دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣,٤٣٢
رتبه در دیکشنری
١,٢٢٣
لایک
٣٣٢
دیسلایک
٦٧
جدیدترین پیشنهادها
٦ روز پیش
٠
قریب الوقوع
١ هفته پیش
٠
[در منطق] سوری سازی شده، سوری
١ هفته پیش
٠
[در منطق] سوری سازی
٣ ماه پیش
٠
روشن ساختن، واضح و آشکار کردن
٤ ماه پیش
١
تعلق خاطر
جدیدترین ترجمهها
٢ سال پیش
He hasn't yet decided what to call his new book.
١
او هنوز تصمیم نگرفته اسم کتاب جدیدش رو چه بگذارد.
٢ سال پیش
It doesn't make any sense to get up so early.
٠
انقدر زود بیدارشدن اصلاً معنی نداره!
٥ سال پیش
X-rays were greeted with uncritical enthusiasm.
٠
روش های تصویربرداری با اشعه ایکس با شوروشوقی بی قیدوشرط مورد استقبال قرار گرفتند.
٥ سال پیش
She was absolutely uncritical, she believed everything.
٢
او کاملا زودباور بود، همه چیز را باور می کرد.
٥ سال پیش
Because of her good behavior, the governor commuted her sentence.
٦
به خاطر رفتار خوبش، فرماندار در مجازاتش تخفیف داد.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.