دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣,٤٧٦
رتبه در دیکشنری
١,٢٢٥
لایک
٣٣٣
دیسلایک
٦٧
جدیدترین پیشنهادها
١ روز پیش
٠
پایان معلق، پایان تعلیقی
٢ روز پیش
٠
حس نزدیکی
٥ روز پیش
٠
از سر گذراندن، با موفقیت چیزی یا مسیری را پشت سر گذاشتن
١ هفته پیش
٠
دارای کشش، جذاب
١ هفته پیش
٠
پرکشش، به شدت جذاب
جدیدترین ترجمهها
٢ سال پیش
He hasn't yet decided what to call his new book.
١
او هنوز تصمیم نگرفته اسم کتاب جدیدش رو چه بگذارد.
٢ سال پیش
It doesn't make any sense to get up so early.
٠
انقدر زود بیدارشدن اصلاً معنی نداره!
٥ سال پیش
X-rays were greeted with uncritical enthusiasm.
٠
روش های تصویربرداری با اشعه ایکس با شوروشوقی بی قیدوشرط مورد استقبال قرار گرفتند.
٥ سال پیش
She was absolutely uncritical, she believed everything.
٢
او کاملا زودباور بود، همه چیز را باور می کرد.
٥ سال پیش
Because of her good behavior, the governor commuted her sentence.
٦
به خاطر رفتار خوبش، فرماندار در مجازاتش تخفیف داد.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.