
سرآغاز هر نامه نام خداست
که بی نام او نامه یکسر خطاست
لیسانس مترجمی از دانشگاه پیام نور ( با معدل ۱۷ )
مترجم دو کتاب نظام های بقا و شهرهای فوق العاده ( در دست چاپ )
سعی کرده ام فقط معانی جدید را به این فرهنگ اضافه کنم؛ از دوستان هم خواهش دارم از درج معانی تکراری خودداری کنند. سپاس
adverse effect١٣:١٤ - ١٣٩٩/٠٥/٠٤اثر مخرب/نامطلوب/زیانبار/مضر/سوء
گزارش9 | 0
ecodistrict١٢:٤٥ - ١٣٩٩/٠٥/٠٤ناحیه اکو، منطقه الکولوژیک
گزارش0 | 0
fuel economy١٢:٢٤ - ١٣٩٩/٠٥/٠٤مقرون بصرفگی/بهره وری سوخت
گزارش2 | 1
fuel switching١٢:١٠ - ١٣٩٩/٠٥/٠٤جایگزینی سوخت Fuel switching is the substitution of one energy source for another in order to meet requirements for heat, power, and/or electrical ge ...
گزارش2 | 0
spillover effects١١:٥٩ - ١٣٩٩/٠٥/٠٤اثرات/آثار جانبی، اثرات/آثار سرریز، اثرات/آثار خارجی
گزارش5 | 0
spillover effect١١:٥٧ - ١٣٩٩/٠٥/٠٤اثر سرریز، اثر جانبی، اثر خارجی a secondary effect that follows from a primary effect, and may be far removed in time or place from the event that ...
گزارش7 | 0
achievability١١:٣٧ - ١٣٩٩/٠٥/٠٤امکان دستیابی، حصول پذیری
گزارش0 | 0
specially١١:٢٤ - ١٣٩٩/٠٥/٠٤خصوصا، علی الخصوص
گزارش0 | 1
message١١:١٣ - ١٣٩٩/٠٥/٠٤گزارش
گزارش9 | 1
uncommon١٠:٥٥ - ١٣٩٩/٠٥/٠٤غیرمتداول، نامتداول، غیرمتعارف، نارایج، غیرمرسوم، نامرسوم
گزارش5 | 0
reviewed١٠:٤٢ - ١٣٩٩/٠٥/٠٤بررسی/بازنگری شده، مورد بررسی/بازنگری
گزارش16 | 1
survey١٠:٣٢ - ١٣٩٩/٠٥/٠٤سنجش آماری
گزارش37 | 0
has to do with٢٣:٢٦ - ١٣٩٩/٠٥/٠٣وابسته/مربوط بودن به، ربط/ارتباط داشتن با، بستگی داشتن به
گزارش21 | 0
inventory٢١:١٤ - ١٣٩٩/٠٥/٠٣گزارش، رکورد، شرح
گزارش12 | 1
in absolute terms٢٠:٢٩ - ١٣٩٩/٠٥/٠٣به طور مطلق measured by itself, not in comparison with other things - In absolute terms wages have risen, but not in comparison with the cost of li ...
گزارش2 | 0
submitted١٤:٠٧ - ١٣٩٩/٠٥/٠٣تسلیم شده، تقدیم شده، عرضه شده، عرضه داشته، تقدیم داشته
گزارش25 | 1
self reported١٤:٠٥ - ١٣٩٩/٠٥/٠٣خودسنجی ( شده ) ، خودارزیابی ( شده ) ، گزارش شخصی
گزارش23 | 0
zero carbon١٣:٢٣ - ١٣٩٩/٠٥/٠٣کربن صفر، فاقد کربن، عاری از کربن
گزارش2 | 0
motorised١١:٤٥ - ١٣٩٩/٠٥/٠٣موتوری شده، موتوریزه شده
گزارش0 | 0
motorized١١:٤٥ - ١٣٩٩/٠٥/٠٣موتوری، موتوری شده، موتوریزه شده
گزارش2 | 0
motorize١١:٤٣ - ١٣٩٩/٠٥/٠٣موتوری سازی، موتوریزه سازی
گزارش0 | 1
motorise١١:٤٤ - ١٣٩٩/٠٥/٠٣برای معانی بیشتر مدخل motorize را ببینید
گزارش0 | 0
motorisation١١:٤٣ - ١٣٩٩/٠٥/٠٣برای معانی بیشتر مدخل motorization را ببینید
گزارش0 | 0
motorization١١:٤٢ - ١٣٩٩/٠٥/٠٣موتوریزه شدن، موتوریزه شدگی، موتوری سازی، موتوریزه سازی
گزارش5 | 0
relationalist١١:١١ - ١٣٩٩/٠٥/٠٣رابطه گرا ( یی ) ، رابطه مند گرا ( یی )
گزارش0 | 0
relationalism١١:١٠ - ١٣٩٩/٠٥/٠٣رابطه گرایی، رابطه مند گرایی
گزارش0 | 0
regionalist٠٩:٥٦ - ١٣٩٩/٠٥/٠٣منطقه گرا ( یی )
گزارش0 | 0
readings٠٩:٥٥ - ١٣٩٩/٠٥/٠٣تفاسیر، برداشت ها
گزارش7 | 1
cooking٢٣:٣٢ - ١٣٩٩/٠٥/٠٢پخت، پخت وپز
گزارش14 | 1
mandate٢٣:٠٥ - ١٣٩٩/٠٥/٠٢حکم کردن
گزارش16 | 1
مد نظر١٩:٣٩ - ١٣٩٩/٠٥/٠٢مورد نظر
گزارش25 | 0