سید محمود حسینی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rub up against: لمس کردن یا مالیدن کسی به صورت شهوا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flounce off: با عصبانیت کسی رو ترک کردن، با عصبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tee off on: Criticize سرزنش کردن، نکوهش کردن، ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prompting: دامن زدن به. . . .

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prompting: دامن زدن به. . . .

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tie in with: درزمان مشابه اتفاق افتادن، هماهنگ ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tie in with: درزمان مشابه اتفاق افتادن، هماهنگ ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plow through: خوردن وعده بزرگ غذایی، خواندن چیزی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plow through: خوردن وعده بزرگ غذایی، خواندن چیزی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

close on: نزدیک تر شدن به

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burst into: سریع آتیش گرفتن، با صدای بلند خندید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bang on about: مدام در مورد چیزی حرف زدن، دایماً د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fawn on: تملق گفتن، چاپلوسی کردن، دست بوسی ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pack it in: این بساطو جمش کنید، دس بردارید، ول ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

strike out: شروع به انجام کاری جدید و متفاوت س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

strike out: شروع به انجام کاری جدید و متفاوت س ...

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strike out: خط زدن چیزی نوشته شده شکست خوردن ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be taken with: لذت بردن دوست داشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fill in on: کسی را کاملاً در جریان گذاشتن اطلاع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fill in on: کسی را کاملاً در جریان گذاشتن اطلاع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

psych up: خود رو از نظر ذهنی آماده کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

psych up: خود رو از نظر ذهنی آماده کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

creep over: شروع به احساس بدی داشتن فراگرفتن مث ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

creep over: شروع به احساس بدی داشتن فراگرفتن مث ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crash out: خواب رفتن خوابیدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crash out: شب را به سر آوردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mouth off: Speak angrily about something عقاید ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mouth off: Speak angrily about something عقاید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pit out: Go into the pits ( car racing ) دا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be down with: مریض بودن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be down with: مریض بودن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give way: توقف کردن به منظور راه دادن به ماشی ...

١ سال پیش

مدال‌های سید محمود حسینی