
سرآغاز هر نامه نام خداست
که بی نام او نامه یکسر خطاست
لیسانس مترجمی از دانشگاه پیام نور ( با معدل ۱۷ )
مترجم دو کتاب نظام های بقا و شهرهای فوق العاده ( در دست چاپ )
سعی کرده ام فقط معانی جدید را به این فرهنگ اضافه کنم؛ از دوستان هم خواهش دارم از درج معانی تکراری خودداری کنند. سپاس
imagined١١:٤٠ - ١٣٩٨/١٢/٢٢واهی، موهوم، وهمی، فرضی، تخیلی، خیال پردازانه، تصوری، ذهنی، غیرواقعی
گزارش67 | 1
muse٢٠:٤٨ - ١٣٩٨/١٢/٢١غور کردن
گزارش9 | 1
well crafted١٧:٠٧ - ١٣٩٨/١٢/٢١استادانه، ماهرانه، چیره دستانه
گزارش14 | 0
amassed١٧:٤٨ - ١٣٩٨/١٢/١٩گردآمده، انباشته، جمع شده
گزارش7 | 1
fit with١٦:٤٧ - ١٣٩٨/١٢/١٩جور /مناسب/متناسب/هماهنگ/مقتضی/برازنده/زیبنده/موافق/منطبق/سازوار/همخوان بودن با
گزارش23 | 1
look for١٥:٥٥ - ١٣٩٨/١٢/١٩به دنبال/در پی چیزی بودن
گزارش12 | 2
knowability١٥:٢٢ - ١٣٩٨/١٢/١٩شناخت پذیری، قابلیت شناخت
گزارش7 | 1
knowable١٥:١٧ - ١٣٩٨/١٢/١٩شناختنی، قابل شناخت، شناخت پذیر
گزارش14 | 1
harbinger١٣:٣٤ - ١٣٩٨/١٢/١٩طلایه، طلایه دار، طلیعه دار، نویدبخش
گزارش12 | 1
art exhibit١٢:٣٣ - ١٣٩٨/١٢/١٩نمایش آثار هنری
گزارش12 | 1
homecare١٢:٣٠ - ١٣٩٨/١٢/١٩مراقبت خانگی
گزارش9 | 1
invisible hand١٨:١٥ - ١٣٩٨/١٢/١٨دست نامرئی ( منشا این اصطلاح کتاب ثروت ملل به قلم ادام اسمیت است. بر اساس این کتاب فرد در تعقیب منافع شخصی خود به طور خودکار به حداکثر سازی منافع جا ...
گزارش18 | 1
egalitarianization١٥:٤٢ - ١٣٩٨/١٢/١٨مساوات طلبی، مساوات خواهی، تساوی گرایی، برابرخواهی
گزارش5 | 1
محقق شدن١٥:٠٥ - ١٣٩٨/١٢/١٨تحقق یافتن
گزارش14 | 1
fully booked١٥:٠٨ - ١٣٩٨/١٢/١٨( رستوران و هتل و هواپیما و غیره ) پر
گزارش23 | 1
realized١٥:٠٥ - ١٣٩٨/١٢/١٨محقق ( شده )
گزارش34 | 1
liberator١٤:٥٨ - ١٣٩٨/١٢/١٨رهایی بخش
گزارش18 | 1
liberatory١٤:٥٧ - ١٣٩٨/١٢/١٨آزادی بخش، رهایی بخش، آزادکننده، آزادساز
گزارش5 | 1
start with١٤:٣٩ - ١٣٩٨/١٢/١٨شروع/آغاز کردن با
گزارش12 | 1
irony١٤:٣٠ - ١٣٩٨/١٢/١٨طنز تلخ، ریشخند، مایه خنده
گزارش34 | 1
duplicate١٤:٠٨ - ١٣٩٨/١٢/١٨یکسان، یکدست، یک شکل، یکجور، مشابه، شبیه
گزارش12 | 1
finish with١٣:٥٢ - ١٣٩٨/١٢/١٨کار کسی با چیزی تمام شدن Could I see the newspaper when you finish with it : وقتی کارت با روزنامه تموم شد می تونم ببینمش؟ تمام کردن با، به هم زدن با ...
گزارش16 | 1
used up١٣:٣١ - ١٣٩٨/١٢/١٨کاملا به مصرف رسیده، تماما مصرف شده، تحلیل رفته، تمام شده، تا آخر استفاده/بهره برداری شده، تماما به کار رفته
گزارش39 | 1
throes١٣:١٠ - ١٣٩٨/١٢/١٨کشاکش، گیرودار، گرماگرم، بحبوحه، اوج
گزارش16 | 1
in the throes of١٣:٠٩ - ١٣٩٨/١٢/١٨در کشاکشِ، در گیرودارِ، در گرماگرمِ، در بحبوحه ی، در اوجِ
گزارش14 | 1
neo luddism١٢:٥١ - ١٣٩٨/١٢/١٨نئولودیسم، فلسفه پیشرفت گریزی/ضدتکنولوژی
گزارش0 | 1
purging١١:٣٠ - ١٣٩٨/١٢/١٨پالایش، تصفیه، تطهیر
گزارش2 | 1
nonstop١١:١٨ - ١٣٩٨/١٢/١٨بی وقفه، بی توقف، یک ریز، مدام، پایسته، پیوسته
گزارش5 | 1
dueling١١:٠١ - ١٣٩٨/١٢/١٨دوئل
گزارش0 | 1
imagine١١:٠٧ - ١٣٩٨/١٢/١٨متصور شدن
گزارش39 | 2