پیشنهادهای مسعود.ه.ز (١٤٠)
ذیل اصطلاح اوزان ومقیاس ها را بررسی کنید
معادل انگلیسی دیمانسیونDimension
وزنه ها
جمع یوم - روزها ومقاطع زمانی ( هفته ودهه ) که مقارن با مناسبتی است
ترتیب زمانی اعمال حیاتی
نوعی روال زندگی - مدرن که در عرصه و باروی شهرها ( دورتر از طبیعت وجامعه بسته ) و تنگناهای ماشینیسم و برخورداری های رهاوردهای دیجیتالی. . . . . وتغییر ...
فردی - آحاد افراد
ذیل کلمه دوران ساز را نگاه کنید
دشواری در شنوایی - مشکل شنوایی
مجموعه بین المللی آحاد سنجش مقادیر و در فرانسه مستند شده که واحد اندازه گیری طول آن بجای فوت و یارد، متر است.
وسیله مکانیکی یا دیجیتالی برای زمانبندی و زمانگیری
ذیل لغت کرنومتر هم نگاه کنید
سنجه ضرباهنگ
وسیله زمانگیری و زمانبندی
گروه نوازنده - عمدتا ابزار و آلات موسیقیایی غیرزهی
ابزار، ( صرفاً ) وسیله، ( صرفاً ) دستگاه، اسباب - نوع نگرش به اسم اینسترامنتیسم برابر فارسی اصالت اسباب و وسایل ( مصداق قول یجری الامور به اسبابها و ...
نام آخرین حزب فرمایشی رژیم پهلوی ( حزب ماقبل آخری ایران نوین بود ) .
نمایش ( گزارش ) زمانی ( کاهشی ) رسیدن به زمان ( یا مکان و موقعیت ) مقرر
فحش - ناسزا ودشنامی که کلمات و اصطلاحات آن از ملزومات حرفه فوق برگرفته شده باشد مثل اصواتی که حین بلند کردن خرخسبیده ادا می شود یا حین راندن و تازاند ...
مقوله هایی به سببی اهمیت کیفی که به خود می گیرد. مولفه زمانی این روند به دوران تعبیر می شود و رتبه ثانوی به خود مقوله دارد. ولی اینجا در وصف آن پدیده ...
مقطع زمانی
, . در قرن هشتم میرعلی تبریزی ( ۸۵۰ هجری قمری ) از ترکیب دو خط نسخ وتعلیق خطی بنام نسختعلیق بوجود آورد که بسیار مورد اقبال واقع شد. . . . نام آن در ا ...
به ذیل کلمه خلا ( فضای خالی ) نگاه کنید.
خالی از هوای جو - هیچ عنصری ( مثل اکسیژن - هیدرژن - نیتروژن - و. . . . . یا مولکول های مثل آب ) در آن نباشد.
حباب - حبابی
آشنا و دوست - خویشاوند - فامیل - وابسته - متعلق
نقل ( و انتقال ) - نقل ( قول )
نوباوگی - بچگی - طفولیت - کودکی. ( . . . . Early age of و early background )
شیرجه زد ( کنایه از به استقبال ناشناخته ها رفت ودل به دریا زد )
به ذیل اصطلاحtake the plunge رجوع شود.
متلک نثارکردن - طعنه زدن - متلک پراندن
رسومات و رفتار اجتماعی غالب ریزه خوار ان و حاشیه نشینان اجتماع که با فرهنگ پسندیده اکثریت فعال جامعه مغایر است - فرهنگ هرزه گی
ریزه خواران - حاشیه نشینان گود اجتماع
هرزه گی
طفیلی اجتماع - کسی که در چرخه تولید مستقیم بی نقش است ولی فرهنگش ملغمه از فرهنگ متحجر گذشته و ریزه خواری شکم پرستانه . . است
یادآوری
همزمانه ( یکزمانه )
همزمان ( یکزمانه )
خطیب بدون مدعی - گوینده وسخنگوی بدون رقیب - گوینده و سخنور یکه تاز
احساسی ( با حواس مخصوص ) - دریافت احساس بالقوه، ترجمان احساس نهفته