نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't sass me: با من گستاخانه حرف نزن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whirling dance: سماع
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sufi center: خانقاه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
eminent: سرآمد
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
less competent: مبتدی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in marked: آشکار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
infuse: درآمیختن، پیوند دادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inside address: نشانی گیرنده ( نامه )
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
denotative meaning: اولین معنا، معنای مستقیم، معنای یک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
denotative meaning: اولین معنا، معنای مستقیم، معنای یک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
exert: داشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
inoperant: بی نتیجه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the feeling is mutual: دل به دل راه داره
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the feeling is mutual: دل به دل راه داره
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take the high road: تلاش کردن برای آدم خوبی بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lets call a night: برای امشب کافیه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
muddle through: الله بختکی درست درآمدن، بی برنامه پ ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pick someone's brains: مغز یک نفر را به کار گرفتن، سوال پر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
aspect: مولفه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in 3 days: تا سه روز دیگر
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm sorry fo your loss: به خاطر اتفاق بدی که برای شما افتاد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm sorry fo your loss: به خاطر اتفاق بدی که برای شما افتاد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lacquer: روغن جلا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lacquer: روغن جلا
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
did i catch you at a bad time: بد موقع که مزاحم نشدم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
did i catch you at a bad time: بد موقع که مزاحم نشدم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's pissing down: داره شر شر باران میاد
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's drizzling: داره نم نم باران میاد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's drizzling: داره نم نم باران میاد
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
yoy were missed: جاتون خالی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's lovey dovey weather: هوا دونفره است. رمانتیک و عاشقانه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
loose tea leaves: چای خشک، برگهای چای
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the sovereignty of god: مُلک خدا
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ملک خدا: The sovereignty of God
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
percipient: بصیر، بینا
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کلک قضا: reed of Destiny
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bible bashing: تعلیم کتاب مقدس به روش تحکم آمیز
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bible thumping: تعلیم کتاب مقدس به روش تحکم آمیز
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
save him: جز او
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unstinted: بی دریغ
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unstinted: بی دریغ
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
unsolicited: ناطلبیده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ناطلبیده: Unsolicited
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am justified: به من حق بدین، حق دارم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
predestined: تقدیر ازلی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for in fact: از آنجایی که
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pagan: از نظر مسیحیان "آیین های غیر مسیحی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pagan: از نظر مسیحیان "آیین های غیر مسیحی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ad hoc reports: گزارش های موردی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run with sth: کار کردن با، پذیرفتن چیزی، شروع است ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run with sth: کار کردن با، پذیرفتن چیزی، شروع است ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
usherette: زن راهنما که در سالن تئاتر یا سینما ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pocket watch: ساعت جیبی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pocket watch: ساعت جیبی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fill up: سیر شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
manifest: پیدا
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reed: نی، قلم، کلک
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll be back in a jiffy: زود بر می گردم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm so picky: من خیلی مشکل پسندم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm down to earth: من آدم خاکی ام
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rack your brain: به مغزت فشار بیار
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stand your ground: سر حرفت بمون
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stand your ground: سر حرفت بمون
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i really feel for you: واقعا" درکت می کنم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jacket potato: سیب زمینی تنوری ( با پوست )
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jacket potato: سیب زمینی تنوری ( با پوست )
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
frame: تدوین شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no offense taken: بهم بر نخورد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
no offense taken: بهم بر نخورد
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you insane: دیوونه شدی؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
are you insane: دیوونه شدی؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're a looker: تو جیگری !
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you're a looker: تو جیگری !
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i dislocated my hand: از دستم در رفته
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have got belly: شکم آوردم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm on a roll: وقتی کاری رو به خوبی و با موفقیت پش ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i owe you an apology: یه عذرخواهی بهت بدهکارم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i owe you an apology: یه عذرخواهی بهت بدهکارم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fool around: شوخی کردن؛دست انداختن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خیلی مشتاقم بدونم: I'm dying to know
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm dying to know: خیلی مشتاقم بدونم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm dying to know: خیلی مشتاقم بدونم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
desperately look for sth: در به در دنبال چیزی گشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
desperately look for sth: در به در دنبال چیزی گشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bedroom eyes: چشمان اغواگر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bedroom eyes: چشمان اغواگر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cry: Cry wolf به معنی چوپان دروغگو است c ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bearing: دارابودن؛در بر داشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn off the faucet: شیر آب را ببند
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn off the faucet: شیر آب را ببند
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm afraid for you: نگرانتم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm afraid for you: نگرانتم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
guilty of: محکوم به؛ He was guilty of murder ا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
guilty of: محکوم به؛ He was guilty of murder ا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i almost forgot: داشت یادم می رفت
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i almost forgot: داشت یادم می رفت
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
waned: از رونق افتاد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
waned: از رونق افتاد
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i glowered back: من بهش چشم غره رفتم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i glowered back: من بهش چشم غره رفتم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
افراد ناباب: Unsavory people Association with u ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
افراد ناباب: Unsavory people Association with u ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
covered with: پوشیده شدن از The mountains were co ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
covered with: پوشیده شدن از The mountains were co ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
underlying: ذیل
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سماع: Whirling dance Mystic dance music
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
طریقت: Mystic path
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
فقط جهت اطلاع: Just a heads up
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
just a heads up: فقط محض اطلاع
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
just a heads up: فقط محض اطلاع
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
born to the purple: در رفاه به دنیا آمدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
festive: نشاط آور، دلگشا، طربناک
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
poinsettia: گل کریسمس، گل دختر سفیر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
poinsettia: گل کریسمس، گل دختر سفیر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hosta: گل سوسن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bondsmen: در متون قدیمی:بندگان
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
روی برتافتن: Turn away
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
روی برتافتن: Turn away
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the extent to which: آن مقداری که، چه مقدار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the extent to which: آن مقداری که، چه مقدار
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brisk market: بازار گرمی داشتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
from the very beginning: از همان آغاز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
from the very beginning: از همان آغاز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
entertaining: پذیرش
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
abandonment: نیمه کاره رها کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scribbling: خط خطی کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ریزه کاری ها: Ins and outs
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
در کل: By and large
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep your lips sealed: این حرف بین خودمون بمونه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the grounds of: با توجه به
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
repel: از خود راندن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the pricey side: نسبتا گران قیمت
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the pricey side: نسبتا گران قیمت
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't mean to pry: قصد فضولی ندارم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i don't mean to pry: قصد فضولی ندارم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
الکی گفتن: Made up
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از خودم در اوردم: I made it up
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سنگ تمام گذاشتن: Go whole hog Go to town
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for your own safety: به نفع خودته
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بهت قول میدم: You have my word
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بهت قول میدم: You have my word
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مبارک باشه: Kudos to you Nice one Congrats
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جراتش رو نداری: You don't have the guts
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you don't have the guts: جراتش رو نداری
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هر چه بیشتر بهتر: The more the merrier
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دل به کار دادن: Put one's shoulder to the wheel Fo ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
١١ ماه پیش