مجتبی خانی

مجتبی خانی

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده



devided by٠٩:٢٩ - ١٤٠١/٠٧/٢١تقسیم بر. . .گزارش
0 | 0
savage love١٣:٢١ - ١٤٠١/٠٧/٠٥عشق و خواهش نفسانی یکطرفه نسبت به کسی ( عشق می ورزید اما عشق دریافت نمیکنید )گزارش
2 | 0
thug life١٩:٥٩ - ١٤٠١/٠٦/٢٠زندگی زُمخت رسیدن به موفقیت با کمترین امکاناتگزارش
14 | 1
peckish٠٧:٤٣ - ١٤٠١/٠٦/١٨slightly hungry کمی گرسنه، تا حدودی گرسنه ( به معنی گرسنگی معمولی یا شدید نیست ) •Is there anything to eat? I’m feeling a bit peckish. چیزی هست بخو ... گزارش
9 | 0
mileage١٠:٢٨ - ١٤٠١/٠٤/١٣همون کیلومتر ماشینه که مسافت طی شده در کل طول عمر ماشین رو نشون میده. کارکرد ماشین مثلا زمانی که میخواید ماشین دسته دوم یا حتی نو بخرید به کیلومتر ما ... گزارش
9 | 0
premium gas٢٢:٥٥ - ١٤٠١/٠٤/٠٣بنزین سوپرگزارش
5 | 0
prem٢٢:٥٣ - ١٤٠١/٠٤/٠٣بنزین سوپر در ورودی پمپ بنزین که تابلوی قیمت سوخت ها نصب شده، premium gas را به اختصار prem مینویسنگزارش
0 | 0
dusty butt١٠:٥٣ - ١٤٠١/٠٤/٠١قد کوتاه ( با حالت تحقیر و تمسخر ) کوتولهگزارش
0 | 0
dusty ass١٠:٥٢ - ١٤٠١/٠٤/٠١کر کثیف، خاک و خلی، شپشوگزارش
0 | 0
cast١٧:٣١ - ١٤٠١/٠٣/٣٠تاباندن نورگزارش
12 | 0
typical٢٣:١٠ - ١٤٠١/٠٣/٢٣چگونگی خصوصیت خصلت خصوصیت ثابت خصوصیت همیشگی خصلت همیشگی خصلت معمول اوضاع همیشگی اوضاع معمول وضع معمول اوضاع احوال همیشگی خصوصیت مورد انتظار چیزی که ... گزارش
16 | 1
clacket١٢:٢٢ - ١٤٠١/٠١/٠٦ایجاد صدای تق تق با زدن یک جسم سخت روی یک جسم دیگر مثلا صدای تق تق حاصل از حرکت قطار روی ریل یا صدای تق تق کفش هنگام راه رفتن نام دیگرِ clapperboard ... گزارش
0 | 0
satisfying٢١:٥٤ - ١٤٠١/٠١/٠٣خوشایندگزارش
7 | 0
thunderstorm١٩:٣٣ - ١٤٠٠/١٢/١٣رگبار بارانگزارش
7 | 1
bottomless pit١٥:٥٥ - ١٤٠٠/٠٩/١٠گودال بی انتهاگزارش
2 | 1
hysteria٠٩:٣٢ - ١٤٠٠/٠٩/١٠هیستری یا برانگیختگی یعنی احساس یا هیجان اغراق آمیز و غیر قابل کنترل برای اطلاعات بیشتر در همین دیکشنری رجوع کنید به: Mass hysteriaگزارش
16 | 0
mass hysteria٠٩:٣٠ - ١٤٠٠/٠٩/١٠برانگیختگی همگانی برانگیختگی جمعی هیستری جمعی هیستری یا برانگیختگی یعنی احساس یا هیجان اغراق آمیز و غیر قابل کنترل هیستری جمعی به شرایطی گفته می شو ... گزارش
12 | 0
dope or nope١٧:٠٧ - ١٤٠٠/٠٨/٢٥Dope or nope? یه اصطلاح عامیانه و خودمانی آمریکایی به این معنی: Is it cool or not? یعنی باحاله یا نه؟ خفنه یا نه؟ خوبه یا نه؟ چطوره؟ خوبه یا چی؟گزارش
0 | 0
it sucks١١:٣٢ - ١٤٠٠/٠٨/٢٣It/that sucks رو مخه ( عامیانه ) خیلی حالگیریه ضدحاله rude slang An expression of frustration, annoyance, and/or disappointment. یه اصطلاح ( خیلی ... گزارش
