نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bow wow: فرضیه یسپرسن در خصوص تقلید صدای جان ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
after all: هرچه باشد،
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
monumental proportions: اندازه های بزرگ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hard wired: نهاده شده در طبیعت, به ودیعه گذاشته ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
revel in: لذت بردن، کیف کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
traumatize: آسیب دیدن از چیزی، زخم خوردن از چیز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
firsthand: مستقیما، عینا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
disturbingly: به طرزِ نگران کننده ای به حالتِ نار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
disturbingly: به طرزِ نگران کننده ای به حالتِ نار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unmercifully: بی رحمانه، ظالمانه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
slug: مرمی سربی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slug: مرمی سربی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
seasoned: مجرب، با تجربه، حرفه ای
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unidentified: بی نام و نشان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unidentified: بی نام و نشان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
foment: تهییج
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
foment: تهییج
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
process: پایان دادن، اتمام رساندن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
paramedic: اورژانس
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
before: تا ( زمان ) تا ( وقتی که )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dispense: مراقبت های پزشکی، درمان کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
come upon: روبرو شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come upon: روبرو شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
care: درمان، معالجه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spare: فرعی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
alveolar ridge: برآمدگی پشت دندان های بالا برآمدگی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
alveolar ridge: برآمدگی پشت دندان های بالا برآمدگی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
deem: قلمداد کردن، دانستن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
interfere: خلل ایجاد کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
as though: انگار که
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
as though: انگار که
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mete out: به اجرا گذاشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
suggested that: بیانگرِ آن است که
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
suggested that: بیانگرِ آن است که
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over by: نزدیکِ ، کنارِ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
over by: نزدیکِ ، کنارِ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
excited: تحریک شده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
refrain: پیام یا حرفی که افراد آن را تکرار م ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
happen to do: تصادفی و شانسی کاری انجام دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
half dozen: شش تا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
half dozen: شش تا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ordeal: وضعیتِ سخت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gauntlet: تونلِ وحشت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gauntlet: تونلِ وحشت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
one at a time: هربار یکی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
die down: کم شدن، کاهش یافتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
die down: کم شدن، کاهش یافتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
often: عُمدتا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nightstick: تونفا، باتون، چماقِ مأموران
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
descend: سایه افکندن ( روی چیزی یا جایی )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
concrete: مسلّم، محرز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
all the while: تمامِ این مدت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
all the while: تمامِ این مدت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
deal with: به حسابِ کسی رسیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cock at: به طرفِ چیزی چرخاندن، ( اسلحه وغیره ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sheer: بدن نما، نمایان ( لباس )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you know: یعنی، یعنی که، می دونی که ، حقیقتش، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
come by: یه توکِ پا رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come over: به خانه ی کسی سر زدن، به جایی یا نز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
calque: گرته برداری ( ترجمه لغت در زبانی دی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
calque: گرته برداری ( ترجمه لغت در زبانی دی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
see through: شفاف, چیزی که از طرف دیگر, قابل دید ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
runaround: در رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
runaround: در رفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
acronym: مخفف
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
issue: فراهم کردن، ایجاد کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
check: نظارت کردن، تحتِ نظارت قرار دادن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shot: کار، فعالیت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
set out: درصدد برآمدن، قصد کردن، سعی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blatantly: گُستاخانه، پُررو پُررو
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
marshal: جمع کردن، نگه داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
marshal: جمع کردن، نگه داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
later: لحظاتی بعد، ساعاتی بعد، بعدا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
radical: متعصّب، دوآتیشه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
on the grounds of: به این علت که، به این دلیل که از آن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the grounds of: به این علت که، به این دلیل که از آن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
suddenly: دریک چشم برهم زدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
generic: نوعی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the ground: در میدان بودن، در صحنه بودن، دربین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come down: خلاصه شدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
a bit of a: کمی، تاحدی، یه جورایی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
a bit of a: کمی، تاحدی، یه جورایی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
district attorney: دادستانِ بخش، دادستانِ ناحیه ای
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
address: رسیدگی، حل کردن مشکل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
simply: خیلی راحت ( بدونِ دغدغه و اهمیت )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
counsel: مشاور
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
in turn: به همین ترتیب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mess: مشکل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
the fact that: با استناد به اینکه، با توجه به اینک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the fact that: با استناد به اینکه، با توجه به اینک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
push on: ادامه دادن ( سفر )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
push on: ادامه دادن ( سفر )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
whether: اگر هم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
is to be: باید، قرار است
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
is to be: باید، قرار است
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
were going to be: می تواند، باید، خواهد، ( برای بیانِ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
in turn: در عوض، به جای آن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scene: آوردگاه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
well before: خیلی قبل، مدت ها قبل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
well before: خیلی قبل، مدت ها قبل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
make sure: مطمئن شدن، اطمینان حاصل کردن، تاکید ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
partially: تاحدی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hedge: ( در زبان شناسی ) نشانه تردید, ( مع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unassuming: بی ریا، سربه زیر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unassuming: بی ریا، سربه زیر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
