
سرآغاز هر نامه نام خداست
که بی نام او نامه یکسر خطاست
لیسانس مترجمی از دانشگاه پیام نور ( با معدل ۱۷ )
مترجم دو کتاب نظام های بقا و شهرهای فوق العاده ( در دست چاپ )
سعی کرده ام فقط معانی جدید را به این فرهنگ اضافه کنم؛ از دوستان هم خواهش دارم از درج معانی تکراری خودداری کنند. سپاس
per person١٦:٣١ - ١٣٩٩/٠٤/١٥به ازای هر نفر/فرد/شخص
گزارش5 | 1
built up١٦:٢١ - ١٣٩٩/٠٤/١٥پرسازه
گزارش23 | 0
freeing١٦:٠٠ - ١٣٩٩/٠٤/١٥آزادسازی، رهاسازی
گزارش9 | 0
displayed١٥:٤٧ - ١٣٩٩/٠٤/١٥نشان داده شده، درج شده
گزارش30 | 0
rust belt١٥:٣٨ - ١٣٩٩/٠٤/١٥کمربند زنگار/زنگ زده ( ایالات متحده آمریکا )
گزارش0 | 0
classes١٣:٥٥ - ١٣٩٩/٠٤/١٥درجات
گزارش18 | 1
under consideration١٣:٣٦ - ١٣٩٩/٠٤/١٥مد نظر، در نظر، در دست بررسی، با تو جه به، نظر به ( اینکه )
گزارش2 | 0
a number of١٣:٢٣ - ١٣٩٩/٠٤/١٥شماری ( از ) ، تعدادی ( از ) ، چندی ( از )
گزارش28 | 2
lens٢٠:١٥ - ١٣٩٩/٠٤/١٤دریچه، منظر، مجرا، چشم انداز through the lens of : از دریچه ی، از منظرِ، از مجرای، از چشم اندازِ، از ذره بینِ، از دیدِ
گزارش64 | 0
put differently١٩:٤٧ - ١٣٩٩/٠٤/١٤به سخن دیگر، به گفته دیگر، به کلامی دیگر، به قولی دیگر
گزارش5 | 0
savings١٩:٠٠ - ١٣٩٩/٠٤/١٤صرفه جویی ( ها )
گزارش21 | 1
possess١٧:٤٢ - ١٣٩٩/٠٤/١٤در اختیار داشتن
گزارش12 | 0
uncertain١٧:٣٥ - ١٣٩٩/٠٤/١٤مورد تردید، در پرده ابهام
گزارش9 | 1
thousands of١٧:٣٠ - ١٣٩٩/٠٤/١٤هزاران عدد از ، تعداد بیشماری از
گزارش12 | 1
locked in١٧:٢٣ - ١٣٩٩/٠٤/١٤ثابت، راکد، قفل شده، تغییرناپذیر، دچار رکود/سکون/ ( وضعیت ) قفل شدگی
گزارش7 | 0
aligning١٦:٥٠ - ١٣٩٩/٠٤/١٤هم سوسازی، هم راستاسازی، هماهنگ سازی هم سویی، هم راستایی، هماهنگی
گزارش2 | 0
achieving١٦:٤١ - ١٣٩٩/٠٤/١٤نیل ( به )
گزارش2 | 1
colocate١٦:٣٥ - ١٣٩٩/٠٤/١٤هم محلی، هم مکانی، هم نهادگی، هم آیندی
گزارش0 | 0
refurbished١٦:٢٣ - ١٣٩٩/٠٤/١٤بازسازی شده، بازساخته
گزارش37 | 0
bundle١٦:١٠ - ١٣٩٩/٠٤/١٤ترکیب/تلفیق ( کردن ) ، همبسته سازی
گزارش21 | 0
saving١٥:٥٣ - ١٣٩٩/٠٤/١٤کاهش CO2 missions savings : کاهش انتشار دی اکسید کربن
گزارش9 | 1
save١٥:٥٣ - ١٣٩٩/٠٤/١٤کاهش دادن
گزارش9 | 1
coupled with١٥:٤١ - ١٣٩٩/٠٤/١٤به همراه، همراه با، توام با، در کنار، و نیز، و همچنین
گزارش18 | 1
co location١٥:٣٧ - ١٣٩٩/٠٤/١٤هم مکانی، اشتراک مکانی، هم نهادگی، هم آیندی
گزارش12 | 1
effective١٥:٣٢ - ١٣٩٩/٠٤/١٤تاثیرگذار، مثمرثمر
گزارش16 | 0
measures١٥:٣٠ - ١٣٩٩/٠٤/١٤اقدامات، تدابیر، مقیاسات، معیارها، درجات، اندازه گیری ها، برآوردها، ارزیابی ها، میزان ها، اوزان
گزارش85 | 2
tightly١٥:٢٣ - ١٣٩٩/٠٤/١٤( به طور/به صورت ) تنگاتنگ
گزارش9 | 0
affecting١٥:٠٤ - ١٣٩٩/٠٤/١٤اثرگذاری، تاثیرگذاری
گزارش7 | 0