محدثه فرومدی

محدثه فرومدی سرآغاز هر نامه نام خداست
که بی نام او نامه یکسر خطاست

لیسانس مترجمی از دانشگاه پیام نور ( با معدل ۱۷ )
مترجم دو کتاب نظام های بقا و شهرهای فوق العاده ( در دست چاپ )

سعی کرده ام فقط معانی جدید را به این فرهنگ اضافه کنم؛ از دوستان هم خواهش دارم از درج معانی تکراری خودداری کنند. سپاس

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده



کنتور١٤:٣١ - ١٣٩٩/٠٤/٢٧شمارشگرگزارش
2 | 0
a range of١٤:٤٦ - ١٣٩٩/٠٤/٢٧مجموعه ای از، طیفی ازگزارش
32 | 1
meter١٤:٣١ - ١٣٩٩/٠٤/٢٧شمارشگرگزارش
0 | 0
energy efficient١٤:١٧ - ١٣٩٩/٠٤/٢٧دارای/با مصرف بهینه انرژیگزارش
37 | 1
buildings١٤:١٢ - ١٣٩٩/٠٤/٢٧سازه هاگزارش
32 | 5
energy labelling١٤:١٠ - ١٣٩٩/٠٤/٢٧برچسب ( گذاری ) انرژیگزارش
0 | 0
in other ways١٤:٠٦ - ١٣٩٩/٠٤/٢٧به طرق دیگرگزارش
7 | 0
regulating١٣:٥٨ - ١٣٩٩/٠٤/٢٧قانونمندسازی، قاعده مندسازی، ایجاد قانون ( برای ) ، سامان بخشیگزارش
30 | 0
building codes١٣:٥٧ - ١٣٩٩/٠٤/٢٧قوانین ساخت وسازگزارش
2 | 0
tied aid١٣:٥٠ - ١٣٩٩/٠٤/٢٧کمک ( های ) مشروطگزارش
0 | 0
pace١٣:١٩ - ١٣٩٩/٠٤/٢٧سنجش ( با قدم )گزارش
12 | 1
pass١٣:١١ - ١٣٩٩/٠٤/٢٧به تصویب رساندنگزارش
7 | 1
mid rise١٢:٤١ - ١٣٩٩/٠٤/٢٧با/دارای ارتفاع متوسط، نیمه بلندگزارش
7 | 0
regulate١٢:٢٣ - ١٣٩٩/٠٤/٢٧قانونمندسازی، قاعده مندسازی، در قالب/تحت/به قانون درآوردن، ایجاد قانون ( برای )گزارش
34 | 0
although١٢:٢٠ - ١٣٩٩/٠٤/٢٧اگرچه که، هرچند کهگزارش
25 | 2
the following٢٢:٣٢ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦موارد نامبرده در زیر، موارد ذیل الذکرگزارش
23 | 0
by contrast٢٢:٢٨ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦در عوضگزارش
51 | 1
fuel tax٢٢:٠٢ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦مالیات بر سوختگزارش
0 | 0
introduced٢١:٥٩ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦مطروحهگزارش
5 | 2
interventionist٢١:٤٤ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦مداخله گرگزارش
7 | 0
multiblock١٦:٢٩ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦چندبلوکیگزارش
2 | 0
slowing١٦:٢٣ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦کاهش سرعت، آهسته سازی، کندسازیگزارش
5 | 0
neck down١٦:١٩ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦باریک شدنگزارش
2 | 0
car restricted١٥:٣٦ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦دارای محدودیت عبورومرور خودروگزارش
0 | 0
most recently١٥:٣٢ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦همین اواخرگزارش
16 | 0
most recent١٥:٣١ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦جدیدترینگزارش
44 | 1
embrace١٥:٢٨ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦در آغوش کشیدن، استقبال کردن، در خود داشتنگزارش
34 | 1
credited١٤:٥٥ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦( باعث و ) بانیگزارش
41 | 1
catch a train١٤:٤١ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦گرفتن قطارگزارش
7 | 1
jumping off point١٤:٤٠ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦نقطه آغاز/شروعگزارش
16 | 0
under construction١٤:٢٦ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦در دست ساختگزارش
37 | 0
back alley١٤:٢٤ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦کوچه پشتیگزارش
7 | 0
curbside parking١٤:٢١ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦جای پارک کنار جدولگزارش
0 | 0
parking١٤:٢٠ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦جای پارکگزارش
0 | 1
tree lined١٤:١٩ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦درختکاری شده در اطراف، دارای درختان اطرافگزارش
30 | 1
lots١٤:١٥ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦قواره هاگزارش
7 | 1
suitable for children١٤:١١ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦مناسبِ کودکانگزارش
0 | 0
gridiron١٤:٠٩ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦مشبک، شطرنجی، پنجره ایگزارش
2 | 0
yester١٤:٠١ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦گذشته، قبل، پیش، پیشوند پار - ، دی - yesteryear : پارسال، سال قبل، سال پیش yesterday : دیروز، روز گذشتهگزارش
2 | 1
reform minded١٣:٥٦ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦اصلاح طلبگزارش
2 | 0
spearheaded by١٣:٥٤ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦به رهبری، به سرکردگی، به سرپرستی، با هدایت، با راهنمایی، با راهبری، با پیشوایی، به پیشگامی، با ریاست، با دنباله روی از، با پیروی از، با اقتدا به، به ... گزارش
18 | 0
roadway lanes١٣:٣٩ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦خطوط سواره روگزارش
0 | 0
replace x by y١٣:٤٥ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦جایگزینی/تعویض x با y نشاندن y به جای xگزارش
2 | 0
expropriating١٣:٤٣ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦مصادره، سلب مالکیت، خلع ید، غصب، اجحاف، تملک ( زوری ) مصادره کننده، سلب کننده مالکیت، غاصب، اجحاف کنندهگزارش
0 | 0
expropriating١٣:٤٢ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦مصادره، سلب مالکیت، خلع ید، غصب، اجحاف مصادره کننده، سلب کننده مالکیت، غاصب، اجحاف کنندهگزارش
0 | 0
lanes١٣:٣٩ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦خطوطگزارش
37 | 1
inviting١٣:٢٥ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦جذابگزارش
12 | 1
heavily١٣:١٥ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦سهمگین investing heavily in pedestrian infrastructure : سرمایه گذاری سهمگین بر زیرساخت پیاده رویگزارش
9 | 1
master planned١٢:٤٥ - ١٣٩٩/٠٤/٢٦دارای طرح جامعگزارش
2 | 0
larger scale٢٣:٥٤ - ١٣٩٩/٠٤/٢٥بزرگ مقیاس ترگزارش
2 | 1

فهرست جمله های ترجمه شده