14 | 0
bleach١٧:١٣ - ١٤٠٠/٠٨/٢٠استفاده از سفیدکننده یا وایتکس مثلا روی شلوارهای جین نوشته: Do not bleach یعنی ( برای تمیز کردن این ) از سفیدکننده استفاده نکنیدگزارش
12 | 0
weenie١٥:٢٥ - ١٤٠٠/٠٨/١٧ترسو، چُلمن، بی عرضه، پَخمه، کودن، احمق 1. a person who is not strong, brave or confident •Don't be such a weenie! انقد پخمه نباش! 2. frankfurter ( ... گزارش
12 | 0
sugar rush٠٩:١٧ - ١٤٠٠/٠٨/٠٧ازدیاد یا تشدید قند خون بعد از خوردن مقدار زیادی شیرینی جات و ایجاد حالت هیجان، سرخوشی و انرژی ناگهانی Some kids get a sugar rush when they eat sweet ... گزارش
12 | 0
sugar crash٠٧:٣٩ - ١٤٠٠/٠٨/٠٧1. افت شدید قند خون، بی حالی، افت انرژی خوردن مقدار زیادی شیرینی جات ( خوردنی یا نوشیدنی ) و افت قند خون معمولا بعد از یک روز باعث این حالت میشه. حال ... گزارش
7 | 0
riverbed٢٠:٠٣ - ١٤٠٠/٠٧/١٣کف رودخانه ته رودخانه عمق رودخانهگزارش
7 | 0
valley girl١٠:٢٣ - ١٤٠٠/٠٧/٠٥یک دختر نوجوان اهل سَن فرناندو وَلی ( دره سن فرناندو، در جنوب کالیفرنیا، آمریکا ) همچنین: دختری که ارزشها، طرز رفتار و مخصوصا الگوهای گفتاری او شبی ... گزارش
5 | 0
mingle١٥:٠٧ - ١٤٠٠/٠٤/٢٥برقراری رابطه هم معنی میده You are single, ready to mingle!گزارش
18 | 0
abandon٢٠:١٦ - ١٤٠٠/٠٢/٣١With reckless/wild abandon: بصورت افسارگسیخته/وحشیانه They drank and smoked with reckless abandon: اونا بصورت افسارگسیخته مشروب خوردن و سیگار کشیدن.گزارش
7 | 1
stumble٠٨:٥٩ - ١٤٠٠/٠٢/٣١همچنین: Stumbling out of bars تلو تلو خوردن موقع بیرون اومدن از بار ( بر اثر زیاده روی در خوردن مشروب )گزارش
7 | 0
appriciate١٢:٣٣ - ١٤٠٠/٠٢/٢٤To be fully aware of: داشتن آگاهی کامل از چیزی . I appreciate how important this is من خوب میدونم که این چقد مهمه. Source: Merriam - websterگزارش
9 | 1
saturated٢٠:٠٦ - ١٣٩٩/١٢/٢٧اشباع رنگ شده، پر رنگ شده ( در صفحه نمایشگرها )گزارش
7 | 0
saturate٢٠:٠٥ - ١٣٩٩/١٢/٢٧تو صفحه نمایشگرها به معنی �اشباع رنگ� میادگزارش
2 | 0
ripped١٨:١٥ - ١٣٩٩/٠٥/١٦عضلانی بالغ خوب رشد یافته تنومند خوش هیکل و خوش فرم: having strong, well - developed muscles that can be seen through the skin نشئه، مست، سرخوش، کیف ... گزارش
55 | 1
swype١٥:٤٨ - ١٣٩٩/٠٥/١٢پیمایش، ناوبری، لغزش معمولا به معنی کشیدن انگشت روی صفحه کلیدهای لمسی در تلفن های هوشمند میگن که از اولین حرف یا کارکتر اون کلمه شروع میشه، با حروف م ... گزارش
9 | 0
academic١٩:٠٨ - ١٣٩٩/٠١/٢٨کتابی دانشگاهیگزارش
32 | 1
nonprofit٠٠:١٨ - ١٣٩٨/١٢/١٧بی چشمداشت بی توقع بی طمع ناسودبر ( اینو تو ویکی پدیا دیدم )گزارش
