محدثه فرومدی

که بی نام او نامه یکسر خطاست
لیسانس مترجمی از دانشگاه پیام نور ( با معدل ۱۷ )
مترجم دو کتاب نظام های بقا و شهرهای فوق العاده ( در دست چاپ )
سعی کرده ام فقط معانی جدید را به این فرهنگ اضافه کنم؛ از دوستان هم خواهش دارم از درج معانی تکراری خودداری کنند. سپاس
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
measures١٥:٣٠ - ١٣٩٩/٠٤/١٤اقدامات، تدابیر، مقیاسات، معیارها، درجات، اندازه گیری ها، برآوردها، ارزیابی ها، میزان ها، اوزانگزارش
120 | 2
territorialisation٠٩:٣١ - ١٣٩٩/٠٤/١١املای دیگر territorialization، برای معانی بیشتر آن مدخل را ببینیدگزارش
2 | 0
territorialise٠٩:٣١ - ١٣٩٩/٠٤/١١املای دیگر territorialize، برای معانی بیشتر آن مدخل را ببینیدگزارش
2 | 0
put your heart into٢١:٢٨ - ١٣٩٩/٠٤/٠٣put your heart and soul into : با جان و دل انجام دادنگزارش
21 | 1
uranus٢١:١٨ - ١٣٩٩/٠٣/٣١برابر پارسی: آهوره ( یکی از سیارات نه گانه منظومه شمسی که از لحاظ فاصله نسبت به خورشید در ردیف هفتم قرار گرفته است )گزارش
16 | 1
when will you go١٦:١٠ - ١٣٩٩/٠٣/٣٠گاهی می توان زمان آینده را در زبان فارسی با زمان حال ترجمه کرد: کی می روی ( به جای کی خواهی رفت ) کی می روید ( به جای کی خواهید رفت ) گاهی هم با اس ... گزارش
7 | 1
have two left feet٢٣:٤٧ - ١٣٩٩/٠٣/٢٠to be very awkward with one's feet. ( Often refers to awkwardness at dancing. ) I'm sorry, I can't dance better. I have two left feet. he has tw ... گزارش
5 | 1