تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠١

صار به عربی به معنی شُد نیز به کار می رود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

غُد = در برخی شهرستانهای استان فارس به معنای شخص پر رو و متکبر و خود رای گویند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

جواب Hiop با سلام با احترام و پوزش از عزیزان در لهجه های مختلف در استان فارس این کلمه به بکار برده می شود. معمولا برای اینکه بخواهند به کسی برسانند ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

در مواردی استثمار به زبان عربی به معنی سرمایه گذاری و بهره برداری است. اما در زبان فارسی در مواردی به معنی بهره کشی مورد استفاده قرار می گیرد. کارب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

پوکید و پوکیدن لغتی فارسی است و در بین اهالی شیراز و استان فارس رواج دارد به معنی از هم گسیختن و ترکیدن. بادکنک پوکید یعنی منفجر شد و از هم پاشید و ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ورطه کلمه ای عربی است و در زبان فارسی هم کاربرد دارد. تعصب داشتن زبان فارسی پسندیده است اما نه این که لغات عربی که عربی بودن آن توسط بزرگان ادبیات ف ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معانی که ثبت شده و دوستان مطرح کردند، در لهجه ایل عرب خمسه، بَلِّه به معنای تبدیل کردن و تعویض یک شیء به جای دیگری است. مثال؛ بَلِّه هذ الق ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

سودا سَوَدًا: صارَ أَسْوَدَ، صارَ لَهُ لَوْنُ الفَحْمِ، اِسْوَدَّ * إِذا سَوِدَتِ الغُیومُ أَنْذَرَتْ بالمَطَرِ. سُودا دارای معانی مختلفی در ترکی ، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

به عربی کَم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

یَدری = به زبان عربی به معنی دانستن است. یَدری مترادف فطن در عربی است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

داروخانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

سلام در خصوص کلمه اُرُسی که در برخی مناطق ایران به کار میرفته از جمله در مازندران و در استان فارس به معنی کفش ، آیا در خصوص ریشه و اصالت این کلمه به ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

علاوه بر معانی ذکر شده ، با وجود این که، علی رغم این که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کَم اشتریته هذه الکتاب؟ این کتاب را به چه مبلغی خریدی؟ در عربی ( کَم ) به معنی چه اندازه، چه مقدار، چه تعداد است که معمولا در اول جمله قرار میگیرد و ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

در لهجه عرب خمسه به لغته العربی ؛ لِسَان العربی گفته می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

در لهجه عرب خمسه به معنای پایین آوردن وسایل منزل از الاغ و یا ماشین است. هنگامی که عشایر کوچرو از منزلی حمل بار می کنند و در منزل جدید وارد می شوند، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

عش = لانه پرندگان عَش ( عَشِه ) = شام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

علاوه بر معانی که ذکر شده و دوستان بیان کردند، طَرَقَ به معنی کوفتن و زدن پنبه برای جدا کردن دانه های آن و نیز کوفتن و کوبیدن با چوب و . . . پشم گوسف ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-٢٠

دوغ به عربی لَبَن گویند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

علاوه بر معانی که در اینجا از طریق دوستان و صفحات آبادیس برای رب بیان شده است؛ این که رُبِّ به معنای داخل کردن و نزدیک هم کردن بچه های گوسفندان به ما ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ملح یعنی نمک المملحه یعنی نمکدان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کلمه قرض دارای معانی مختلف است بستگی به این دارد که حرکاتِ حروفِ این کلمه چه شکلی باشد ( فتحه، ضمه و کسره ) روی کدام حرف از این کلمه قرار گیرد؛ قَرض ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

کرایه = الکِرِه، کِرِه، گرفته شده از �کراء� عربی. مزد، اجرت. مترادف کلمات؛ اجرة, ایجار, تاجیر, شحن است در عربی. این کلمه در لهجه عامیانه عراقی و همچن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

لَرد یا لَردی = به معنی بیرون ، بیرون از خانه ، در فضای بیرون ، توی خیابان ، توی صحرا و کلا معنی نبرون و خارج از یک مجموعه میدهد. این کلمه فارسی است ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معانی که ذکر شده و یا عزیزان عنوان کردند؛ در لهجه عربهای خمسه، بَلبِل، بَلبِلِه به معنی تکان دادن، حرکت دادن و به هم زدن چیزی است. مثال: طع ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