30 | 1
density١٨:٥٢ - ١٣٩٨/١١/٠٥درجه سختی ( تراکم مواد ) سطح سختی و نرمیگزارش
16 | 1
unannounced١١:٢٦ - ١٣٩٨/٠٨/١٤غافلگیرانهگزارش
16 | 1
inexorable١٠:٥٢ - ١٣٩٨/٠٨/١٤مهارنشدنی افسارگسیختهگزارش
32 | 0
out of kilter١١:٤١ - ١٣٩٨/٠٨/١٣is/are out of kilter: . . . ( با هم ) همخوانی ندارد/ندارند.گزارش
5 | 0
laissez faire١١:٣٠ - ١٣٩٨/٠٨/١٣بی طرف بی طرفانه . . . واکنشی نشان نمی دهند. . .گزارش
12 | 1
guide word٢٠:٥٤ - ١٣٩٨/٠٧/٢٠واژه راهنما واژه های راهنما در ابتدای هر صفحه از دیکشنری یا لغتنامه ها نوشته میشن و نشون دهنده اولین و آخرین کلمه اومده در اون صفحه هستن. واژه راهنما ... گزارش
9 | 0
average٢١:٣١ - ١٣٩٨/٠٦/٢٤برآیندگزارش
18 | 2
as fuck١٧:٤٤ - ١٣٩٨/٠٥/٠٤عبارت As Fuck که مخفف اون میشه AF برای تاکید بیشتر به صفت اضافه میشه به معنی �به شدت�، �خیلی�، �خیلی زیاد�، �تهِ . . . �، �مث چی!�. این عبارت غیر ر ... گزارش
60 | 1
AF١٧:٤٣ - ١٣٩٨/٠٥/٠٤عبارت As Fuck که مخفف اون میشه AF برای تاکید بیشتر به صفت اضافه میشه به معنی �به شدت�، �خیلی�، �خیلی زیاد�، �تهِ . . . �، �مث چی!�. این عبارت غیر ر ... گزارش
207 | 0
fanny fart١٦:٣١ - ١٣٩٨/٠٣/٢٤باد مهبل نفخ واژن آکادمیک/پزشکی: Vaginal flatulence خروج باد از واژن یا همان نفخ واژن زمانی است که هوا در داخل واژن گیر می کند. هنگامی که هوا در دام ... گزارش
21 | 1
vart١٦:٣٠ - ١٣٩٨/٠٣/٢٤باد مهبل نفخ واژن آکادمیک/پزشکی: Vaginal flatulence خروج باد از واژن یا همان نفخ واژن زمانی است که هوا در داخل واژن گیر می کند. هنگامی که هوا در دام ... گزارش
0 | 0
queef١٦:٢٨ - ١٣٩٨/٠٣/٢٤باد مهبل نفخ واژن آکادمیک/پزشکی: Vaginal flatulence خروج باد از واژن یا همان نفخ واژن زمانی است که هوا در داخل واژن گیر می کند. هنگامی که هوا به دام ... گزارش
48 | 1
report٠٩:٤٠ - ١٣٩٨/٠٣/٢١اعلام کردن اعلام گزارش
39 | 3
complicated٠٩:٣٩ - ١٣٩٨/٠٣/٢١ناجور بد سخت قاراشمیش I know it's a complicated situation: میدونم موقعیت ناجوریه!گزارش
67 | 2
feat١٩:٤٠ - ١٣٩٨/٠٣/١٧( در ترانه ) با همخوانیِ. . .گزارش
138 | 2

فهرست جمله های ترجمه شده



recipe١٣:٥٢ - ١٤٠١/٠١/١٦
• I always follow a recipe exactly the first time I make a dish.
من همیشه بار اولی که یه غذا رو درست میکنم دقیقا طبق دستور جلو میرم.
12 | 1
sting٠٩:٤٨ - ١٤٠٠/٠٧/٠٨
• Their indifference stung him.
بی اعتنایی اونا ( دیگران ) اونو آزار میداد.
12 | 1
sting٠٩:٤٥ - ١٤٠٠/٠٧/٠٨
• He was stung by a wasp.
یه زنبور اونو نیش زد
16 | 0
obviously٢١:٢٦ - ١٣٩٧/٠٩/٣٠
• Why did you make a joke when she was obviously upset?
تو که دیدی چقد ناراحته، چرا الکی مزه ریختی؟!
131 | 6