revel

/ˈrevəl//ˈrevəl/

معنی: کیف، عیاشی کردن، لذت بردن، شادی کردن
معانی دیگر: (با سروصدا) شادمانی کردن، جشن گرفتن، خوشی کردن، (با: in) محظوظ شدن یا بودن، کیف کردن، (بسیار) خوش آمدن، رجوع شود به: revelry

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: revels, reveling, reveled
(1) تعریف: to feel great pleasure; rejoice (usu. fol. by in).
مترادف: delight, exult, glory, rejoice
مشابه: adore, bask, gloat, joy, pleasure

- Her parents are reveling in her success.
[ترجمه گوگل] پدر و مادرش از موفقیت او لذت می برند
[ترجمه ترگمان] والدینش از موفقیت او لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He reveled in his enemy's demise.
[ترجمه گوگل] او از مرگ دشمن خود لذت برد
[ترجمه ترگمان] او از مرگ دشمنش کیف می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to celebrate boisterously.
مترادف: roister
مشابه: carouse, celebrate, party, whoop it up

- The students reveled till dawn at the end of the term.
[ترجمه گوگل] دانش آموزان تا سپیده دم در پایان ترم شادی می کردند
[ترجمه ترگمان] دانش آموزان تا سحر در پایان ترم از سحر و جادو لذت بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: reveler (n.)
• : تعریف: (usu. pl.) boisterous celebration; merrymaking.
مترادف: carousal, jamboree, merrymaking, revelry
مشابه: celebration

- The noise of the revels kept the neighbors awake.
[ترجمه گوگل] سر و صدای شادی همسایه ها را بیدار نگه می داشت
[ترجمه ترگمان] هیاهوی مردم، همسایه ها را بیدار نگه می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. to revel in one's freedom
از آزادی خود لذت بردن

2. Young men revel in doing dangerous tasks.
[ترجمه گوگل]مردان جوان از انجام کارهای خطرناک لذت می برند
[ترجمه ترگمان]جوانان از انجام کاره ای خطرناک لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Marie seemed to revel in his old-fashioned chivalry.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید ماری از جوانمردی قدیمی اش لذت می برد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که ماری از جوانمردی و fashioned لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She seems to revel in annoying her parents.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد او از آزار والدینش لذت می برد
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد از پدر و مادرش لذت میبره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some people seem to revel in annoying others.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد برخی افراد از آزار دادن دیگران لذت می برند
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم از آزار دیگران لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Moments that you want to revel in again and again.
[ترجمه گوگل]لحظه هایی که می خواهی بارها و بارها در آن لذت ببری
[ترجمه ترگمان]لحظه ای که تو می خواهی دوباره و دوباره از آن لذت ببری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For a fleeting second she allowed herself to revel in the unaccustomed feeling of having the upper hand over him.
[ترجمه گوگل]برای یک ثانیه گذرا به خود اجازه داد از احساس غیرعادی داشتن دست بالا بر او لذت ببرد
[ترجمه ترگمان]برای یک لحظه گذرا به خود اجازه داد که در آن احساس غیر عادی که دست بالایی او را گرفته بود لذت ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Most men of my acquaintance revel in happy ignorance when it comes to knowing plans and dates for the weeks ahead.
[ترجمه گوگل]بیشتر مردان آشنای من وقتی نوبت به دانستن برنامه ها و قرارهای هفته های آینده می رسد، از نادانی خوشحال می شوند
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردان از آشنایی با من لذت می برند وقتی که برنامه و تاریخ ها را برای هفته های آینده مطرح می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some will revel in having more time for themselves; others will feel lost.
[ترجمه گوگل]برخی از داشتن زمان بیشتری برای خود لذت می برند دیگران احساس گم شدن خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]برخی از اینکه زمان بیشتری برای خود داشته باشند لذت می برند؛ برخی دیگر احساس خود را از دست خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If familiarity makes you happy, you will revel in the stock characters, stock situations, stock dialogue and stock direction.
[ترجمه گوگل]اگر آشنایی شما را خوشحال کند، از شخصیت‌های سهام، موقعیت‌های سهام، گفتگوی سهام و مسیر سهام لذت خواهید برد
[ترجمه ترگمان]اگر آشنایی شما را خوشحال کند، از شخصیت های سهام، شرایط سهام، گفتگوی سهام و جهت سهام لذت خواهید برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They revel in the talent of others.
[ترجمه گوگل]آنها از استعداد دیگران لذت می برند
[ترجمه ترگمان]از هنر دیگران لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The chief superintendent seemed to revel in the reprimand he issued to her.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسید که سرپرست ارشد از توبیخی که به او صادر کرد، خوشحال شد
[ترجمه ترگمان]رئیس به نظر می رسید که او از توبیخ و توبیخ خود لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's the kind of thing I really revel in!
[ترجمه گوگل]این همان چیزی است که من واقعاً از آن لذت می برم!
[ترجمه ترگمان]این چیزی است که من از آن لذت می برم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Accept who you are; and revel in it. Mitch Albom
[ترجمه گوگل]بپذیر که چه کسی هستی؛ و از آن لذت ببرند میچ آلبوم
[ترجمه ترگمان]قبول کنید که شما کی هستید و از آن لذت ببرید میچ Albom
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Also Revel Alderson, several dozen political commentators and, oh yes, me.
[ترجمه گوگل]همچنین ریول آلدرسون، ده ها مفسر سیاسی و، بله، من
[ترجمه ترگمان]همچنین Revel Alderson، چندین مفسر سیاسی و، اوه بله، من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کیف (اسم)
pleasure, bag, briefcase, valise, titillation, revel, intoxication, kef, jollity

عیاشی کردن (فعل)
riot, revel, feast, carouse, wassail, live in pleasure

لذت بردن (فعل)
pleasure, revel, enjoy, degust

شادی کردن (فعل)
joy, revel, rejoice, exult

انگلیسی به انگلیسی

• merrymaking, joyous celebration, festivity
delight in, take great pleasure in; celebrate, take part in festivities
if you revel in a situation or experience, you enjoy it very much.

پیشنهاد کاربران

Usually followed by in
Celebrate, live it up, enjoy, take pleasure on
شادی کردن، عیاشی کردن، لذت بردن، کیف
to enjoy ( something ) very much
خیلی زیاد از چیزی لذت بردن
She reveled in her success
Those remarks came a day after Putin appeared to revel in recent Russian attacks on Ukrainian civilian infrastructure
پایکوبی کردن

بپرس