⬆
برای انتخاب دیکشنری یا لغتنامه، اینجا را کلیک کنید.
< مترجم
ملیحه
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
واژه
نوشتار
1
hand out
برای کسی مجازات تعیین کردن
Meaning: say officially that someone receive punishment
Example: why don't u consider handing out punishments؟
١٣٩٩/١٢/٠٦
0
|
0
2
wind up
Means annoy somone . although it is used in informal languages
به معنی اذیت کردن هم میشه .
He winds me up when i have told him that i love ...
١٣٩٩/١٢/٠٢
0
|
0
3
shit hits the fan
گندش در اومدن یا همون کار به جاهای باریک رسیدن
١٣٩٩/١١/٢٣
0
|
0
4
dry spell
این اصطلاح میتونه به معنی کم کار شدن یا اینکه به معنی پایین اومدن موفقیت هم باشه مثلا
Thesedays i 've been thinking i just had a bit of dry sp ...
١٣٩٩/١٠/٣٠
0
|
0
5
mess up
معنی Mess up به جمله بستگی داره مثلا من تو ی سریال دیدم که این بود جملش
I'm just messing up with you
که یعنی من فقط دارم اذیتت میکنم یا دارم ...
١٣٩٩/١٠/٢٦
0
|
0
6
mess up
معنی Mess up به جمله بستگی داره مثلا من تو ی سریال دیدم که این بود جملش
I'm just messing up with you
که یعنی من فقط دارم اذیتت میکنم یا دارم ...
١٣٩٩/١٠/٢٦
0
|
0