نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put down for: ثبت کردن متعهد به پرداخت کردن ثبت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fob off: متقاعد کردن، گول زدن، فریب دادن قا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fob off: متقاعد کردن، گول زدن، فریب دادن قا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
grow away: از لحاظ روابط دوستانه:دور شدن کمتر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flare out: عصبانی شدن داغ کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bag out: انتقاد کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bag out: انتقاد کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chew on: فکر کردن در مورد چیزی قبل از تصمیم ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
suck in: در گیر شدن گرفتار شدن مثلاً گرفتار ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
suck in: در گیر شدن گرفتار شدن مثلاً گرفتار ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stitch up: دوختن چیزی برای بستن آان پاپوش درست ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stitch up: دوختن چیزی برای بستن آان پاپوش درست ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
washout: کنسل کردن مسابقه یا اتفاقی براثر با ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shut out of: محروم کردن کسی از فعالیتی یا غیره
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
play along: وانمود کردن، تظاهر کردن برای شاد کر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nip off: سریع جایی رفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nip off: سریع جایی رفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
read off: خواندن ارقام یا عددی باصدای بلندبرا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
read off: خواندن ارقام یا عددی باصدای بلندبرا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold out against: سعی در رد کردن سعی در نپذیرفتن مقا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
start on: شروع به استفاده و مصرف کر دن با عص ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
start on: شروع به استفاده و مصرف کر دن با عص ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pit against: به جان هم انداختن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pit against: به جان هم انداختن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
potter around: وقت گذراندن، وقت گذارندن با انجام ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run up against: مواجه شدن با سختی برخوردن به تجربه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
run up against: مواجه شدن با سختی برخوردن به تجربه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
feed off: خوردن، تغذیه کردن ( در مورد حیوانات ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
type up: نوشتن یا تایپ کردن نسخه تمام شده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
type up: نوشتن یا تایپ کردن نسخه تمام شده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trade upon: بهره برداری کردن، استفاده از چیزی ب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lash down: باران شدید، تازیانه وار باران بارید ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rake up: پیش کشیدن، کاشف به عمل آوردن، یاد آ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rake up: پیش کشیدن، کاشف به عمل آوردن، یاد آ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fend for: محافظت کردن ازعهده برآمدن، ( بدون ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fend for: محافظت کردن ازعهده برآمدن، ( بدون ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hanker for: ازته دل خواستن، هوس داشتن، ویارداشت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
kick about: بحث کردن باخشونت رفتارکردن با2 - پر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pull for: حمایت کردن طرفداری کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pull for: حمایت کردن طرفداری کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
car boot sale: فروشگاه سیار فروشگاه گردشی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get back into: شروع کردن کاری بعد از مدتی توقف برگ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get back into: شروع کردن کاری بعد از مدتی توقف برگ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pig off: گم شو! تنهام بذار راحتم بذار
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stand behind: پشت کسی قرار داشتن یا ایستادن ( از ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clag: چسب Clag may refer to: Clag ( glue ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clag up: باعث چسپندگی چیزی شدن چسپندگی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dredge up: دوباره مطرح کردن مطلب ناخوشایندی ر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
block off: مسدودکردن راه خروجی برای جلوگیری از ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
block off: مسدودکردن راه خروجی برای جلوگیری از ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
close in upon: نزدیک شدن به کسی محاصره کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
duff up: مکررا کسی رو زدن ضرب وشتم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sign with: قرار داد بستن با کسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
walk in on: غیرمنتظره وارد جایی شدن و چیزی دیدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
walk in on: غیرمنتظره وارد جایی شدن و چیزی دیدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clown about: احمقانه رفتار کردن هدر دادن وقت به ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pass as: مورد قبول قرار گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
filter in: ( انگلیس - مقررات رانندگی ) آزاد بو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be on about: منظور داشتن سعی به گفتن چیزی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be on about: منظور داشتن سعی به گفتن چیزی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be on to: دنبال کردن، اگاه بودن از ماهیت واقع ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
swing round: تغییر عقیده دادن تغییر جهت، سربرگرد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look upon as: در نظر گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look upon as: در نظر گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
show through: تابلو بودن واضح بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
snap to it: سریع کاری را انجام دادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nut out: پیدا کردن جواب برای مشکلی پیدا کردن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
