نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beat into: هم زدن مخلوط کردن، تو کله کسی فروکر ...
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ferret out: کاووش کردن جست وجو کردن ویافتن پی ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bounce back: سرحال شدن
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bang out: با صدای بلند قطعه موسیقی را نواختن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drill into: Repeat something many times to make ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pick at: خرده گرفتن، عیب گرفتن، انتقاد کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sink or swim: یاشکست یا موفقیت، یا همه یاهیچ چیز
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come through with: فراهم کردن چیز مورد نیاز، تهیه کردن ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be away: تعطیلات بودن، دور بودن، سفر بودن، د ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bring out: منتشر کردن، انتشار دادن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold out for: صبر کردن، دست نگه داشتن، مقاومت کرد ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bang on: مدام در مورد چیزی حرف زدن، دایماً د ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
straighten up: بلند شدن راست شدن مثلاً وقتی معلم ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
yack on: یه ریز حرف زدن، وراجی کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swan around: به صورت نمایشی وچشمگیر راه رفتن یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fob off onto: چیزی را به کسی قالب کردن، چیزی رو ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
limber up: نرمش و گرم کردن قبل از ورزش یا مساب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
limber up: نرمش و گرم کردن قبل از ورزش یا مساب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tail away: غیر قابل شنیدن شدن، ضعیف تر شدن، کم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
poop out on: زیر قول زدن، جا زدن، به وعده ای عمل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grow upon: کم کم خوشایند شدن، کم کم علاقمند شد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
toy at: وانمود کردن، به صورت غیر جدی فکر کر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lash into: به شدت انتقاد کردن، به شدت مورد نکو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
send out for: سفارش دادن، سفارش دادن غذا از رستور ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
send out for: سفارش دادن، سفارش دادن غذا از رستور ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have it in for someone: کینه به دل داشتن، کینه نگه داشتن دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be away: تعطیلات بودن، دور بودن، سفر بودن، د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come through with: فراهم کردن چیز مورد نیاز، تهیه کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tack onto: کوک زدن، موقتا به هم دوختن یا الصاق ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
chew up: ریز ریز کردن یا به قطعات کوچیکتر بر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chew up: ریز ریز کردن یا به قطعات کوچیکتر بر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
muscle in: به زور وارد شدن، به زور گرفتن، چپید ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get up close and personal: از نزدیک مشاهده کردن، صمیمی شدن، آش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up close and personal: از نزدیک مشاهده کردن، صمیمی شدن، آش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get out of: پیاده شدن از ماشین و ون و غیره ، دس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tee up: توپ را رو گوه گذاشتن در بازی گلف آم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tee up: توپ را رو گوه گذاشتن در بازی گلف آم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lose out on: محروم شدن، بی بهره ماندن، سود نبردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
adrenaline junkie: ماجرا جوی سبک سر کسی که عاشق ماجراج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
adrenaline junkie: ماجرا جوی سبک سر کسی که عاشق ماجراج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
snuggling up to: به آغوش کسی پناه بردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lash out against: حمله و یا ضربه سریع و غیر منتظره به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get onto: شروع به صحبت یا بحث کردن درباره چیز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get on to: مشکوک شدن، فهمیدن، آگاه شدن، باخبرش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
made off with: دزدیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stick it to: سرزنش کردن، نکوهش کردن، به شدت برخو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
start off: شروع چیزی، سفر، جلسه، شغل، زندگی، ح ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rub in: مالیدن کرم یا پماد تا وقتی که جذب ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bounce into: مجبور کردن، وادار کردن کسی به انجام ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
empty out: خالی کردن کامل چیزی مثلا سطل آشغال ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pull to: بستن در یا پنجره ای که از قبل باز گ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
contract out: کنترات دادن یا قرار داد بستن بیرون ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
see into: مشایعت کردن، اسکورت کردن، راهنمایی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fire off: مکرر فرستادن نامه، ایمیل و غیره معم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fire off: مکرر فرستادن نامه، ایمیل و غیره معم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gadabout: ول گشتن، پرسه زدن، گشتن جاهای مختلف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
go down on: Perform oral sex انجام سکس دهانی ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go down on: Perform oral sex انجام سکس دهانی ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fasten up: بستن، وصل کردن، متصل کردن, چسباندن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
front off: بلند شدن جلوی کسی به منظور اینکه شم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drill into: Repeat something many times to make ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drill into: Repeat something many times to make ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
talk up: پراهمیت جلوه دادن، مهم جلوه دادن، آ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
