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
barristers: وکلای دادگستری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
discriminated: تبعیض قائل شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
curdles: تلاش بسیار برای فکر کردن یا یادآوری ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
office clerk: کارمند دفتری، منشی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chiropterate: خون آشام
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
infiltrated: نفوذ کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
burglaries: سرقت ها، دزدی ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smacked: ضربه خوردن، آسیب دیدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
interferes: دخالت کردن، مداخله کردن، اختلال ایج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
demoted: تنزل رتبه پیدا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fatalities: تلفات، کشته ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spins out: از کنترل خارج شدن، از خود بیخود شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reappears: دوباره ظاهر شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hemorrhaged: خونریزی کردن/داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chevaliers: شوالیه ها، نجیب زاده ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
resurfaced: دوباره ظاهر شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
busting your chops: انتقاد کردن از کسی در قالب طنز و شو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ammunitions: مهمات جنگی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
zubeeguni: چایی شیرین شده با عسل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dasvidanya: واژه ای روسی ؛ به معنای : به امید د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
raided: حمله کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
going out of my way: تلاش بی دریغ برای انجام کاری ( برای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
betraying: خیانت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
corpses: اجساد، جسدها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fought off: جنگیدن، مبارزه کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
budging: تکان خوردن، جُم خوردن؛ مثال : i'm ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hangs on: بستگی داشتن، وابسته بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sneaking off: یواشکی رفتن، دزدکی رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
training room: اتاقی در شرکت که برای اطلاع رسانی ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
close ties: روابط نزدیک
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
straight shooting guy: آدمی که بسیار صادق است
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whisk off: کسی را سریع و ناگهانی به جایی بردن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
twinkled: درخشیدن، چشمک زدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold a torch: در خفا یا پنهانی کسی را تحسین کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
desecrating: بی حرمتی کردن، بی احترامی کردن، حرو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chinfest: صحبت کردن به صورت خصوصی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you slip your trolley: خیلی احمقی، خیلی دیوونه ای
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
installments: اقساط، قسط ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پرسش

-
بپرس
١ سال پیش
نوع مدال

تایید پاسخ صحیح

-
بپرس
-
اصطلاح dipity dip به چه معناست ؟
١ سال پیش