موسی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reflection: reflection ( noun ) = تصویر، عکس/با ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reflected glory: تعریف: احترام یا تحسینی که شخص به خ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reflect: reflect ( verb ) = منعکس کردن، انعک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trace over: معانی: کشیدن بر روی چیزی، از روی عک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supposedly: supposedly ( adv ) = از قرار معلوم، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supposed to be: supposed to be = قرار است، قرار بود ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supposed to be: supposed to be = قرار است، قرار بود ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eyewitnesses: شاهد عینی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supposed: supposed ( adj ) = به اصطلاح، فرضی، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

suppose: suppose ( verb ) = فرض کردن، تصور ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sustain: sustain ( verb ) = متحمل شدن، چیزی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sustenance: sustenance ( noun ) = نگهداری، ماند ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

draw sustenance: 1 - وسیله حمایت، نگهداری یا امرار م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

symbolically: symbolically ( adv ) = به طور مثال، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

synthesis: synthesis ( noun ) = تلفیق، ترکیب، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

synthetic: synthetic ( adj ) = ترکیبی، سنتزی، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concrete: concrete ( adj ) = tangible ( adj ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tangibly: tangibly ( adv ) = به طور ملموس، به ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aggravating: aggravating ( adj ) = ناراحت کننده، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aggravation: aggravation ( noun ) = رنجش، آزار، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aggravate: aggravate ( verb ) = بدتر کردن، وخی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

irritate: irritate ( verb ) = aggravate ( ver ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intolerant: جوامع متعصب اغلب از نظر فنی از عقب ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bafflement: سردرگمی ( دست پاچگی ) آنها هنگامی ا ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conventionally: چرخ دنده از دو طرف به طور معمول از ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exceed: او ادعا کرد که از حد سرعت مجاز فرات ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scarcity: املاک قدیمی در این شهر ارزش کمیابی ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scarcity: به عبارت دیگر ، ارزش کالاهای کمیاب ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acceleration: وی همچنین خواستار تسریع در اصلاحات ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cultivated: برای یک انسان متمدن بی توجهی به زبا ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impressively: آقای وینچستر به طور تحسین برانگیزی ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

distinctive: این شرکت دارای یک آرم ( لوگوی ) متم ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dominate: قوی معمولاً بر ضعیف غالب می شود.

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dominate: اجازه ندهید که مشکلات شما بر زندگی ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dominant: او شریک اصلی در این رابطه بود.

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dramatically: لحن او با دیدن پول به طرز چشمگیری ( ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hazard: یخبندان بیشترین خطر را برای رانندگی ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prime: مشتریان مایل به پرداخت هزینه بیشتر ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

benefit: ورزش فواید زیادی را برای سلامتی شما ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

benefit: استخر شنای عمومی جدید به نفع کل جام ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вы: شما ↓ вы معادل اینگلیسی you ( plu ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

человек: آدم، انسان، بشر ↓ человек معادل ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

такой: اینچنین، اینگونه، بسیار ↓ такой م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

его: برای او ( مذکر ) ↓ его معادل این ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сказать: گفتن، صحبت کردن ↓ сказать/говорит ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

только: فقط ↓ только Pronunciation= [TOHL ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

или: یا ↓ или Pronunciation: [EE - lee ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

еще: هنوز، مقداری بیشتر ↓ еще Pronunci ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

бы: می توانستم، می خواستم، می توانست با ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

себя: خودم، خودت، خودش ↓ себя Pronuncia ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

один: یک، یکی، تنها، همان یکی ↓ один Pro ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

уже: تا قبل از این، برای مدت طولانی، دیگ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

время: زمان، ساعت، فصل ↓ время Pronunciat ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

если: اگر، مگر ↓ если Pronunciation: [Y ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сам: خودش، شخصاً، خودم ↓ сам Pronuncia ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

когда: وقتی که، وقتی، چه زمانی، گاهی، هنگا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

другой: دیگر، یکی دیگر، متفاوت ↓ другой Pr ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вот: اینجا، آنجا، این است، آن است، وجود ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

говорить: صحبت کردن، گفتن، بیان کردن ↓ говор ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

наш: مال ما، برای ما، خودمان ↓ наш Pro ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

на всякий случай: На вся́кий слу́чай = محض احتیاط

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

мой: مال من ↓ мой Pronunciation: [moy] ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

стать: شدن، تبدیل شدن، مبدل شدن ↓ стать, ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

при: در، درون، زیر، درباره ی ، کنار، درح ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

чтобы: به منظور، به منظور اینکه، که، بخاطر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

дело: موضوع، مورد، مشکل، کسب و کار، پروند ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

жизнь: زندگی، عُمر ↓ жизнь معادل اینگلی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

кто: چه کسی، کسی که ↓ кто [ktoh] معادل ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