large it up: خوش گذروندن بیش ازحد معمولا با مستی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mount up: در طول زمان افزایش یافتن، انباشته ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
load down: حمل کردن، بردن، بار شدن، زیربار، م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sag off: نرفتن به مدرسه یا کار، غیبت کردن، ح ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be down: افسرده. ، غمگین، ناخوش بودن کاهش یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be down: افسرده. ، غمگین، ناخوش بودن کاهش یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pry into: فضولی کردن، کنجکاوی کردن، دیدزدن، ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pry into: فضولی کردن، کنجکاوی کردن، دیدزدن، ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drag behind: عقب افتادن، عقب موندن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stick down: سریع و بدون فکر چیزی رو نوشتن، علا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tick by: گذشتن زمان، سپری شدن مثلا ثانیه های ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tick by: گذشتن زمان، سپری شدن مثلا ثانیه های ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shell out: پول پرداخت کردن وقتی که زیادی گرونه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
eat away: به تدریج نابود کردن ازبین بردن، ذره ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ship out: رفتن، عازم شدن به مکانی دورتر مخصوص ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ship out: رفتن، عازم شدن به مکانی دورتر مخصوص ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
roof of the world: جای بلند، فلات به ویژه فلات تبت, سق ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
write in: اضافه کردن عقیده یا پیشنهادی به متن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fall into: واردشدن، درگیر شدن، کشیده شدن، گول ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
warm to: گرم گرفتن، دوستانه شدن، مهربان شدن، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
warm to: گرم گرفتن، دوستانه شدن، مهربان شدن، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sign on: مدعی مزایای بیمه بیکاری بودن، ثبت ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sign on: مدعی مزایای بیمه بیکاری بودن، ثبت ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
carry on with: ادامه دادن رابطه غیر اخلاقی با کسی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
weigh up: ارزیابی کردن، برآورد کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wind on: جلو بردن فیلم، ویدئو یا نوار به زما ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get round: متقاعد کردن معمولاً با چاپلوسی و بل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trade off: در عوض. . . ، کاری رو قبول کردن در ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gnaw away at: به تدریج آسیب رساندن آزار دادن، وح ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gnaw away at: به تدریج آسیب رساندن آزار دادن، وح ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
click with: محبوب شدن، سریع جورشدن، تفاهم داشتن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
click with: محبوب شدن، سریع جورشدن، تفاهم داشتن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sift through: به دقت بررسی کردن، آزمودن، جستجو کر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sift through: به دقت بررسی کردن، آزمودن، جستجو کر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mug up on: مطالعه سریع، مرور کردن ، بازبینی کر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mess over: بد رفتار کردن، حال کسی را خراب کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lap up: قدر دانی کردن، سپاسگزاری کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep back: عقب ایستادن، فاصله ایمنی را حفظ کرن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stick with: فراموش نشدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
square off: آماده دعوا، جنگ یا مناظره شدن، جلوی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hound out: وادار به کنار کشیدن واداربه اطلاعات ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
root around: جستجو کردن، جستجو برای پیدا کردن چی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get on at: گیر دادن، سرزنش کردن، نکوهش کردن، م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be out to: کوشش کردن، سعی داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be out to: کوشش کردن، سعی داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cheat into: با صحبت و حیله کسی رو به کاری واداش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bleed for: همدردی کردن، دل خون بودن برای کسی، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gnaw at: به تدریج آسیب رساندن آزار دادن، وحش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hot pot: تاس کباب
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thronging: پر ازدحام
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
choke with: از احساسی خفه شدن شدن He was CHOKIN ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hit for: درخواست چیزی کردن از کسی معمولا پول ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spoil for: مشتاق چیزی بودن، دنبال چیزی بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
zone in on: توجه کردن، علاقمند شدن، ، کم کم توج ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
touch up: دستی به سر و روی چیزی کشیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
creep out on: چارچنگولی چسبیدن به چیزی، برای مدت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lock away: دور شدن از مردم جهت درس خوندن یا ان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dine out on: تکرار کردن، بارها تکرار کردن کردن ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
row back: عقب کشیدن، کنار کشیدن از یک مقام یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to raise the profile of: توجه بیشتری را به چیزی جلب کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hone in on: متمرکز شدن، تمرکز کردن روی، هدف قرا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hone in on: متمرکز شدن، تمرکز کردن روی، هدف قرا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rope in: به کمک گرفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
word up: سلام، سلام کردن موافق بودن، تایید ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
word up: سلام، سلام کردن موافق بودن، تایید ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fawn over: تملق گفتن، چاپلوسی کردن، ستایش بیش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fawn over: تملق گفتن، چاپلوسی کردن، ستایش بیش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
