
سرآغاز هر نامه نام خداست
که بی نام او نامه یکسر خطاست
لیسانس مترجمی از دانشگاه پیام نور ( با معدل ۱۷ )
مترجم دو کتاب نظام های بقا و شهرهای فوق العاده ( در دست چاپ )
سعی کرده ام فقط معانی جدید را به این فرهنگ اضافه کنم؛ از دوستان هم خواهش دارم از درج معانی تکراری خودداری کنند. سپاس
well studied١٣:٠٣ - ١٣٩٩/٠٤/٢١به خوبی مطالعه شده، نیک مطالعه شده است
گزارش2 | 0
adjust١٣:٠٠ - ١٣٩٩/٠٤/٢١منطبق کردن، مطابقت دادن
گزارش25 | 1
in use١١:٠٤ - ١٣٩٩/٠٤/٢١در حال مصرف
گزارش5 | 0
reverse٢١:٠٧ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠معکوس سازی
گزارش9 | 1
limited٢٠:١٣ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠ناچیز
گزارش46 | 1
lie in١٩:٤١ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠خوابیدن در
گزارش9 | 1
most effective١٨:٠٤ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠موثرترین، دارای بیشترین تاثیر، موثرتر از همه
گزارش7 | 0
versus١٧:٥٤ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠و در مقابل، یا در مقابل، و یا در مقابل
گزارش7 | 1
disentangle١٧:٤٩ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠مرتب سازی، منظم سازی، جداسازی
گزارش12 | 0
stylize١٧:٤٣ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠سبک دهی کردن/شدن
گزارش5 | 0
will١٧:٤٧ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠گاهی می توان زمان آینده را در زبان فارسی با زمان حال ترجمه کرد: when will you go کی می روی ( به جای کی خواهی رفت ) گاهی هم با استفاده از فعل خواستن ...
گزارش32 | 1
stylized١٧:٤٣ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠سبک دهی شده
گزارش12 | 0
for which١٧:٢٢ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠whose = the latter policy options are those for which ( =whose ) decision making can make the largest impact on GHG emissions اختیارات سیاست گذاری اخ ...
گزارش9 | 1
options١٧:٢١ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠فرصت ها
گزارش9 | 1
choices١٧:٠٩ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠انتخاب ها، امکانات
گزارش34 | 1
sprawl١٦:٤٦ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠پراکنده رویی
گزارش7 | 0
improved١٦:٢٢ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠عرضه
گزارش7 | 1
upgraded١٥:٥٧ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠بهبودیافته، ارتقایافته
گزارش9 | 1
carbon tax١٥:٥٠ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠مالیات بر کربن
گزارش7 | 0
entire١٥:٢٥ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠تمامیِ
گزارش14 | 1
mediate١٥:١٢ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠کمرنگ شدن
گزارش9 | 1
interact١٤:٥٩ - ١٣٩٩/٠٤/٢٠اثر متقابل داشتن
گزارش18 | 0
lock in١٥:٤١ - ١٣٩٩/٠٤/١٩تغییرناپذیری
گزارش7 | 1
occurring١٥:٠٣ - ١٣٩٩/٠٤/١٩در حال وقوع
گزارش41 | 1
detail١٤:١٢ - ١٣٩٩/٠٤/١٩تشریح کردن، به طور دقیق نشان دادن
گزارش23 | 1
observed١٣:١٠ - ١٣٩٩/٠٤/١٩مورد مشاهده
گزارش18 | 1
observe١١:٥٤ - ١٣٩٩/٠٤/١٩بیانگر چیزی بودن
گزارش2 | 0
weighing١١:٢٠ - ١٣٩٩/٠٤/١٩سنجش، سنجش اهمیت، اهمیت سنجی
گزارش12 | 1
arise from١١:٠٣ - ١٣٩٩/٠٤/١٩ناشی شدن از، برخاستن از، برآمدن از، حاصل شدن از، منتج شدن از، فرآمدِ
گزارش28 | 0
weakest١١:١٩ - ١٣٩٩/٠٤/١٩ضعیف ترین، از همه ضعیف تر، دارای بیشترین ضعف
گزارش5 | 0
addressing١١:٠٤ - ١٣٩٩/٠٤/١٩رسیدگی ( به ) ، نظارت ( بر )
گزارش28 | 0
arising from١١:٠٣ - ١٣٩٩/٠٤/١٩برآمده از، حاصل از، منتج از، فرآمدِ، ماحصلِ
گزارش25 | 0