первый: اولین، ابتدا، اول، پیشتاز ↓ первый ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

очень: خیلی، زیاد، کاملاً ↓ очень Pronun ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

два: دو، جفت، زوج ↓ два Pronunciation: ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

день: روز، بعد از ظهر، عصر ↓ день Pronu ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ее: مال او ( مونث، برای او ( مونث، او ر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

новый: جدید، نو، نوین، مدرن، به روز ↓ нов ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

рука: دست، بازو ↓ рука Pronunciation: [ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

даже: حتی ↓ даже Pronunciation: [DAH - ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

во: به، در، عجب ( زمانی که به صورت حرف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

base jumper: چترباز، باندی جامپینگ کار Definiti ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

со: با، از ↓ со Pronunciation: [suh ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

раз: دفعه، بار، یک، مرتبه/هر موقع، از آن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

где: کجا، جایی ↓ где Pronunciation: [g ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

там: آنجا ↓ там Pronunciation: [tahm] ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

под: زیر، در نزدیکی، تحت ↓ под Pronunc ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

можно: ممکن بودن، امکان پذیر بودن، مجاز بو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ну: خوب، خوب پس، که اینطور ↓ ну Pronun ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

какой: چه، چگونه، کدام ↓ какой Pronunciat ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

после: بعداً، بعد از، پس از ↓ после Pron ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

их: مال آنها ↓ их معادل اینگلیسی their ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

работа: کار ↓ работа Pronunciation: [rah - ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

без: بدون ↓ без Pronunciation: [byehs] ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

самый: ترین ( صفت تفضیلی ↓ самый Pronunci ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

потом: سپس، بعد از، بعدها، بعدش، بعداً، عل ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

надо: باید، نیاز، ، ضروری ، واجب ↓ надо ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

хотеть: خواستن ↓ хотеть, захотеть Pronunci ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ли: که آیا، یا، مگر ↓ ли Pronunciation ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

слово: کلمه، حرف ↓ слово Pronunciation: [ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

идти: آمدن ، رفتن ( خصوصاً با پای پیاده و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

болшой: بزرگ، مهم болшой Pronunciation: [b ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ought to: مجبور بودن هم معنی میده مثال: "M ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

должен: باید، مدیون، بدهکار، مجبور، بایستی، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

место: مکان، محل، جای، جایگاه، مقام، موقعی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

иметь: داشتن، مالک بودن، در اصطلاحات به مع ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ничто: هیچ چیز ↓ ничто Pronunciation: [ne ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сейчас: اکنون، الان، حالا، در حال حاضر، همی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

тут: در اینجا، سپس ↓ тут Pronunciation ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

лицо: صورت، چهره، قیافه، شخص ↓ лицо Pro ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

каждый: هر، هر یک ↓ каждый Pronunciation: ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

друг: دوست، رفیق، یار ↓ друг معادل اینگ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

нет: نه، خیر، حرف نفی، اما ↓ нет Pronun ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

теперь: در حاضر حاضر، هم اکنون، امروزه، حال ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ни: حرف ربط منفی و منفی کننده بخشی از ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

глаз: چشم، بینایی، دید ↓ глаз Pronunciat ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

тоже: همچنین، نیز، همینطور ↓ тоже Pronun ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

тогда: بنابراین، پس، سپس، در آن وقت، در وق ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

видит: دیدن ↓ видеть Pronunciation: [VE ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вопрос: سوال، مسئله، موضوع ↓ вопрос Pronu ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

через: از طریق، از راه، در طی ↓ через Pr ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

да: بله، آری، آره، واقعاً، جدی، تا اینک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

здесь: اینجا ↓ здесь Pronunciation: [zdy ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

дом: خانه، ساختمان ↓ дом Pronunciation: ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

боль: درد، صدمه، آسیب، سردرد، دندان درد، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

потому: زیرا، بنابراین، چون، چونکه، به دلیل ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сторона: سمت، طرف، سو، مسیر، جهت/سرزمین/وجه، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

жить: زندگی کردن ↓ жить، пожить Pronunc ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

чем: نسبت به، در عوض، به جای، در مقایسه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

мир: جهان، صلح، کیهان، سیاره ↓ мир Pron ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

об: درباره ی ، در مورد/به پهلوی، به آن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

последний: آخر، آخرین، واپسین، آخری/جدیدترین/ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

случай: پیش آمد، اتفاق، رویداد/مورد، وضع، ش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

голова: سر، ذهن/استاد ↓ голова معادل اینگ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

более: بیش از، پسوند تر در صفات برتر، بیشت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

делать: انجام دادن ↓ делать، сделать Pron ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

что то: چیزی، هرگونه، هر چیزی ↓ что - то [ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