front onto: روبروی چیزی بودن معمولا ساختمان، می ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tune in to: نگاه کردن یا گوش دادن به برنامه تلو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stack up against: به خوبی چیز دیگری قابل مقایسه، قاب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rat through: با عجله دنبال چیزی گشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sink or swim: یاشکست یا موفقیت، یا همه یاهیچ چیز
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sink or swim: یاشکست یا موفقیت، یا همه یاهیچ چیز
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to beat the bulge: وزن کم کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cherishing: گرامی داشتن، تسلی دادن، عزیز کردن، ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do out of: مانع شدن، حق و حقوق کسی را صلب کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do out of: مانع شدن، حق و حقوق کسی را صلب کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
front up: برای مدت کوتاهی جایی رفتن, حضور یاف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sail into: حمله جسمی یا لفظی، انتقاد کردن، سرز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
square up to: به گردن گرفتن، پذیرفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flag up: مطرح کردن, مورد تاکید قرار دادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flag up: مطرح کردن, مورد تاکید قرار دادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tide over: سرپا نگه داشتن، حمایت کردن، حفظ کرد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tide over: سرپا نگه داشتن، حمایت کردن، حفظ کرد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shout head off: To shout or yell very loudly and le ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
advances: پیشنهادات اغواگرانه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nail biting: دلهره آور
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spotted: مشاهده شده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pave the way for: هموار کردن مسیر برای
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pave the way for: هموار کردن مسیر برای
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get round to: وقت کردن، فرصت کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
zip around: سریع حرکت کردن از مکانی به مکانی به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
zip around: سریع حرکت کردن از مکانی به مکانی به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hoon around: خطرناک، باسرعت و بدون احتیاط رانندگ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cop off: نوازش کردن یا بوسیدن، kissing، یا س ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wait up: وایسا، صبر کن،
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tied the knot: پیوند ازدواج بستن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tied the knot: پیوند ازدواج بستن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in tatters: بر باد رفته، تباه، نابود، از بین رف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in tatters: بر باد رفته، تباه، نابود، از بین رف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gear up for: آماده شدن برای
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gear up for: آماده شدن برای
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cop it: تو دردسر افتادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
good lookin' out: تو مایه های دمت گرم تو زبان فارسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no worries: ای بابا زحمتی نداشت، چه زحمتی مثل N ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
yammer on: وراجی کردن به مدت طولانی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rake it in: پول زیادی بدست آوردن پول پارو کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
root out: گشتن و پیدا کردن پیدا کردن و ازبین ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bottle away: ذخیره کردن بروز ندادن پنهان کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pencil in: مسئولیت موقت برنامه ریزی موقت که م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pencil in: مسئولیت موقت برنامه ریزی موقت که م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
reckon on: حداقل انتظار روی کسی یا چیزی حساب ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reckon on: حداقل انتظار روی کسی یا چیزی حساب ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chuck in: رایگان دادن. اشانتین دادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
figuratively: به طور مجازی خیالی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run to: برای کمک گرفتن سراغ کسی رفتن مراجعه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run to: برای کمک گرفتن سراغ کسی رفتن مراجعه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mooch about: علاف بودن کاری انجام ندادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mooch around: پرسه زدن علاف بودن کاری انجام نداد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
block in: سایه دار کردن پر کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
squeeze up: به زور جادادن چپاندن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fiddle away: وقت تلف کردن ول گشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ferret out: کاووش کردن جست وجو کردن ویافتن پی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spark off: آغاز کردن، علت چیزی شدن، سبب شدن، م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
carp at: عیب جویی کردن بهانه گیری کردن نق زد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
toy with: بازی کردن با ور رفتن به بازی گرفتن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
toy with: بازی کردن با ور رفتن به بازی گرفتن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hammer into: عقیده ای به زور در کله کسی فروکردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put down for: ثبت کردن متعهد به پرداخت کردن ثبت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put down for: ثبت کردن متعهد به پرداخت کردن ثبت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fob off: متقاعد کردن، گول زدن، فریب دادن قا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fob off: متقاعد کردن، گول زدن، فریب دادن قا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
grow away: از لحاظ روابط دوستانه:دور شدن کمتر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flare out: عصبانی شدن داغ کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bag out: انتقاد کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bag out: انتقاد کردن
٤ ماه پیش