دیکشنری
											
												امتیاز در دیکشنری
											
										
									
										
											٦,٧٣٨
										
									
								
											
												رتبه در دیکشنری
											
										
									
										
											٦٩٠
										
									
								
											
												لایک
											
										
									
										
											٦٦٤
										
									
								
											
												دیسلایک
											
										
									
										
											٤٤
										
									
								جدیدترین پیشنهادها
															٥ ماه پیش
														
													
															٠
														
													توپ و تشر زدن داد و قال کردن
															٦ ماه پیش
														
													
															١
														
													دست انداختن کسی ور رفتن
															٦ ماه پیش
														
													
															٠
														
													Gain control of your mind rather than allow your mind to run amuck از کنترل خارج شدن Run amok
															١ سال پیش
														
													
															٠
														
													شاخ غول و شکستن
															١ سال پیش
														
													
															١
														
													برای تاکید یه سوال و پرسش به کار میره میتونیم معنی کنیم: فقط خدا میدونه The car needs a new engine, but where in the ?name of heaven we going to ...
جدیدترین ترجمهها
															٣ سال پیش
														
													
														The ads helped Nike to achieve iconic status.
													
												
															٨
														
													تبلیغات به نایک کمک کرد تا مشهور شود
															٣ سال پیش
														
													
														She bustled about trying to wait on two customers at once.
													
												
															١
														
													او با عجله سعی میکرد به دو مشتری به طور همزمان سرویس دهد
															٣ سال پیش
														
													
														Don't worry about that mistake, it's water under the bridge.
													
												
															١
														
													در مورد آن اشتباه نگران نباش ، گذشته ها گذشته.
															٣ سال پیش
														
													
														He tends to sit on the fence at meetings.
													
												
															٢
														
													او مایل است که در جلسات سکوت اختیار کند
جدیدترین پرسشها
										
											پرسشی موجود نیست.
										
									
						جدیدترین پاسخها
										
											پاسخی موجود نیست.