دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٦٢٨
رتبه
رتبه در دیکشنری
٣,٨٤١
لایک
لایک
٦٣
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
١٤

روی اعصاب کسی راه رفتن _رو مخ بودن _ ( خشمگین کردن she is talking none_stop , its driving me up the wall داره بی وقفه حرف میزنه , خیلی رو مخمه

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٤

نا امید شدن _کم علاقه شدن نسبت به چیزی _ people are getting disenchanted with voting مردم دارن نسبت به رای دادن علاقشون رو از دست میدن

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٨

1 ) مشروط به _منوط به our success is contingent upon weather. موفقیت ما به وضع هوا بستگی دارد. 2 ) پیمانکار _پیمانکاری unlike employees , conting ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٢

از خود در آوردن _ابداع کردن concoct an excuse =بهانه تراشیدن I concocted a smart excuse بهانه ای هوشمندانه تراشیدم

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٢

به تعویق انداختن _موکول شدن the amendment was tabled پیشنهلد اصلاحی به بعد موکول شد.

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Financing your studies may seem like a tall order, but there is plenty of help available.
دیدگاه
٢

تامین مالی مطالعات شما ممکن است کار دشواری به نظر برسد، اما کمک های فراوانی در دسترس است

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.