پیشنهادهای ایمان ترابی (٣٠)
( آپا ) اگر به معنی بالا باشد، با واژه ی انگلیسی ( آپ - up ) میتوان نتیجه گرفت که هم ریشه اند و جزو واژگان هندواروپایی هستند. ولی از آن طرف واژه های ...
دقت کنید شماره های پارسی حتما ریشه و فلسفه ای پشتشان دارد که ما باید به آن پی ببریم. اعداد بعد از ده چگونه گفته میشوند؟ ده، یازده، دوازده، سیزده، چه ...
احتمالا واژگان زیر بوده بمرور زمان و برای راحتی تلفظ به صورت داور درآمده است: داد گر=دادگر یا داد ور=داور
واژه تاریک احتمالا با واژه دارک ( dark ) انگلیسی هم ریشه باشذ
آس ِِ مان اگر فرض کنیم واژه پاسور به معنی پایین باشد و آسور به معنی بالا باشد و آس مخفف واژه آسور به معنی بالا باشد مثلا اگر این فضای بالایی برای یک ...
در هندوستان به مراکز ماساژ ( مال ) میگفتند که فکر میکنم از مصدر پارسی مالیدن بیاید.
نماوا که خلاصه شده و در اصل نما آوا بوده زیرا تلویزیون فقط تصویر نیست و صدا هم همراهش پخش میشود.
نماوایش نما آوا یِش زیرا بجز تصویر ( نما ) ، صدا هم وجود دارد پس باید واژه کلی تر باشد. و همچنین با واژه نمایش هم یک هماهنگی لغوی داشته باشد تا زیبا ...
آوایش دلیل انتخاب این بخاطر هماهنگی لغوی آن با واژه ی نمایش هست. نمایش=تأتر آوایش=کنسرت نماوایش=سینما
کسی پیشنهاد برابر پارسی برای این واژه دارد؟
در اسامی دانشگاهی میتوانیم یک هم وزنی ایجاد کنیم: پایان نامه پیشنهاد نامه
بنظرم این واژه به این شکل بوده: بی آب ان=بیابان بی ( بدون ) آب ان ( مکان ) =محل بدون آب
بالکن به احتمال زیاد واژه ای پارسی بنام بالاخانه بوده که وارد زبان انگلیسی شده بنام balcony یا بالکُنی و حرف خ تبدیل به ک شده زیرا خ ندارند و این واژ ...
در فارسی باستان=أرت در فارسی میانه=أرد مثال: در فارسی قدیم ( أرت خشتر ) به معنی شاه مقدس، در فارسی جدیدتر ( أردشیر ) شده و یا اردبیل یا آرتاویل یا ا ...
بازیستان
چرا باید دقیقا معادل واژه انگلیسی یا فرانسوی آن واژه درست کنیم؟ اگر فارسی زبانان آنرا اختراع میکردند باز هم همان بالابر یا بالارو که در انگلیسی یا ف ...
احتمالا واژه ی ( کامش ) را در بر بگیرد.
#تار . تار از زیباترین و اصیل ترین و کهن ترین سازهای ایرانی است و در جهان نیز با نام ایران شناخته میشود. تار واژه ای پارسی با ریشه کاملا ایرانی👇 اس ...
می توان از ترکیب دو واژه پارسی استفاده کرد: پندار همادی پنداره همادی
( ویراستاری ) بنظرم میتواند واژه مناسبی باشد
وار مانند: هموار و متضادش دشوار یا ناهموار از سخنرانی رائفی پور این واژه شنیدم و احساس کردم میتواند معادل خوبی بجای واژه ی خارجی آن باشد.
احتمالا واژه ای هندواروپایی است و با ( ویند ) که به معنای یابنده میباشد همریشه است. مانند: گندفر یک سیستانی از خاندان ایرانی سورن بود. نام او تلفظ ...
شاید بشود کاروانسرا هم گفت
فَرتور به معنای عکس یا تصویر که در گذشته پَرتور تلفظ میشده و احتمالا با پُرتره ( portrait ) همریشه آریایی داشته باشد.
در کتاب واژه نامه کوچک پارسی میانه فرهنگستان زبان پارسی برابر برنایی، جوانی، بلوغ را ( اَپَرناییک ) آورده است. و اَپَرنای را به معنای برنا، جوان، با ...
در پاکستان به قانون اساسی، آئین گویند.
پسند
نگر، نگرش، پیشنهاد
فرش وقتی معنی پیدا میکند که تعداد زیادی نخ کنارهم قرار گیرد، احتمالا با فرچه یا فرشچه که آنهم تعداد زیادی الیاف نخ مانند کنار هم قرار گرفته همریشه ...
در ترکی استانبولی به کابینت گویند dolap که از دولاب پارسی می آید.