crack down on: سخت گیری بیشتر اقدامات سخت گیرانه ت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
crack down on: سخت گیری بیشتر اقدامات سخت گیرانه ت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brush off: نادیده گرفتن کم توجهی کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tap off with: سکس داشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ease off: کم کم شل کردن کم کردن فشار پا مثلا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hunt out: جستجو کردن، پیدا کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tuck up: خوابوندن بچه با مرتب کردن لحاف و مل ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tuck up: خوابوندن بچه با مرتب کردن لحاف و مل ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fiddle about: ور رفتن با چیزی وقت تلف کردن ولگردی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fiddle about: ور رفتن با چیزی وقت تلف کردن ولگردی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swan in: به شیوه نمایشی یا جلب توجه واردشدن، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gad around: پرسه زدن ول گشتن جاهای مختلف را بر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
buff up on: تقویت کردن بهبود بخشیدن تقویت سریع ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bottom out: رو به بهبود گذاشتن، تخفیف یافتن فرو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop over: مدت کوتاهی ملاقات کردن سر زدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
toy over: فکر کردن راجع به چیزی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bed out: انتقال گیاهی به بیرون
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ham up: در اجرای نقش خود غلو کردن، بیش از ح ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keel over: از حال رفتن، غش کردن, وارونه شدن، ت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put down to: به حساب. . . . گذاشتن به عنوان توض ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put down to: به حساب. . . . گذاشتن به عنوان توض ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dip out: ترک کردن جایی بدون گفتن به کسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blurt out: از دهان پریدن، بی اختیار گفتن. نسنج ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hold out for: صبر کردن، دست نگه داشتن، مقاومت کرد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cheat out of: با کلک پول از دست کسی در آوردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cheat out of: با کلک پول از دست کسی در آوردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run through: زخم عمیق ایجاد کردن با چاقو یا شمشی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweep through: به راحتی قبول شدن نمره آوردن پاس کر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sweep through: به راحتی قبول شدن نمره آوردن پاس کر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swan off: با بی اعتنایی وازروی مخالفت وعصبانی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
live out: ماندن درجایی تا زمان مرگ برآورده کر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
string along: سرکار گذاشتن، سردواندن، گمراه کردن� ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clown around: احمقانه رفتار کردن هدر دادن وقت مسخ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clown around: احمقانه رفتار کردن هدر دادن وقت مسخ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drop round: سر زدن تحویل دادن، دلیوری کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get it on with: سکس داشتن با
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
whip out: سریع برداشتن سریع خارج شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whip out: سریع برداشتن سریع خارج شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bend over: خم شدن معمولا برای بستن بند کفش پای ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
check out of: تسویه حساب کردن قبل از خروج از هتل
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
check out of: تسویه حساب کردن قبل از خروج از هتل
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slip by: از کنار چیزی گذشتن بدون جلب توجه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hang with: Spend time with وقت گذراندن با کسی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hang with: Spend time with وقت گذراندن با کسی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bounce back: سرحال شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bend down: بدن خود را خم کردن دولا شدن خم شدن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scout around: گشتن یا جستجو کردن در جاهای مختلف ب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
zoom off: سریع جایی رفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pass off: برطرف شدن، برگزار شدن، تا شدن، بیر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have off: مرخصی گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ache for: آرزوکردن ، دل کسی برای چیزی پرزدن ، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ache for: آرزوکردن ، دل کسی برای چیزی پرزدن ، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grind away: ادامه دادن برخلاف میل
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut in: شروع به کار کردن، عمل کردن مثلاً وق ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
treat to: مهمان کردن به حساب من حساب کردن د ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
treat to: مهمان کردن به حساب من حساب کردن د ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scrape along: ● ( با: along یا by یا through ) دو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grind up: خرد کردن، پودر کردن، ساییدن آسیاب ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grind up: خرد کردن، پودر کردن، ساییدن آسیاب ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
faff around: دودل رفتار کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slag off: به شدت انتقاد کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nag at: نق زدن، غر زدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sound off: از چیزی نالیدن، نظرداددن با عصبانی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sound off: از چیزی نالیدن، نظرداددن با عصبانی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
monkey for: مسخره بازی در آوردن، میمون بازی در ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stick out for: تقاضا کردن معمولا برای افزایش حقوق ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lash out on: خرج کردن پول زیاد برای خریدن چیزی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
