جدیدترین پیشنهادها
Stop talking, desiccate, wither, come to an end, to disappear خشک شدن، ساکت شدن
استفراغ شدید. To vomit profusely.
To use or treat something in a careless or harmful way. ور رفتن، خراب کاری کردن. • I don't want him coming in here and messing around with our comp ...
To get better after a serious illness, operation, etc. • The doctors think she will pull through. •We hope our experience will encourage them to pu ...
Celebrate, live it up, enjoy, take pleasure on شادی کردن، عیاشی کردن، لذت بردن، کیف
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
معنی واضح اینو میگید They enjoy crafting nooses out of fear
جدیدترین پاسخها
سلام من میخام کنکور زبان بدم کلاس زبانم نرفتم خودم خود خوان زبان خوندم سطحمم بالا نیست چه کتاب هایی پیشنهاد میدین واسه کنکور لطفا بگید ممنون🙏🏻🌸
کتاب شهاب اناری و ۵۰۴ خوب هستن.