relation١٣:٣١ - ١٣٩٦/١٠/٠١روابط
گزارش25 | 1
kickback١٠:٥٦ - ١٣٩٦/٠٩/٢٣باز پرداخت
گزارش7 | 1
cater٢١:٢٥ - ١٣٩٦/٠٩/٢٢زمینه چیزی ( معمولا بد ) فراهم آوردن
گزارش34 | 1
cater٢١:٢٣ - ١٣٩٦/٠٩/٢٢در متون گاهی اوقات در مفهومی منفی بکار میرود، در اینگونه موارد میتوان معانی زیر را لحاظ کرد: اسباب چیزی را فراهم کردن هیزم به آتش چیزی/کسی ریختن
گزارش69 | 0
vat١٢:٣٨ - ١٣٩٦/٠٩/١٦بشکه
گزارش30 | 0
path١٥:٠٣ - ١٣٩٦/٠٩/١٤river path در بعضی جاها بستر رودخانه و در بعضی جاها مسیر رودخانه
گزارش62 | 3
path١٥:٠٢ - ١٣٩٦/٠٩/١٤بستر
گزارش37 | 7
provide١٤:٠٩ - ١٣٩٦/٠٩/١٤provided that= بشرط اینکه/مشروط بر اینکه
گزارش214 | 6
measure١٣:٣٢ - ١٣٩٦/٠٩/١٤محک زدن
گزارش67 | 4
flock١٦:٥١ - ١٣٩٦/٠٩/١٢گروهی حرکت کردن
گزارش78 | 0
dislodge٢٢:١٧ - ١٣٩٦/٠٩/١٠از جای برکندن
گزارش37 | 0
similar١٣:٢٠ - ١٣٩٦/٠٩/١٠شبیه به هم
گزارش64 | 1
herd٠٦:٥٦ - ١٣٩٦/٠٩/٠٩جماعت، خلق ، دسته
گزارش23 | 1
hemline١٨:٠٠ - ١٣٩٦/٠٩/٠٨( لباس ) قد، بلندی
گزارش5 | 1
consider١١:٥٣ - ١٣٩٦/٠٩/٠٤تلقی کردن
گزارش166 | 3
somehow١١:٥٠ - ١٣٩٦/٠٩/٠٤بنوعی
گزارش80 | 2
liquidity٠٩:٣٧ - ١٣٩٦/٠٩/٠٢گردش پذیری
گزارش14 | 1
writing up١٢:١٥ - ١٣٩٦/٠٩/٠١روی کاغذ آوردن مطالب جمع آوری شده
گزارش14 | 0
so what٢٣:٥٨ - ١٣٩٦/٠٨/١٦خب که چی!
گزارش331 | 2
stick٠٨:٢٦ - ١٣٩٦/٠٨/١٦stick with holdings قرص نگهداشتن مال و اموال / محکم نگهداشتن دارایی ها
گزارش46 | 6