لمپن

فرهنگ معین

(لُ پَ ) [ انگ . ] (اِ. ) ۱ - لات . ۲ - پست - ترین فرد جامعه از قبیل چاقوکش ، باج گیر، خبرچین و پاانداز.

پیشنهاد کاربران

مفت خور ، فرصت طلب، بددهن، از زحمت دیگران ارتزاق کردن، کون گشاد، یک زالو اجتماع، . . .
پست، فرومایه، ناچیز
Lump لومپ ، نه Lumpe ، واژه ی آلمانی است به چم ژنده پوش، و آدم بدخو.
Lumpen لومپِن به چم تکه پارچه ی کهنه و فرسوده.
Lumpe گویش عامیانه ی آن است ( نیمزبان ) .
منابع• http://pesamtik18@gmail.com
چم واژه را درست گفته اند. پَن ( ولی ) این واژه آلمانی Lumpe لومپِه خوانده می شود. رمن ( جمع ) آن:
Lumpen لومپِن است. لمپن نیست. خوانش واژه ی آلمانی به انگلیسی، کاری نادرست است.
منابع• http://pesamtik18@gmail.com
لمپن در محاوره زبان ما . مفت خور . . بیکار. کسی که دستش تو جیبش نمیره
فرومایه_کسی که برای رسیدن به منفعت خود از هیچ پستی فروگذار نیست
در شرائط اجتماعی کنونی لمپن همان سلبرتیهائی هستند که بخاطر پول هر کاری برای نابودی فرهنگ میکنند
کلمه لمپن ( LUMPEN ) یک کلمه سوئدی هست . . .
که معنای ( مستهجن ) رو میده . .
Lumpen، عوام فریب، پوپولیست، متظاهر سیاسی
لمپن بہ افرادی نسبت دادہ میشود کہ برایہ ناچیزترین منفعت شخصی و لحظہ ایی خود حاضرند بیشترین زیان را بہ دیگران وارد کنن
هرزه گرد. بی سر و پا. بی فرهنگ. ولگرد.
طفیلی اجتماع - کسی که در چرخه تولید مستقیم بی نقش است ولی فرهنگش ملغمه از فرهنگ متحجر گذشته و ریزه خواری شکم پرستانه . . است
لومپن، بیکاره، ژنده پوش
دانشواژه ی لومپن، اصطلاحی آلمانی است که در معنا، بیکاره و ژنده پوش را تداعی می کند، اما در مفهوم به قشرهایی از اعضای جامعه گفته می شود که بنا به دلایلی از حقوق سیاسی و اجتماعی و غیره محروم شده اند. در این دیدگاه، لومپن به معنای رنجبران ژنده پوشی به کار می رود که قشرهای وازده اجتماع و جامعه را تشکیل می دهند. طبقه خود را از دست داده اند. به فساد کشیده شده اند و فاقد هرگونه ارتباط و همبستگی طبقاتی می باشند. این عده در جوامع سرمایه داری، اغلب در شهرهای بزرگ، از طریق مشاغل انگلی، غیر تولیدی و غیر اخلاقی - و به طور غالب در شرایط بد و سخت - زندگی می کنند. کاربر دانشواژه Lump به معنای ( ( تندلش ) ) یا Lumpish به همین معنا و معانی دیگری چون ( ( لخت ) ) و ( ( کودن ) ) در همین راستا قابل توجه است. این گروه احتمالاً به خاطر پول به هر کار ناپسند و ضد انسانی تن در می دهند. دزدان، چاقوکشان حرفه ای، اراذل و اوباش، ولگردان، ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و جنایتکاران باجگیر از آن جمله اند. لومینیسم از ادبیات سخیفی بهره می برد؛ دانشواژگان استخدامی این گروه دربرگیرنده ی مفاهیم زشت و غیر اخلاقی است؛ و در تعامل با اعمال آنها قرار دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

لومینیسم تا حدود زیادی محصول شرایط در حال گذار است. جامعه قبل از سرمایه داری که به سوی صنعتی شدن می رود، به ویژه دوران سرمایه داری با بیکاری مزمن خود و باور شکست کردن دائمی اقشار مختلف خرده بورژوازی و گرایش دائمی اش به تشدید بدبختی و سرگردانی کارگران، سرچشمه پیدایش لومپن ها را نمایان می سازد. از منظر ادبیات چپ، لومپن پرولتاریا Lumpen Proletariat به دلیل وضع خاص اقتصادی و فرهنگی اش، بازیچه ی نیروهای راست جامعه و سیاهی لشگر جریان های فاشیستی و ا

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس