محدثه فرومدی

محدثه فرومدی سرآغاز هر نامه نام خداست
که بی نام او نامه یکسر خطاست

لیسانس مترجمی از دانشگاه پیام نور ( با معدل ۱۷ )
مترجم دو کتاب نظام های بقا و شهرهای فوق العاده ( در دست چاپ )

سعی کرده ام فقط معانی جدید را به این فرهنگ اضافه کنم؛ از دوستان هم خواهش دارم از درج معانی تکراری خودداری کنند. سپاس

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده



well studied١٣:٠٣ - ١٣٩٩/٠٤/٢١به خوبی مطالعه شده، نیک مطالعه شده استگزارش
2 | 0
adjust١٣:٠٠ - ١٣٩٩/٠٤/٢١منطبق کردن، مطابقت دادنگزارش
25 | 1
in use١١:٠٤ - ١٣٩٩/٠٤/٢١در حال مصرفگزارش
5 | 0
reverse٢١:٠٧ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠معکوس سازیگزارش
9 | 1
electricity grid٢٠:٤١ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠شبکه برقگزارش
23 | 0
limited٢٠:١٣ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠ناچیزگزارش
46 | 1
lie in١٩:٤١ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠خوابیدن درگزارش
9 | 1
synthesized١٨:١٦ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠تلفیق شدهگزارش
9 | 0
most effective١٨:٠٤ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠موثرترین، دارای بیشترین تاثیر، موثرتر از همهگزارش
7 | 0
service function١٧:٥٥ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠کارکرد خدمات/خدماتیگزارش
5 | 0
versus١٧:٥٤ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠و در مقابل، یا در مقابل، و یا در مقابل گزارش
7 | 1
disentangle١٧:٤٩ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠مرتب سازی، منظم سازی، جداسازیگزارش
12 | 0
stylize١٧:٤٣ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠سبک دهی کردن/شدنگزارش
5 | 0
will١٧:٤٧ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠گاهی می توان زمان آینده را در زبان فارسی با زمان حال ترجمه کرد: when will you go کی می روی ( به جای کی خواهی رفت ) گاهی هم با استفاده از فعل خواستن ... گزارش
32 | 1
stylized١٧:٤٣ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠سبک دهی شدهگزارش
12 | 0
a function of١٧:٣٤ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠به عنوان، در مقامگزارش
2 | 0
for which١٧:٢٢ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠whose = the latter policy options are those for which ( =whose ) decision making can make the largest impact on GHG emissions اختیارات سیاست گذاری اخ ... گزارش
9 | 1
options١٧:٢١ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠فرصت هاگزارش
9 | 1
choices١٧:٠٩ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠انتخاب ها، امکاناتگزارش
34 | 1
sprawl١٦:٤٦ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠پراکنده روییگزارش
7 | 0
synthetic١٦:٣٩ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠مصنوعگزارش
21 | 1
agent based١٦:٣٧ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠عامل بنیانگزارش
5 | 0
improved١٦:٢٢ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠عرضهگزارش
7 | 1
upgraded١٥:٥٧ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠بهبودیافته، ارتقایافتهگزارش
9 | 1
carbon tax١٥:٥٠ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠مالیات بر کربنگزارش
7 | 0
shed light on١٥:٢٦ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠روشن سازی کردنگزارش
21 | 0
entire١٥:٢٥ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠تمامیِگزارش
14 | 1
mediate١٥:١٢ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠کمرنگ شدنگزارش
9 | 1
interact١٤:٥٩ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠اثر متقابل داشتنگزارش
18 | 0
bunker fuel١٤:١٥ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠سوخت انباریگزارش
5 | 0
agglomerations١٤:٠٣ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠تجمعاتگزارش
2 | 0
low carbon١٦:٠٤ - ١٣٩٩/٠٤/١٩کم کربنگزارش
5 | 0
lock in١٥:٤١ - ١٣٩٩/٠٤/١٩تغییرناپذیریگزارش
7 | 1
externality١٥:٢٦ - ١٣٩٩/٠٤/١٩اثرات بیرونیگزارش
0 | 0
occurring١٥:٠٣ - ١٣٩٩/٠٤/١٩در حال وقوعگزارش
41 | 1
carbon intensive١٤:٤٧ - ١٣٩٩/٠٤/١٩شدیدا کربن زاگزارش
21 | 0
high consumption١٤:٢١ - ١٣٩٩/٠٤/١٩پرمصرفگزارش
2 | 0
detail١٤:١٢ - ١٣٩٩/٠٤/١٩تشریح کردن، به طور دقیق نشان دادنگزارش
23 | 1
observed١٣:١٠ - ١٣٩٩/٠٤/١٩مورد مشاهدهگزارش
18 | 1
economies of scale١٢:٢٤ - ١٣٩٩/٠٤/١٩صرفه جویی در هزینه هاگزارش
2 | 1
living organisms١٢:٠٥ - ١٣٩٩/٠٤/١٩موجودات زندهگزارش
9 | 0
living organism١٢:٠٥ - ١٣٩٩/٠٤/١٩موجود زندهگزارش
5 | 1
observe١١:٥٤ - ١٣٩٩/٠٤/١٩بیانگر چیزی بودنگزارش
2 | 0
complemented١١:٢٥ - ١٣٩٩/٠٤/١٩کامل شدهگزارش
5 | 0
consideration١١:٢٣ - ١٣٩٩/٠٤/١٩درنظرگیریگزارش
25 | 1
weighing١١:٢٠ - ١٣٩٩/٠٤/١٩سنجش، سنجش اهمیت، اهمیت سنجیگزارش
12 | 1
arise from١١:٠٣ - ١٣٩٩/٠٤/١٩ناشی شدن از، برخاستن از، برآمدن از، حاصل شدن از، منتج شدن از، فرآمدِگزارش
28 | 0
weakest١١:١٩ - ١٣٩٩/٠٤/١٩ضعیف ترین، از همه ضعیف تر، دارای بیشترین ضعفگزارش
5 | 0
addressing١١:٠٤ - ١٣٩٩/٠٤/١٩رسیدگی ( به ) ، نظارت ( بر )گزارش
28 | 0
arising from١١:٠٣ - ١٣٩٩/٠٤/١٩برآمده از، حاصل از، منتج از، فرآمدِ، ماحصلِگزارش
25 | 0

فهرست جمله های ترجمه شده