ترجمه‌های 🖤MANI🖤 (١٨)

او یک رهبر فعال و پرانرژی به نظر می رسید

امیدواریم از دیکشنری جمله ای آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز ترقی و پیشرفت کنید!

جونز سبکی از مدیریت فعال و با حرمت نفس ( وقتی کسی خودش کار هارا انجام میدهد ) را ترجیح میدهد.

این دنیایی پر جنب و جوش است.

این برنامه ۹۰ دقیقه از رقص پرانرژی قوم هندی , موسیقی زنده و داستان سرایی است.

او یک چهره فعال در جهان تجارت بود.

ما به توسعه ای فعال در بازرگانی با دیگر کشور ها نیازمندیم.

این کشورهابه عنوان اقتصاد های شدیدا پویا تعریف می شوند.

پویایی بازار , تحول و تعدیل دائمی می طلبد.

این یک عصر پرتکاپو در تاریخ است.

آنها آن اتومبیل فرسوده را در جوی رها کردند.

او خانواده اش را رها کرد و به جای بسیار دوری نقل مکان کرد.

خانواده ها مجبور به رهاکردن روستایی شدند که خانه شان بود.

ارتش دژ را ترک کرد.

او بیخیال رویای بازگیر شدنش شد.

آنها وقتی پی بردند بسیار پرهزینه است، پروژه را رها کردند.

او خودش را به هیستری ( هیجان و احساسات غیرقابل کنترل ) زده بود.

توده های مردمی "ماردی گراس" با بی خیالی در خیابان ها رقصیدند.