смотреть: نگاه کردن، تماشا کردن، دیدن، بررسی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ребенок: کودک، طِفل، خُردسال، نوزاد، بَچه ↓ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

какой то: یه، یه جور، یه آدم، کمی، یه مقداری، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

думать: فکر کردن، تفکر کردن، تصور کردن، معت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

странно: به طور عجیب، به طور عجیب و غریب، عج ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

конечно: البته، یقیناً، قطعاً، مطمئناً، حتما ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mercenaries: مزدوران، سربازان پولکی، اجیر شدگان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mercenaries: مزدوران، سربازان پولکی، اجیر شدگان

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сила: نیرو، قدرت، توان، قوا ↓ сила Pron ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

россйский: روسی، روس تبار، روسیه ای ↓ россйск ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

конец: پایان، انتها، آخر، خاتمه، فرجام، یک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

перед: پیش از، قبل از، پیش، جلو، پیش روی، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вид: نوع، گونه/منظره، دید، نما/نظر/قیافه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

система: متد، شیوه، روش، ساختار، مجموعه، ساز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

всегда: همواره، همیشه، پیوسته، همه وقت، هر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

работать: کار کردن، مشغول بودن ↓ работать, п ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

между: بین، میان ↓ между Pronunciation: ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

три: سه ↓ три Pronunciation: [tree] معا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

понять: درک کردن، فهمیدن، متوجه شدن ↓ поня ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

часть: جزء، بخش، قسمت، تکه، قطعه، واحد، عض ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

спросить: پرسیدن، جویا شدن، اجازه گرفتن، درخو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

город: شهر ↓ город Pronunciation: [GOH - ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

дать: دادن، اجازه دادن، واگذار کردن، ارزا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

также: همچنین، همینطور، نیز، هَم ↓ также ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

никто: هیچکس، کسی ↓ никто Pronunciation: ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

понимать: فهمیدن، دانستن، شناختن، متوجه شدن، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

получить: گرفتن، دریافت کردن، اخذ کردن، بدست ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

отношение: نگرش، طرزفکر، دیدگاه، رابطه، نسبت، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

лишь: فقط، تنها، فقط بخاطر، صرفاً، به محض ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

второй: دومین، دوم ↓ второй Pronunciation ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

именно: دقیقاً، در واقع، درست، عیناً، براست ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ваш: مال شما ↓ ваш Pronunciation: [vahs ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

хотя: اگر چه ( گر چه ) ، با این وجود، با ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сидеть: نشستن، به تن آمدن ( به تن خوش پوش آ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

над: بالای، بر روی، بر دیگری، بر فراز، ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

женщина: زن، بانو، همسر женщина Pronunciati ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

оказаться: معلوم شدن، روشن شدن، مشخص شدن، کاشف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

взять: گرفتن، برداشتن، بردن، به عهده گرفتن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

neither more nor less: نه بیشتر، نه کمتر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to control oneself: اصطلاح: خود را کنترل کردن، به اعصاب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

прийти: آمدن، رسیدن، حضور یافتن، شرکت کردن، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

деньги: پول، اسکناس، سکه، وجه، ثروت ↓ день ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

почему: چرا، برای چی ↓ почему Pronunciatio ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ran over: به معنای برخورد کردن مثال: She w ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ran over: به معنای برخورد کردن مثال: She w ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вдруг: ناگهان، به ناگاه، یهویی، یهو، یکدفع ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

любить: عاشق بودن، دوست داشتن، ترجیح دادن، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

стоить: ارزش داشتن، قیمت داشتن، هزینه داشتن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

почти: تقریباً، نزدیک به، حدوداً، یکجورایی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

земля: زمین، خاک، سرزمین ↓ земля Pronunc ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

общий: کلی، عمومی، معمول، متداول، همگانی، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ведь: ولی، لیکن، اما، مگر، زیرا، چون، از ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

машина: ماشین، خودرو، دستگاه، بار ماشین ↓ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

однако: اما، ولی، با این حال، هر چند، ، درع ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

сразу: فوراً، همزمان، فی الفور، بی درنگ، ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

хорошо: خوب، به خوبی، خوش، عالی، دلپذیر، با ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

вода: آب вода Pronunciation: [vah - DAH ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

отец: پدر، بابا ↓ отец Pronunciation: [ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parallel: parallel ( adj ) = موازی، متوازی، ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parallel: parallel ( noun ) = شباهت ( بین دو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parallel: parallel ( verb ) = شبیه بودن، مشاب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peculiar: peculiar ( adjective ) = خاص، بخصوص ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peculiarly: peculiarly ( adv ) = به طور عجیب و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peculiarly: peculiarly ( adv ) = به طور عجیب و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

potent: potent ( adj ) = نیرومند، قوی، قدرت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exceptional: exceptional ( adj ) = remarkable ( ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های موسی