PhD.Lotfalipoor_Hossein - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

escalation: افزایش ، تشدید ، صعود ، بالا روی ، ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

officers: مسئولین the chief medical officers ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

entitled: محق ، مستحق ، ذی حق ، صاحب حق ، شای ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self declaration: خوداظهاری

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

powerful: مثمر ثمر، اثربخش، اثرگذار، تاثیرگذا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

refusenik: معترض

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

longest serving: با سابقه ترین

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

longest serving: با سابقه ترین

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

saddened: بسیار ناراحت ، محزون ، غمگین

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relaxed: ساده ، راحت

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bouncer: نگهبان / محافظ / نیروی امنیتی باشگا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drama: حزن ، غم ، اندوه ، نگرانی ، ترس ، ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arena: استادیوم ، میدان / منطقه باز دارای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chilling: مخرب ، ویرانگر = chilling ‘chillin ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gap: شکاف ، فاصله ، اختلاف ، جدایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

not up to discussion: قابل بحث نیست

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over: درباره ، در مورد ، در خصوص ، نسبت ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

downhill: افت ، کاهش ، نزول ، کم شدن ( دمای ه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paddleboarder: تخته سوار ( قایق سوار )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

escalation: افزایش ، تشدید ، صعود ، بالا روی ، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

post brexit: پسا برگزیت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all party: فراحزبی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in tackling: در برخورد/مقابله با

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epidemic: فراگیری Racism epidemic = فراگیری ن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand out: تو چشم بودن ، در معرض ( نمایش ) بود ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deadline: ضرب الاجل، فرجه، فرصت، مهلت، مدت/ و ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

climb down: عقب نشینی ، کوتاه آمدن در موضوعی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scathing: کوبنده scathing report = گزارش کوب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

former: قدیمی ، قبلی ، سابق ، پیشین ، گذشته ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

semi scandal: شبه رسوایی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slew of: زیرپاگذاشتن slew of ethics = زیرپا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blast: انتقاد شدید کردن از کسی یا چیزی ، ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

botched: نافرجام a botched attempt = تلاش نا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

Move: اقدام ، عمل ، کار ، حرکت

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

put on ice: به تاخیر/تعویق انداختن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take hold: گرفتن چیزی / کسی / جایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

groping: به کسی یا چیزی دست زدن دست مالی کرد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

welfare: سلامتی ، امنیت جانی concerns were r ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

level up: ارتقاء سطح/سیستم/. . .

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nhs 111: اورژانس111 ( در کشور انگلیس ) => مث ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

horribly: سوء استفاده کردن ، استفاده بد کردن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

industrial: very great in extent or amount. بس ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

imprisonable: غیر قابل حبس، جرمی که به آن حکم حبس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sprawling city: کلانشهر ، ابر شهر ، شهر وسیع

٤ ماه پیش

مدال‌های PhD.Lotfalipoor_Hossein