گفتار، کلام، قرار و وعده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

در ایل عرب خمسه برای دویدن از کلمه عَدوُ استفاده می کنند. اَیَعِد = می دوم عِدیت = دویدم عِدِّه= دوید عِدو = دویدند ِیِیَعِد = می دود یِیَعدون = می ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

در ایل عرب خمسه به معنای ظرف مورد استفاده است و به ظروف موجود در منزل ماعون می گویند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

در یک مثل هست که میگن؛ وصلت با خودی ، سودا با غریب یعنی ازدواج با اقوام و معامله و داد و ستد با غریبه ها پس سودا به معنی معامله و داد و ستد هم هست.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مَلِّه = در لهجه ایل عرب خمسه به معنی خاکستر و مختصر آتشی با جَمر ( خُلگ ) که در آخر اوجاق باقی می ماند گویند. جُمِر، جَامِر = خلگ های درشتر از آتش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اضافه کردن هیزم در آتشی که در اجاق است و شعله ور کردن آتش را نیز ، لَهَبُ ، یَلهَبُ گویند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

هِلِیّ یا هِلِیّ کردن = در لهجه روستاهای شیراز و نیز در لهجه عرب خمسه به معنای کوبیدن چیزی با پا هست . مانند هِلِیّ کردن خرمن گندم و یا جو برای جدا ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

علاوه بر معانی ذکر شده، در لهجه عرب خمسه استان فارس رَقَّ که به رَگَّ تبدیل شده است به نازک کردن نان محلی که بوسیله تیره نان و محلاج پخته می شود، می ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

سَر علاوه بر معانی گفته شده به عربی به معنای راه رفتن و از سیر هست.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

علاوه بر معانی ذکر شده، خَورِ با سکون ( و ) در لهجه ایل عرب خمسه به معنای حرکت دادن گوسفندان و شتران و . . . است. مثال ؛ خَورِ الغَنَم = یعنی گوسفند ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

یِلِمِّه= به معنی مخفی می کند، پنهان می کند. در لهجه ایل عرب خمسه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اَسِّه = به لهجه ایل عرب خمسه استان فارس به معنی اَلآن و هم اکنون است. اَسِّه اَقول لَک = هم اکنون به تو می گویم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

این لفظ هم اکنون هم در بین عربهای استان فارس کاربرد دارد و معنی داماد را می دهد. داماد من یعنی شوهر دختر من می شود صهر من. صهری = یعنی دامادم ، داما ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

شامل ایلات عرب که از دو ایل جباره و شیبانی و طوایف مستقل عرب تشکیل شده که اکثرا در استان فارس ( شیراز، خرامه، فسا، سروستان، داراب، مرودشت، جهرم، دهبی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در لهجه عربهای خمسه " اَدمی" به معنای " آدَمی " و انسان است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در لهجه عرب خمسه استان فارس، عربهای ورامین، دماوند، قرچک تهران و . . . گاها به محلاج ، وسیله ای که نان را روی تابه می اندازد، مِصَندِر می گویند و اصا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به زبان عربی به غَبِیر ، غبیراء معروف است و در لهجه ایل عرب خمسه استان فارس و ورامین، قرچک و عربخانه بیرجند نیز به همین نام معروف است و در بین عربها ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

شون، اِشون در لهجه ایل عرب خمسه استان فارس عَین شون ماشوفه؟ نگاه کن ببین نمی بینی؟ شون اَو اِشون، ایش یَقول یعنی اجازه بده ببینم چه می گوید. شون و ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معانی ذکر شده "فی" به معنی "همراه " نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

لِمّ، لِمَّ، لِمَّه = در لهجه ایل عرب خمسه به معنای پنهان و مخفی کردن چیزی گویند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

آتش گرفتن چیزی را هَبّ گویند. هَبّ اَمس سیارتی = دیروز ماشینم آتش گرفت.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

ضمن تایید مطالب دکتر فرزام در لهجه عرب خمسه استان فارس هم کلمه عفریت کاربرد دارد. برای تحقیر یک نفر از کلمه عِفریتِه یا عِفریتِ استفاده می کنند. بر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

( مصدر شَمَّ ) إدراکُ الرَّوائح بحِسِّ الأنف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در لهجه عربهای فارس به معنای بر زمین افکندن به حالتی که با صورت به زمین برخورد کند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در لهجه ایل عرب خمسه استان فارس، گاها به جای کلمه صَغیر ، از کلمه زَغیر، زِغیر به معنی کوچک و کوچکتر استفاده می کنند.

١