electrifying: تکان دهنده، شوک برانگیز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
electrifying: تکان دهنده، شوک برانگیز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
elude: ( محاوره ) پیچوندن، ماستمالی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
top ranking: رده بالا، درجه بالا، عالیرتبه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
extensive: عریض، جامع، همه جانبه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take note: توجه کردن به چیزی، دقت کردن، تمرکز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take note: توجه کردن به چیزی، دقت کردن، تمرکز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
so forth: و غیره، و امثالهم، و مواردِ اینچنین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
so forth: و غیره، و امثالهم، و مواردِ اینچنین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sit down: گفتگو ترتیب دادن، جلسه گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sure enough: همانطور که پیشبینی می شد، طبقِ انتظ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sure enough: همانطور که پیشبینی می شد، طبقِ انتظ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reexamine: بررسی مجدد، بازبینی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lean on: متوسّل شدن، دست به دامنِ کسی شدن، ت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
hitchhiker: مسافر سرراهی, مسافر توراهی, بین راه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
integrity: شرافت، احترام
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
runaround: مشغول و گرفتارِ چیزی بودن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
corresponding: قرینه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in a sense: به مفهومی, از یک نظر, از جهتی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spoonerism: جابجا گفتن حروف آغازین کلمات یا بعض ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spoonerism: جابجا گفتن حروف آغازین کلمات یا بعض ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
agrammatic: نادستوری, از لحاظ دستوری غلط
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
releasing: ترخیص
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
later: اواخر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
early: اوایل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
reinvestigate: بازبینی، بررسی مجدد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
concerted: همه جانبه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
concerted: همه جانبه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drive: تحت الشعاع قرار دادن، تحتِ تأثیر قر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
point out: گفتن، ذکر کردن، یادآور شدن، خطاب قر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
corroboration: مدرک، گواه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
corroboration: مدرک، گواه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
offer: مطرح کردن، گفتن، قید کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
recover: اکتشاف، کشف کردن، یافتن، پیدا کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
razzle dazzle: گیج کردن, سحر کردن, توجه کسی را جلب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
misinformation: اطلاعات غلط
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
misinformation: اطلاعات غلط
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
damage control: اشتباه را جبران کردن، اثراتِ منفیِ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
damage control: اشتباه را جبران کردن، اثراتِ منفیِ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
find oneself: برخلاف انتظار خود را در وضعیتی یافت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
find oneself: برخلاف انتظار خود را در وضعیتی یافت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
beat up: سرزنش کردن، انتقاد کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
according to: به گزارشِ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
grapple: پرداختن، رسیدن، فهمیدن، دریافتن، ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grapple: پرداختن، رسیدن، فهمیدن، دریافتن، ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mea culpa: اشتباهِ خود را پذیرفتن، اقرار به اش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mea culpa: اشتباهِ خود را پذیرفتن، اقرار به اش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
maiming: آسیب زا، صدمه زننده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
irresponsibly: بی بند و باری، باری به هرجهت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
only to: اما، ولی، با اینحال، با این وجود
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
only to: اما، ولی، با اینحال، با این وجود
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
why else: پس چه دلیلِ دیگه ای داره؟ دلیلِ دیگ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
why else: پس چه دلیلِ دیگه ای داره؟ دلیلِ دیگ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
medical examiner: آسیب شناس، پزشک تشخیص دهنده نوعِ مر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
medical examiner: آسیب شناس، پزشک تشخیص دهنده نوعِ مر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
right winger: موافق دولت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
critique: بحث، گفتگو، تبادل نظر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
critique: بحث، گفتگو، تبادل نظر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
commit: پذیرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
agenda: هدف و مقصود، نیّت ( معمولا مخفی )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
schedule: زمان گذاشتن، وقت گذاشتن ( برای کاری ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nervously: با نگرانی، به حالتِ عصبی، مضطربانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nervously: با نگرانی، به حالتِ عصبی، مضطربانه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
independently: خودسرانه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
independently: خودسرانه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
buckshot: فشنگ پر از ساچمه ( بدنه ی آن معمولا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
buckshot: فشنگ پر از ساچمه ( بدنه ی آن معمولا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pellet: ساچمه، تکه های فلز ( که درون فشنگ ش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
but rather: درعوض، بلکه، در ازا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
but rather: درعوض، بلکه، در ازا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
douchebag: آدم پست و نفرت انگیز, حال بهم زن ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
accordingly: بر این اساس. بر طبقِ آن، به این ترت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plot: جریان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ricocheting: کمانه کرده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tear apart: برهم زدن، تخریب کردن، ازبین بردن، ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tear apart: برهم زدن، تخریب کردن، ازبین بردن، ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
choose: به نتیجه رسیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
as for: با توجه به اینکه، با درنظر گرفتنِ ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
over: با استفاده از، بوسیله ی، از طریقِ
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
coddle: ناز کشیدن، لی لی به لالای کسی گذاشت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
coddle: ناز کشیدن، لی لی به لالای کسی گذاشت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
canvas: پرس و جو کردن، حمایت کردن، رأی جمع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
outraged: عصبانی، ناراحت، خشمگین
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
outraged: عصبانی، ناراحت، خشمگین
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come to be: فعل بعد از آن ( هرچه باشد ) به صورت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come to be: فعل بعد از آن ( هرچه باشد ) به صورت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rewrite: تغییر، تحریف
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rewrite: تغییر، تحریف
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
concession: ( در موردِ کار یا اقدام ) توجه کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
only then: فقط در آنصورت، فقط در آن شرایط
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
only then: فقط در آنصورت، فقط در آن شرایط
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it wasn’t until: تا آن لحظه ( که ذکر می شود ) وجود ن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
it wasn’t until: تا آن لحظه ( که ذکر می شود ) وجود ن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
laud: خواندن، گفتن، ایراد کردن، خطابه سرد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
eulogy: تکریم نامه
١٠ ماه پیش