پیشنهادهای مرج (٥٠)
به هر روی
بازی خشن بازی خطرناک شوخی خطرناک بازی خرکی
در صورت عدم وجود در غیاب در نبود
برتری داشتن
هزینه ای که در آخر بود سود شرکت تمام می شود
خوش ذوق
در کمال موفقیت
اپیکتت
بی سواد
اختیار خرید سهام
به نوعی
نامتعارف
درباره خط: خرچنگ قورباغه
گیاه پای خرس
به صورت آوایی
ضد سوسیالیستی
زبان درازی کردن ( بیرون آوردن زبان )
شرط بستن We should’ve been backing thoroughbreds
با طمأنینه واردجایی شدن با وقار وارد جایی شدن
کنترل چیزی یا کسی را در دست گرفتن
تا به خودم بیام بلافاصله
هجوم آوردن
به آسانی موفق شدن به آسانی پیروز شدن
به نوعی شرط بندی گفته می شود که در آن برد حاصل از شر ط بستن روی یک بازی، به بازی بعدی انتقال می یابد
بی نظیر کم نظیر معرکه توصیف نشدنی
همه چیز دست به دست هم داد
کناره گیری از مسابقه
در انگلیسی عامیانه : خانه، مطب، دفتر
وقتی صحبت از . . . میشود وقتی نوبت به . . . میرسد
از منابع انرژی به مقدار زیاد استفاده کردن
گل مجلس بودن
کارت ورود
به دردسر انداختن کسی شرایط را برای کسی سخت کردن
گره خوردن ( توی دردسر افتادن )
پذیرفتن یک موقعیت ناخوشایند پذیرفتن تنبیه
لیست حضور و غیاب ( در مدرسه و . . . )
با هم شریک بودن
کامیون کفی
مسیر مال رو مسیر جنگلی مسیر پاخور
برانگیختن
کف پاشنه
سر در نیاوردن
پشت میز نشین
پاکت خرید کیسه خرید ساک خرید
امروز بر نمی گردد
حوالی
با سرعت تدریجی حرکت کردن در امتداد مسیر پیشروی کردن
آبرو
لباس پلوخوری لباس مهمونی