conjure up: چیزی را با کمترین منابع خلق کردن سر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jaw away: وراجی کردن، حرف های بی ربط زدن، چرت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tap for: قانع کردن کسی برای پول قرض گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bail out on: ترک کردن رها کردن عدم حمایت یا پشتی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grow from: بدست آمدن، حاصل شدن، نشات گرفتن، به ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grow to: بالاخره فهمیدن، متوجه شدن، درک کردن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grow to: بالاخره فهمیدن، متوجه شدن، درک کردن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sign on with: قرار داد بستن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
read up on: تحقیق کردن ( از طریق مطالعه )
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
read up on: در باره کسی یا چیزی خواندن و کسب اط ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rub up on: مرور کردن تازه کردن اطلاعات مالیدن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop in it: کسی را به دردسر انداختن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
barge in: با بی ادبی وسرزده وارد شدن، مزاحم ش ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
measure off: اندازه گرفتن نشانه گذاری کردن پیم ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tag on: اضافه کردن نکات اضافی به چیزی نوشته ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
potter about: ور رفتن، پرسه زدن، گذراندن زمان با ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
syphon off: کسب تجارت، حمایت، یا رای گرفتن از ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
good guffaw: قاه قاه خندیدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pack off: روانه کردن، راندن دور فرستادن کسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have it out with: موضوعی در میون گذاشتن با دیگران حل ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have it out with: موضوعی در میون گذاشتن با دیگران حل ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go on at: پیله کردن، ذله کردن، موی دماغ شدن، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go on at: پیله کردن، ذله کردن، موی دماغ شدن، ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flick through: مکرراً شبکه های تلویزیونی رو عوض کر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
front for: به نمایندگی عمل کردن، به نماینده ی. ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fasten onto: مثل کنه چسبیدن به، پیله کردن، موی د ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have down as: به عنوان. . . . . شناختن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get down on: انتقاد کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
conceiving: بارداری، آبستن شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sit in for: مسئولیت کارهای دیگری را به عهده گرف ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
count in: روی. . . . حساب کردن، در نظر گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep around: نزدیک نگه داشتن، دم دست نگه داشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep around: نزدیک نگه داشتن، دم دست نگه داشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
touch for: پول قرض گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ebb away: رو به افول، رو به نابودی نهادن، رو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pare back: کاهش اندازه یا تعداد، کاهش دادن، کم ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wipe out: خسته کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
zonk out: خواب رفتن، خواب گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
muscle into: به زور وارد شدن، چپیدن، به زور گرفت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scrape up: به زحمت دست و پا کردن، به زحمت جور ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scrape up: به زحمت دست و پا کردن، به زحمت جور ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beat into: هم زدن مخلوط کردن، تو کله کسی فروکر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scout up: ( معمولابا:upیاout ) باجستجویافتن ی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flake out: به خواب رفتن، بسیار خسته بخواب رفتن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
show over: کسی رو اطراف محله ای یا صحنه ای برد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tear out: کندن مثلاً از دفتر یک برگه کند ، پا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go below: ترک کردن بالای عرشه کشتی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have it away: سکس داشتن معمولاً سکس اتفاقی و بدون ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get along in: پیش رفتن، مثلاً کارها چطور پیش میره
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wait behind: آخر همه ماندن، ماندن درجایی بعد از ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hang out for: صبر کردن، منتظر بودن، امتناع از کار ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
talk down: کم اهمیت جلوه دادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tighten up: سخت گیری بیشتر، کنترل بیشتر، سفت و ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tighten up: سخت گیری بیشتر، کنترل بیشتر، سفت و ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tap up: سعی در نزدیک شدن وقرار داد بستن با ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reach out to: تقاضای کمک، کمک خواستن، پیشنهاد کمک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reach out to: تقاضای کمک، کمک خواستن، پیشنهاد کمک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rub up against: لمس کردن یا مالیدن کسی به صورت شهوا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rub up against: لمس کردن یا مالیدن کسی به صورت شهوا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flounce off: با عصبانیت کسی رو ترک کردن، با عصبا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tee off on: Criticize سرزنش کردن، نکوهش کردن، ب ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
prompting: دامن زدن به. . . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prompting: دامن زدن به. . . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tie in with: درزمان مشابه اتفاق افتادن، هماهنگ ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tie in with: درزمان مشابه اتفاق افتادن، هماهنگ ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plow through: خوردن وعده بزرگ غذایی، خواندن چیزی ...
١١ ماه پیش